شعر/این روضه ها امروز و فردا کردنش سخت است 

کد خبر: 89516
   یوسف رحیمی 
وارث

این روضه ها امروز و فردا کردنش سخت است 
باید بگویم گرچه معنا کردنش سخت است 
  

لکنت گرفته پلک تو در بین آن کوچه 
این راز سربسته ست افشا کردنش سخت است 
  
چشمی که دست سنگی آن بی حیا بسته 
مقداد می دانست که وا کردنش سخت است 
  
دستی که بین کوچه ها از پا تو را انداخت 
فهمید قدّ حیدری تا کردنش سخت است 
  
حالا که داری خواهشی تابوت می خواهی؟ 
اسباب مرگ تو مهیّا کردنش سخت است 
  
با غسل زیر پیرهن فکر علی بودی 
زخم نود روزه تماشا کردنش سخت است 
  
داغ کبود کوچه ها آنقدر روشن بود 
فهمید دست فتنه ، حاشا کردنش سخت است 
 


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.