حجت الاسلام ادیب یزدی: یک قطره اشک بر مصائب اباعبدالله(ع)، امواج بلا را دور می کند
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام ادیب یزدی را می خوانید:
پاسخ به یک شبهه
پیغمبر صلی الله علیه وآله بالای سر حضرت حمزه فرمود: «هفتاد نفر از کفار را به همین صورت مُثله خواهم کرد». اشکال می کنند که منافات با عدالت پیامبر صلی الله علیه وآله دارد چون خدا در قرآن فرموده: پیامبر هرچه بگوید وحی است. حضرت می خواهند شدت مصیبت را برسانند. به عدد هفتاد می گویند عدد "غلبه" یعنی وقتی می خواهید زیادت را به فردی برسانید از اعداد غلبه استفاده می کنید که یکی از آنها عدد هفتاد است؛ حضرت می خواهد برساند که این قدر مصیبت سنگین است که اگر من هفتاد نفر از کفار را مُثله کنم کار درستی کرده ام. جواب دیگر این است که هر کس به کشته شدن حضرت حمزه راضی باشد حقش کشته شدن است.
درباره آقا صاحب الزمان علیه السلام داریم که وقتی آقا ظهور می کنند جنازه ی آن دو نفر را از قبر بیرون می کشد و آتش می زند، روایتش هم صحیح است و در بحارالانوار وجود دارد؛ آن دو نفر یک سیلی به حضرت زهرا سلام الله علیها زدند و نه تنها آنها بلکه هر کسی که راضی به این امر بوده مستحق کشته شدن است. چون حضرت زهرا سلام الله علیها یک انسان عادی نیستند؛ حضرت مصداق کوثر و ناموس پروردگار عالمیان است. کسی که به ساحت ایشان جسارت کرده یعنی به ساحت قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله جسارت کرده وبه جنگ خدا آمده است.
جسارت به ساحت ناموس پروردگار و کشتن امیرالمومنین و امام حسین علیهما السلام جرمش بیشتر است. ریشه ی بسیاری از مفاسد در عالم همان یک سیلی بود. لذا اینجا نمی شود گفت یک سیلی زد شما هم یک سیلی بزن و رهایش کن، اینجا بحث قصاص نیست بحث جنگیدن با رسول خدا صلی الله علیه وآله و محاربه با حکم خداست؛ کسی که خانه حضرت صدیقه سلام الله علیها را آتش می زند مثل آتش زدن قرآن است! با کمی دقت معلوم می شود جایگاه چه جایگاهی است.
شیعه روی زن دست بلند نمی کند!
روایت از امام باقر علیه السلام دیدم که فرمود: «یکی از نشانه های شیعیان ما این است که دست روی زن بلند نمی کند». هر چقدر هم عصبلانی هستید حواستان باشد روی زن دست بلند نکنید حتی اگر همسرتان بدزبان و بی ادب است و ناسزا می گوید. حکم سیلی زدن به گوش محرم و نامحرم فرق دارد. سیلی زدن به گوش نامحرم علاوه بر قصاص، تعزیر هم دارد یعنی بین 25 تا 75 ضربه شلاق هم دارد.
حال اگر کسی در گوش مادرش بزند اولا باید قصاص شود، 75 ضربه شلاق هم باید بخورد و یک سال هم باید در زندان بماند و اگر در این مدت مادر از دنیا برود او را تبعید می کنند و دیگر حق ندارد در آن شهر زندگی کند، اگر مادر در آن یک سال از دنیا نرفت و اجازه داد او را از زندان آزاد می کنند.
حال اگر کسی به ناموس پروردگار بدون هیچ جرمی سیلی بزند و جسارت کند فقط خدا می داند با او چه باید کرد. پس نگویید آقا امام زمان علیه السلام باید با آن دونفر به عدالت رفتار کنند و چون آنها دو سیلی زده اند آقا هم باید چنین کند، به امام می خواهید یاد بدهید چه کار کنند؟ حضرت خودشان می دانند.
