شیخ حسین انصاریان : ماه رمضان، ماه مهمانی روح است، نه جسم

کد خبر: 92353
استاد انصاریان معتقد است که ماه مبارک رمضان ماه مهمانی روح و باطن انسان است نه جسم. عنایت خاص خداوند به ماه رمضان، موجب تمایز آن از سایر ماه‌ها شده است.  
وارث

شب قدر،‌ شبی است که امور یک ساله تمام خلایق در آن مقدر می‌شود و به اندازه‌ای اهمیت دارد که خداوند نام یک سوره از قرآن کریم را به آن اختصاص داده است. شبی که در آن طبق فرمایش امام صادق (ع) عمل نیک و صالح از کار در هزار ماه که در آنها شب قدر نباشد بهتر است. یکی از اعمال مورد تأکید در این شب دعاست، دعا یعنی بیان خواسته و شب قدر، بهترین فرصت برای دعا و بیان خواسته‌هاست، هر قدر انسان خواسته‌های خدا را در قلب خود جای دهد و در مقابل، خواسته‌های غیر خدایی را از قلب خود خارج کند، قیمتی‌تر می‌شوند، پس از منظری دیگر شب شب قدر، شب ارزش‌گذاری انسان‌ها نیز است. امروز 8 خرداد مصادف با بیست و سومین روز از ماه مبارک رمضان است. در همین راستا گفتگویی را با حجت‌الاسلام والمسلمین حسین انصاریان استاد حوزه و از کارشناسان برجسته صدا و سیما ترتیب دادیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

* بر اساس روایات اهل بیت (ع) از ماه مبارک رمضان به عنوان «شهر الله» یا «ضیافةالله» یاد شده است. به نظر شما چرا اینگونه عناوین به این ماه اطلاق شده است؟

استاد انصاریان: این پروردگار عالم است که به خواست خودش به این ماه عظمت، شرافت و کرامت بخشیده است، یعنی اگر این عطای خدا به این ماه نبود، این ماه نیز مانند دیگر ماه‌ها می‌شد. در یکی از دعاهای ماه مبارک رمضان می‌خوانیم: «هَذَا شَهْرٌ عَظَّمْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ فَضَّلْتَهُ عَلَى الشُّهُورِ» این ماهی است که وجود مقدس خدا برای آن عظمت قائل شده است، این شرافت و بلندی مرتبه ماه رمضان را تو به آن بخشیدی، این کرامت یعنی ارزش همه جانبه را تو به این ماه بخشیدی، این فقط کار خداست که این ماه را نسبت به ماه‌های دیگر برتر قرار داده است.

عنایت خاص خدا به ماه رمضان، موجب تمایز آن از سایر ماه‌ها شد

وقتی که عنایت و لطف خدا به طور خاص به چیزی تلعق گیرد، ارزش آن با دیگر اشیاء، ایام و مکان‌ها متفاوت خواهد شد. ما می‌دانیم که خانه کعبه از چهار دیوار سنگی ساخته شده است، سنگ‌های آن سنگ خاصی نیست، نه سنگ مرمر است، نه گرانیت است، نه عقیق است و نه فیروزه و ... کسی که این خانه را ساخت در ابتدا با همان سنگ‌هایی که در کوه‌های اطراف و نزدیک خود محل بود، آن را بنا کرد، اما چه شد که این خانه اینقدر عظمت پیدا کرد؟ چگونه قبله مسلمانان جهان شد؟ چون اولین بار خداوند متعال اینجا را به نام خود انتساب داد، به حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیهاالسلام) فرمود: «وَ عَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ» (125 بقره) همین تعبیر «بیتی» کار را تمام کرد و آن به عنوان خانه کعبه قرار گرفت و فضیلت و ارزش معنوی پیدا کرد.

