حجت الاسلام نقویان: درباره حجاب باید کار فرهنگی می کردیم نه کار سرهنگی
وارث: مراسم عزاداری شهادت امام صادق علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام ناصر نقویان و با مداحی کربلایی وحید یوسفی در حسینیه مهدیون تهران برگزار شد.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام نقویان را می خوانید:
![حجت الاسلام نقویان حجت الاسلام نقویان](/files/fa/news/1396/4/28/363053_307.jpg)
دلایل پدیده دین گریزی مردم
چرا یک عده ای از دین گریزان هستند؟ مشکل ممکن است از سه جا ناشی شود؛ یک اینکه ممکن است خود دین طالب نداشته باشد، مشکل دوم این است که ممکن است مشکل در مبلغین دین باشد، ممکن است ما دین را بد به مردم می شناسانیم یا بد از دین تبلیغ می کنیم. مثلا وقتی می خواهیم از عظمت امام رضا علیه السلام بگوییم از معجزه های ایشان می گوییم که فلان بیمار سرطانی را نجات داد، یا مثلا مشکلات را حل کرد. آن هم نه همه ی بیمارهای سرطانی را بلکه بعضی از آنها را شفا می دهد. شخص مثلا می بیند فلان شخص را به کلیسای واتیکان برده اند و در آنجا شفا گرفته است؛ یعنی حضرت مسیح هم شفا می دهد؛ اگر همه ی عظمت امام رضا علیه السلام را در شفادادن و یا پیداشدن پول گمشده بیان کنیم آن وقت حضرت طالب زیادی نخواهند داشت و مردم می گویند هر وقت سرطان گرفتیم یا کیف پولمان گم شد نزد ایشان می آییم!
مردم در زمان ظهور چگونه عاشق دین می شوند؟
در اعتقادات ما این هست که این دین روزی جهانگیر و جهان شمول می شود، آیا آن حضرت مثل داعش عمل می کند؟ به این صورت که اسلحه پشت سر فرد می گذارد و می گوید اگر اسلام نیاورید با این گلوله سروکار دارید و مردم هم از ترس ایمان می آورند؛ آیا حضرت با رعب و وحشت و تهدید انسان ها را مسلمان می کند؟ یا آن روز حضرت یک چهره و جمالی از دین و این حقیقت بیان می کند که هر کسی که به قول حافظ جمال شناس است عاشق دین می شود؟
حافظ می گوید: بهای وصل تو گر جان بّود خریدارم، که جنس خوب مبصر به هرچه دید خرید؛ مبصر یعنی جنس شناس یعنی اگر جنس خوب آوردی و جنس شناس باشی جنس را می گیری.
کار فرهنگی جواب می دهد نه کار سرهنگی!
امام زمان علیه السلام که تشریف بیاورد با اسلحه داغ داعشی نمی آید، چون با اسلحه مردم را دیندار کردن مثل گشت ارشادی است که بخواهد با زور روسری سر بی حجاب ها کند، اب این همه فشارهایی که آوردیم وضع حجاب بدتر شد. درباره حجاب باید کار فرهنگی می کردیم نه کار سرهنگی؛ کار سرهنگی جواب نمیدهد و برای جاهای خیلی خاص است. قرآن می فرماید: اول فرهنگ، دوم فرهنگ، سوم فرهنگ و ... در آخر اگر نشد باید با شمشیر سراغشان بروی که آن هم برای جاهای خاص است.
طبیعت انسان چنین است که وقتی کمبود داشته باشد دنبال چیزی می رود. خدا برای اینکه حضرت آدم علیه السلام سراغ آن درخت نرود همه چیزش را تامین کرد، در ابتدا با حضرت آدم علیه السلام صحبت کرد و به او شخصیت داد و فرمود: وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلاَ مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ1؛ مسکنش را تامین کرد و به او همسر هم داد و خورد و خوراکش را هم تامین کرد و در نهایت فرمود: به سراغ این درخت نرو. وگرنه شخصی که نه شغل دارد، نه خانه دارد و نه همسر دارد سرکوچه هم بایستد و به دختر مردم نگاه کرد می توانی به سرش بزنی؟ تجویز نمی کنم که پسرها دنبال دخترها بروند؛ نه؛ اما طبیعت آدم چنین است که وقتی کمبود داشته باشد دنبال آن می رود.