اگر پیغمبر صلی الله علیه وآله بالای سر حضرت حمزه فرمود: «هفتاد نفر از کفار را به همین صورت مُثله خواهم کرد»، از حضرت ایراد نگیر. کار حضرت درست است چون کشتن حضرت حمزه کشتن اسلام بود، یعنی حضرت حمزه خودش را فدای اسلام و رسول خدا صلی الله علیه وآله کرد. قتل حضرت حمزه آتش زدن قرآن بود.
غضب الهی چگونه است؟
این یک تفسیر حقوقی و فقهی است و یک تفسیر عرفانی هم دارد. آنچنان غضب در وجود مبارک رسول خدا صلی الله علیه وآله غلبه کرد و خیلی غضبناک شده بود. غضبناک شدن رسول خدا صلی الله علیه وآله یعنی غضب پروردگار عالمیان؛ چون حضرت رحمةللعالمین است، مبدا و منشأ رحمت است و وقتی غضب در وجود ایشان غلیان کند کانّه پروردگار عالم غضب کرده است. غلیان غضب از صفات پروردگار است یکی از اسم های پروردگار عالمیان "منتقم" است؛ انتقام می گیرد.
شهر لوط صد هزار یا بیشتر جمعیت دارد و خداوند به جبرئیل امر کرد تا شهر را زیرو رو کند. لواط در میان آن مردم شایع بود لکن مردمانی هم بودند که دامنشان پاک بود اما امر خدا این بود که جبرئیل شهر را بلند کند. جبرئیل این کار را انجام داد و یک نفر در شهر زنده نماند. وقتی برای انجام ماموریت آمد دید یک پیرمرد موسفیدی خواب است، جبرئیل به خداوند عرض کرد: خدا مهلتی بده این پیرمرد بیدار شود شاید استغفار کند. ندا آمد: اگر بیدار شد و استغفار کرد ما به حرمت او عذاب را عقب می اندازیم ولی اگر استغفار نکرد چه؟ جبرئیل گفت: خدا ممنون که لطف کردی.
جبرئیل اطراف این مرد پرسه می زد تا بیدار شود بلکه استغفار کند اما به محض اینکه بیدار شد فکر گناه به ذهنش آمد. ندا آمد جبرئیل ما می دانستیم او اهل استغفار نیست. جناب جبرئیل گوشه ی پرش را به شهر زد و شهر زیرو رو شد و همه نابود شدند. آیا یک نفر بی گناه در آن شهر نبود؟ چرا بود ولی وقتی غضب و غلیان غضب الهی بیاید این حرف ها نیست و کسی جرأت ندارد در موقع غضب الهی حرفی بزند. آداب بندگی اقتضا می کند وقتی غضب الهی آمد انسان سرش را پایین بیاندازد و حرفی نزند.
به استغفار عادت کنید
عادت کنید وقتی از خواب بیدار می شوید استغفار کنید چون ممکن است قرار باشد بلایی نازل شود و به حرمت استغفار تو بلا دور می شود. خدا آشیخ جواد کربلایی را رحمت کند ایشان برای من نقل می کرد: یکی از علمای بزرگ تهران پیغمبر صلی الله علیه و آله را در خواب دیده بود که ایشان از تهران بیرون می رفت. وقتی در خواب دیدید که حضرت از جایی بیرون می روید بدانید بلا نازل می شود.
آن عالم ربانی در ادامه فرموده بود: «دنبال حضرت دویدم و از ایشان پرسیدم: یا رسول الله کجا می روید؟! حضرت فرمود: اینجا دیگر جای من نیست خیلی گناه و معصیت انجام می شود. بعد از دیدن این خواب فهمیدم زلزله وحشتناکی قرار است در تهران رخ بدهد سعی کردم از خواب بیدار شوم و به اولیا و علما زنگ بزنم تا استغفار یا راهکاری بگویند اما نتوانستم؛ دوباره در خواب دیدم پیغمبر صلی الله علیه وآله در حال برگشتن هستند وفرمودند: حسین مرا برگرداند و گفت مردم برای من خیلی گریه می کنند ». یک قطره اشک برای مصائب اباعبدالله علیه السلام امواج بلایا را برمی گرداند.