توجه خاص خداوند به ماه مبارک رمضان در قرآن کریم

خانه کعبه خانه محبت است و درباره آن فرموده: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَ هُدًى لِّلْعَالَمِینَ؛ اول خانه‌ای که برای عبادت خلق بنا شد همان خانه (کعبه) است که در بکّه است که در آن برکت و هدایت خلایق است (96 آل عمران)، یعنی شعله هدایت من برای جهانیان از اینجا پخش می‌شود، مناسک حج برای جهانیان از آنجا پخش شده است، نور هدایت، رحمت و مغفرت از آنجا پخش می‌شود، بنابراین اگر خدا روزها و شب‌هایی یا ماه یا شیئی را به خود انتساب دهد و توجه خاص به آن بکند، آن بر همه چیزهای هم‌شأن‌ خودش فضیلت و برتری پیدا می‌‌کند و تنها ماهی هم که خداوند متعال در قرآن کریم از آن اسم برده، ماه مبارک رمضان است و از یازده ماه دیگر اسمی ذکر نشده است.

ماه رمضان، ماه مهمانی روح و باطن است نه مهمانی جسم

* در ماه مبارک رمضان برخی می‌گویند که مگر شما نمی‌گویید ماه رمضان ماه مهمانی خداوند است، پس این چه مهمانی است که باید در آن سختی گرسنگی و تشنگی را تحمل کرد. نظر شما در این باره چیست؟

 ماه مبارک رمضان ماه مهمانی جسم نیست، در حالیکه یازده ماه دیگر سال از این جهت ماه مهمانی جسم است، اما ماه مبارک رمضان ماه مهمانی روح و باطن آدمی است. تمام بدن‌ها از انسان مومن گرفته تا انسان کافر، همگی در طول سال و در تمام ماه‌ها مهمان خدا هستند، ولی این ماه، ماه مهمانی روح، باطن و عقل انسان است که خداوند در این ماه با روزه با مهمانان خود پذیرایی می‌کند، لذا وقتی در این ماه روزه‌داری می‌کند، خوابشان عبادت، نفس‌شان تسبیح و دعاهایشان مستجاب می‌شود. خدا با این وسایل در ماه رمضان از روح بندگانش پذیرایی می‌کند، اصلاً پذیرایی مادی در این ماه مدنظر نیست، ماه ضیافت الله را نباید به طرف جسم برد تا این اشکال پیش بیاید که اگر ماه رمضان ماه مهانی خداست، پس چرا باید گرسنه و تشنه باشیم، خودِ این گرسنگی و تشنگی که به نیت روزه برای انسان تحقق پیدا می‌کند، هزاران پاداش و ثواب نزد پروردگار دارد، پس این بهترین نوع پذیرایی است.

ماه رمضان و شب قدر در زمان انبیا‌ء و رسولان هم وجود داشته است

* امام صادق (ع) در حدیثی می‌فرماید حقیقت شب قدر، حضرت زهراء (س) هستند و اگر کسی به ایشان معرفت پیدا کند، شب قدر را درک کرده است، از طرف دیگر هم در قرآن کریم آمده: «وَ مَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ»، به نظر آیا می‌توان به معرفت فاطمه زهراء (س) که حقیقت شب قدر هستند، دست یافت؟

شب قدر یک شب است، در زمان انبیاء هم ماه رمضان و شب قدر یقیناً وجود داشته و به طور کلی در اسلام هم یک شب مجهولی است، یعنی از زمان پیغمبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) مردم به عبادت و احیا در سه شب دعوت شدند، ولی آنها هم نفرمودند که آن شب معین چه شبی است، به نظر می‌رسد علت آن این است که مردم در سه شبی که احتمال شب قدر بودن آن وجود دارد بیشتر با خداوند انس بگیرند و در ارتباط باشند. بنابراین اصل زمان شب قدر مجهول است، علاوه بر این، خودِ این شب هم از جهت ارزش مجهول است، خداوند در سوره مبارکه قدر می‌فرماید: «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» نورانیت و معنویت این شب برتر از هزار شب است.

چه کسی می‌تواند عنایات و الطاف خدا را که در این شب بهتر از هزار شب است ارزیابی کند؟ هم اصل زمان و هم اصل ارزش آن مجهول است، اینکه ائمه اطهار (ع) فرمودند: حقیقت شب قدر حضرت فاطمه زهرا‌ (س) است، بدین معناست که ارزش، کرامات و عظمت او به خاطر گستردگی عظیمش برای مردم قابل شناخت نیست، چون یک چیزی باید در ذهن و عقل ما انسان جا بگیرد تا آن را بشناسیم، وقتی جا نگیرد برایمان مجهول می‌ماند. همانطوری که شب قدر و ارزش‌های آن شناخته نمی‌شود، حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) نیز به خاطر عظمت وجودی‌شان قابل شناخت نیستند.