حضرت یوسف پیغمبر بود، می خواست از زندان آزاد شود، پادشاه به او گفت هر قسمتی را که می خواهی اداره کنی به ما بگو؛ به نظر ما پیغمبر باید وزیر فرهنگ باشد دیگر مثلا امور مسجد و فرهنگ را به پیغمبر بدهیم کار فرهنگی است؛ اما وزارت اقتصاد را می گیرد چون می داند چند روز دیگر مردم گرسنه می شوند، با تعبیر خواب متوجه قحطی شد و دانست دهان مردم باز می شود و گوش و چشم بسته می شود، اگر می خواهید گوش مردم باز شود باید دهانشان بسته باشد از قدیم گفته اند شکم گرسنه خدا نمی شناسد. افرادی مثل ابوذر استثناء هستند، دین نیامده آدم را استثنائی بار بیاورد، دین آمده مردم را به طور طبیعی بار بیاورد.
به همین جهت قرار نیست مردم با زور شمشیر مسلمان شوند. پس آن نازنین چه تصویری از دین نشان می دهند که مردم همه خواهان می شوند؟ نوع مردم با طوع و میل ایمان می آورند. مثلا می پرسند: چرا باید نماز بخوانیم؟ آیا خدا به نماز ما نیاز دارد؟ نماز نخوانم چه می شود؟ پاسخ می دهیم اگر نماز نخوانی خدا تو را به جنم می برد. می پرسد؟ چرا می برد جهنم؟ پس معلوم است که نیاز دارد و از ما خواسته نماز بخوانیم و اگر نخوانیم ما را به جهنم می برد؛ میبیند نماز هم که می خواند چاق نشده مثلا کنکور قبول نشده یا مشکلات جدید برایش پیش آمده؛ فکر می کند نماز می خواند که به خدا رشوه دهد. اگر اینطور پاسخ دهیم از دین زده می شود؛ بد شناساندن، بد تبلیغ کردن، بد نشان دادن مردم را از دین فراری می دهد.
سومین دلیل دین گریزی؛ عدم درک مردم
سومین جهت این است که دین خوب است، نحوه ی معرفی دین هم خوب است اما مشکل از آدم قبول کننده است و فهم و شعور ندارد. به شخص بگویی: خدا فرموده همه ی نعمت های بهشت یک طرف و لبخند خدا طرف دیگر؛ و رضوانٌ من الله اکبر، فکر هر کس به قدر همت اوست. شما خیال می کنید یاران امام حسین علیه السلام به عشق بهشت رفتن در کنار حضرت بود؟ خیر به عشق خود آقا در کنارشان بودند و بحث بهشت نبود، بهشت در مقابل آن خیلی حقیر است. یا طرف نمی فهمد که زیبایی رضایت خدا چقدر می ارزد، سعدی می فرمود:
جمال کعبه چنان می دواندم به نشاط که خارهای مغیلان حریر می آید
آن وقت به این آدم می گویی که إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم2؛ با تقوایان را نزد خدا می پذیرند و می پسندند اما شخص حال ندارد باتقوا شود؛ شخص حال این مراقبت را ندارد به همین دلیل داخل در دین نمی آید. دین خوب است شما شک داری که سلامتی خوب است؟ اما بعضی ها حال ندارند که برای سلامتی شان پرهیز داشته باشند.
آیا دین برای ماست یا ما برای دین هستیم؟ غذا برای ماست یا ما برای غذا هستیم؟ مولوی یک بیتی دارد:
جمله حیوان را پی انسان بکش جمله انسان را بکش از بهر هش
همه ی گوسفندها را ذبح کنی تا انسان ها بخورند می ارزد و بعد میگوید می ارزد انسان ها همگی برای هوشیاری و بالارفتن عقل و هوش کشته شوند. معمولا روز اربعین علمایی که منبر می روند این جمله زیارت را می خوانند: حسین بن علی بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وَ حِیرَهِ الضَّلالَه3؛ که حسین جان تو جانت را دادی تا مردم از نادانی بیرون بیایند؛ یعنی می ارزد امام حسین علیه السلام جانش را فدا کند برای دانایی، از این سرگردانی گمراهی بیرون بیایند. چقدر این دانش و آگاهی می ارزد که حتی اگر امام حسین علیه السلام هم فدایش بود از حکمت دور نیست. چون هر کس باید فدای بهتر از خودش بشود تا ارزش باشد.
پی نوشت:
1- سوره بقره آیه 35.
2- سوره حجرات آیه 13.
3- زیارت اربعین