چرا امام موسی کاظم (ع) ملقب به باب الحوایج شد

کد خبر: 90790
در آن زمان دسترسی به امام نبود همان گونه که ما هم امروز به امام دسترسی نداریم لذا امام کاظم (ع) به باب الحوایج ملقب شدند به خاطر این که مردم وقتی امکان ارتباط با امام معصوم را از دست دادند از طریق توسل می توانستند با امام در ارتباط باشند.
وارث

 «این طور نیست که بعد از شهادت امام موسی کاظم(ع) این لقب برای ایشان شکل گرفته باشد بلکه در زمان امام موسی کاظم این لقب برای حضرت متداول بود و شیعیان، امام کاظم را به باب الحوایج می شناختند. در حقیقت در آن زمان دسترسی به امام نبود  همان گونه که ما هم امروز به امام دسترسی نداریم لذا امام کاظم (ع) به باب الحوایج ملقب شدند به خاطر این که  مردم وقتی امکان ارتباط با امام معصوم را از دست دادند از طریق توسل می توانستند با امام در ارتباط باشند و از همین رو به امام کاظم (ع)، باب الحوایج می گفتند. همچنان که گاهی افراد برای مشاوره نزد ما می آیند بنده راهی که شایر مشاوران به عنوان آخرین راه به آن ها گوشزد می کنند در همان آغاز می گویم که انسان اگر می خواهد به گره گشایی در زندگی خود برسد از راه توکل و توسل به معصومین می رسد و دیده ام که چگونه این توسل ها گره از کار مراجعانم باز کرده است. ما درست است که دسترسی ظاهری به امام معصوم نداریم اما اگر راه توکل و توسل را در پیش بگیریم باب ارتباط با این حضرات همچنان باز است.»

 

آنچه در ادامه می آید گفتگویی با حجت الاسلام و المسلمین تاج لنگرودی به مناسبت شهادت جانسوز امام موسی کاظم علیه السلام است.

فهم عملکرد ائمه معصومین و عکس العمل هایی که این حضرات در برهه های مختلف از خود نشان داده اند بدون فهم دقیق زمانه ای که آن ها در آن می زیسته اند ممکن نیست. اجازه می خواهم به عنوان پرسش اول درباره مختصات زمانه ای که امام موسی کاظم علیه السلام در آن می زیستند با ما سخن بگویید.

ما می دانیم که آغاز امامت امام موسی کاظم (ع) مصادف با خفقان شدید شد. قبل از امامت امام کاظم (ع) در زمان امام باقر (ع) بنی امیه در حال انقراض و بنی عباس در حال شکل گیری بودند در همین زمان ها بود که امامت امام صادق هم بعد از امام باقر آغاز شد به عبارت دیگر این شرایط از زمان امام باقر علیه السلام آغاز شد و تا زمان امام صادق (ع) ادامه داشت و به خاطر این که بنی امیه در حال انقراض بودند و بنی عباس هم ریشه های محکمی نداشتند این دو به تعبیری که می گوید "الغریق یتشبث بکل حشیش" به هر چیزی که دست شان می رسید چنگ می زدند تا بلکه وضعیت خود را تثبیت کنند بنابراین هم بنی امیه و هم بنی عباس در این زمان دم از اهل بیت می زدند بنی امیه دم از اهل بیت می زدند برای این که منقرض نشوند و با کمک اهل بیت پابرجا بمانند و بنی عباس هم برای این که به حکومت نوپای خود بتوانند مشروعیتی ببخشند و اعمال و رفتار خود را حق جلوه بدهند از اهل بیت مایه می گذاشتند اما تاریخ نشان داد که بنی عباس بعد از تثبیت چگونه دست به ظلم زدند این ظلم ها در زمان امام صادق(ع) آغاز شد و در زمان امامت امام موسی کاظم (ع) به اوج خود رسید.