عظمت حضرت فاطمه زهرا (س) قابل شناخت نیست

ایشان یک مادر است که با هیچ مادری در جهان قابل مقایسه نیست، در شعری می‌خواندم که می‌گفت مادر عیسی (ع) با عیسیِ خود عزیز است، ولی فاطمه زهرا (س) با یازده فرزندش که همه امام معصوم بودند، با شوهر و پدر و مادرش حضرت خدیجه کبری (س) عزیز است و این بزرگی و عزّت بعد از شهادتشان در یازده فرزند بزرگوارشان تجلی کرده است. مگر کسی می‌تواند امام مجتبی (ع)، امام حسین (ع) تا امام زمان (عج) را کامل بشناسد و ارزیابی کند؟ تمام ارزش‌های ائمه اطهار (ع) در حضرت فاطمه زهرا (س) وجود داشته است، لذا درک و معرفت پیدا کردن به حضرت فاطمه زهرا (س) امکان پذیر نیست.

اما آنچه مهم است این است که به ما نگفتند بنشینید فکر کنید تا آن بزرگوار را بشناسید، امام زمان (عج) در بیانی فرمودند: الگوی من حضرت فاطمه زهرا (س) است، زنان و مردان همه باید ایشان را سرمشق خود قرار دهند تا ذره‌‌ای از ارزش‌ها و عظمت او به زنان و مردان عالم هم برسد. اینکه می‌گویند مردان هم آن حضرت را الگو قرار دهند، دلیل قرآنی دارد، خدا درباره (آسیه) همسر فرعون می‌فرماید: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ»، «لِّلَّذِینَ آمَنُوا» یعنی همه مردان و زنان مومن، فقط نفرموده آسیه الگوی زنان است، بلکه فرموده سرمشق و الگوی تمام زنان و مردان مومن است، بین حضرت فاطمه (س) و آسیه همسر فرعون که تفاوت بسیار است، آسیه خانمی است که به حقیقت مومن شد، فاطمه زهرا (س) شخصیتی است که مردان و زنان عالم با الگو قرار دادن او به حقیقت مومن می‌شوند. حضرت زهرا (س) خودِ ایمان است، او خود حقیقت است.

باید با قرآن با دشمن حرف زد تا به زانو در بیاید

* اهل بیت (ع) در روایتی فرمودند که با وسیله سوره قدر با دشمنان ما محاجه کنید. به نظر شما منظور از این حدیث چیست؟

اینکه فرمودند با دشمنان ما با سوره قدر محاجه کنید و در این کار هم پیروز می‌شوید، یعنی با این قرآنی که در شب قدر نازل شده است، با دشمنان ما مباحثه کنید. خود بنده در طول پنجاه سال عمر سخنرانی‌ام فقط با قرآن کریم بر مدعیان پیروز شدم، حرف ائمه (ع) این است، یعنی با قرآن کریم که نازل شده در شب قدر است، که علم است، رحمت است، احسان است و پنجاه و یک اسم هم دارد، با دشمنان مباحثه کنید که پیروزی‌تان حتمی است.

مثلاً دشمن می‌گوید این قرآن چه می‌گوید که حالا داری با من با آن مباحثه می‌کنی؟ ما به او می‌گوییم از میان بیش از 6 هزار آیه قرآن با یک آیه‌ با تو سخن می‌گوییم «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَ وَیَنْهَ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ؛ خداوند به عدالت و نیکی و بخشش به نزدیکان امر و از زشتی و کار بد و ستمگری نهی می‌کند (90 نحل). آیا دشمن می‌تواند بگوید عدالت بد و ظلم خوب است؟ با نیکوکاری با یکدیگر رفتار کنید و ...، اگر بگوید قرآن را قبول ندارم پس باید بگوید این 6 موردی را که در این آیه شریفه مطرح شده هم قبول ندارم، چون عدل یک حقیقت قابل قبول کلی است، باید با قرآن با دشمن حرف زد تا به زانو در بیاید.

منبع: تسنیم


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.