شعر/خود را حراج کرده ام آقا بیا بخر

کد خبر: 88059
رضا قاسمی
وارث

 

خود را حراج کرده ام آقا بیا بخر
من بی نواتر از همه ام ، "بی نوا" بخر

چانه نمی زنم بخدا حرف ، حرفِ توست
بی ارزشم اگر چه … مرا بی بها بخر

دیگر به روی دست خودم باد کرده ام
یا ورشکسته ام بکن آقا … وَ یا بخر

آتش زدم به مال خودم ، رحم کن به من
من بی وفا … قبول … تو ای باوفا بخر !!!

درهم قبول کن همه ام را هر آنچه هست
دیگر نکن تو خوب و بدم را سوا … بخر

بی آبروتر از همه ام ، بدترم نکن
یک گوشه مخفیانه مرا بی صدا بخر

من برده ی توام که به بازار برده هام
گر چه سیاه چهره ام … این برده را بخر

تو پادشاه های جهان را خریده ای
این بار را ضرر بکن و یک گدا بخر

با من کتیبه یا که کُتَل می شود خرید
من را برای خرجیِ بزمِ عزا بخر

یا که مرا نبر به حرم ، بی حرم بکش
یا نه … مرا ببر وسطِ کربلا بخر


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.