 

درست است که کلاس های درس امام صادق (ع) در زمان حیات ایشان برقرار بود اما با اوج گیری بنی عباس امام صادق (ع) را از این شهر به آن شهر منتقل می کردند تا پایگاه امام از دست برود و آن حوزه درسی تحت الشعاع این انتقال ها قرار بگیرد و در نهایت نوبت به امامت امام موسی کاظم علیه السلام رسید و ظلم در نهایت خود پدیدار شد به طوری که می دانیم امام موسی کاظم (ع) اکثر عمر شریف خود را در زندان بودند به خاطر این که اجازه ندهند امام کاظم با کسی در ارتباط باشد با این حال نور هدایت امام در همان وضعیت هم به آن ها که قابلیت دریافت این نور را داشتند می رسید.

می توانید مثال بزنید؟
به عنوان نمونه می توان از یک ماجرای جالب توجه یاد کرد که در آن یک زن رقاصه تحت تاثیر نور وجودی امام قرار می گیرند و هدایت می شوند. ماجرا از این قرار بود که عمال بنی عباس وقتی از بی اثری تهدیدها و شکنجه ها و زندان مایوس می شوند راه دیگری را در پیش می گیرند و زن رقاصه ای را در زندان مقابل امام قرار می دهند تا به خیال خود امام را آزار دهند اما در نهایت آنچه روی می دهد عکس ان چیزی است که عمال بنی عباس تصور می کردند. آن زن تحت تاثیر نور وجود امام و عبادت ها و مناجات های حضرت قرار می گیرد و در نهایت زنی که از زندان بیرون می آید یک زن عابد و پرهیزکار است. این نشان می دهد که روح مردان و اولیای خدا را نمی توان زندانی کرد و امام موسی کاظم (ع) حتی در زندان اثرگذاری خود را از دست نمی دهند.

امامت امام موسی کاظم (ع) مصادف با انشعاباتی در مذهب شیعه است که طی آن نحله هایی چون اسماعیلیه و ... ظاهر می شوند. در این باره چه می توان گفت؟

البته اصل شکل گیری این فرقه ها بعد از دوره امامت امام موسی کاظم علیه السلام است و می توان گفت که شاید خطرناک ترین این فرقه ها همان واقفیه بود و بنیانگذار این فرقه علی ابن ابی حمزه بطائمی نماینده تام الاختیار امام بود. او 30 هزار دینار وجوهات شرعی را که در حقیقت سهم امام بود و در اختیار داشت و میبایستی بعد از شهادت حضرت در اختیار امام رضا (ع) قرار می داد تحویل امام رضا (ع) نداد و ادعا کرد که امام کاظم (ع) همان مهدی موعود است که پیامبر (ص) پیش تر خبر آمدن او را داده بود. او این ادعا را طرح کرد که امام کاظم (ع) نمرده است و زنده و در پس پرده غیبت است و متاسفانه در زمان ما هم فرقه واقفیه در برخی از بلاد عراق و پاکستان و هندوستان طرفدارانی دارد.

چطور می شود که امام موسی کاظم علیه السلام نزد شیعیان به باب الحوایج ملقب می شود؟
خب این طور نیست که بعد از شهادت امام موسی کاظم(ع) این لقب برای ایشان شکل گرفته باشد بلکه در زمان امام موسی کاظم این لقب برای حضرت متداول بود و شیعیان، امام کاظم را به باب الحوایج می شناختند. در حقیقت در آن زمان دسترسی به امام نبود  همان گونه که ما هم امروز به امام دسترسی نداریم لذا امام کاظم (ع) به باب الحوایج ملقب شدند به خاطر این که  مردم وقتی امکان ارتباط با امام معصوم را از دست دادند از طریق توسل می توانستند با امام در ارتباط باشند و از همین رو به امام کاظم (ع)، باب الحوایج می گفتند. همچنان که گاهی افراد برای مشاوره نزد ما می آیند بنده راهی که شایر مشاوران به عنوان آخرین راه به آن ها گوشزد می کنند در همان آغاز می گویم که انسان اگر می خواهد به گره گشایی در زندگی خود برسد از راه توکل و توسل به معصومین می رسد و دیده ام که چگونه این توسل ها گره از کار مراجعانم باز کرده است. ما درست است که دسترسی ظاهری به امام معصوم نداریم اما اگر راه توکل و توسل را در پیش بگیریم باب ارتباط با این حضرات همچنان باز است.

منبع: شبستان


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.