آیا محبت ارمنیها به اهل بیت(ع) ارزشی دارد؟
مراسم سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدباقر علوی تهرانی ظهر امروز، ۳۱ فروردینماه مصادف با هجدهم ماه رمضان در مسجد حضرت امیر(ع) برگزار شد.
گزیده مباحث این جلسه را در ادامه میخوانید؛
محبت به معنای تمایل و کشش درونی نسبت به محبوب است. متعلق دوست داشتن میتواند غذا باشد، میتواند امور دیگر باشد. این محبت و تمایل درونی به دو قسمت تقسیم میشود یکی محبت ابتدایی است. محبت ابتدایی هیچ پیشینه و مقدماتی نمیخواهد. این محبت گرایشی بین محبوب و محب است نظیر دوست داشتن و محبت میان جنس نر و ماده. هر نر و مادهای این تمایل را دارند که مبتنی بر غریزه است. غریزه دائمی نیست و در یک جایی از بین میرود لذا این دوست داشتن خیلی ارزشمند نیست. خیلی فاجعه است علاقه زن وشوهر بر اساس غریزه باشد و نه بر اساس کمالات آنها. اینکه دختر و پسر وسط خیابان همدیگر را میبینند نامش عشق نیست غریزه است.
سطح بالاتر از محبت غریزی، محبت فطری است که آن هم ابتدایی است. انسانها فطرتا دنبال کمالات هستند و لذا موجودات کامل را دوست دارند. انسان هر موجودی که دارای فضیلت باشد را دوست دارد. اگر یک تابلوی زیبایی هم باشد انسان آن را دوست دارد. حیوانات این محبت را ندارند، چون سطح محبت آنها از غریزه بالاتر نمیرود. این محبت ابتدایی نسبت به امیرالمومنین(ع) هم هست و ما باید سعی کنیم محبتمان از این رده بالاتر بیاید.
محبت ابتدایی سعد بن ابیوقاص به امیرالمومنین(ع)
امیرالمومنین(ع) دشمنی به نام سعد بن ابی وقاص داشت. سعد از اصحاب رسول اکرم(ص) بود و از شخصیتهای مورد ارادت اهل سنت است. در عین حال سعد از طرفداران سرسخت عثمان بود. وقتی عثمان را به قتل رساندند و معاویه شایعه کرد عامل قتل، علی(ع) است با امیرالمومنین(ع) خیلی تندی کرد و بعدا هم با آن حضرت بیعت نکرد. در تمام دوران حکومت امیرالمومنین(ع) در انزوای محض بود و هیچ کمکی به آن حضرت نکرد. پسر سعد نقل میکند همراه پدرم بودم، معاویه به پدرم امر کرد مگر من بخشنامه نکردم علی(ع) را دشنام دهید، چرا این کار را نکردی؟ سعد گفت من سه فضیلت از علی(ع) در ذهنم دارم که رسول خدا(ص) این سه فضیلت را گفته است و به همین خاطر محال است علی(ع) را دشنام دهم. اگر یکی از این فضائل برای من بود، از شتران سرخموی برای من بهتر بود. بهترین مرکب عرب، شتر است و بهترین شتر، شتر سرخمو است.
سعد گفت اولین فضیلت این است که وقتی آیه مباهله نازل شد، پیامبر(ص) حسنین(ع) و فاطمه(س) و علی(ع) را ندا داد و گفت اینها اهل بیت من هستند. این محبت ابتدایی است. سعد فضیلتها را دیده بود و نقل میکرد ولی در او تاثیر نگذاشت و موجب نشد دست از مخالفت با علی(ع) بردارد لذا این محبت فایده ندارد. دومین فضیلت این است که پیامبر(ص) در برخی جنگها علی(ع) را جانشین خود میکرد و وقتی حضرت امیر(ع) میگفت مرا با زنان و بچهها مینشانی، پیامبر(ص) به او میفرمودند تو خوشنود نیستی رابطهات با من مثل رابطه هارون با موسی است. فضیلت سوم این است که در جنگ خیبر همه به قعله خیبر زدند ولی نتوانستند قلعه را فتح کنند، پیامبر(ص) فرمود برای اینکه فتح حاصل شود به زودی پرچم اسلام را به دست مردی میدهم که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبر(ص) هم او را دوست دارند. سعد میگوید آرزو میکردم فردا پرچم را به دست من بدهند. وقتی صبح شد پیامبر(ص) فرمود علی(ع) را بیاورید. علی(ع) آمد و پیامبر(ص) پرچم را به دست او داد. سعد میگوید من این سه خصلت را در علی(ع) دیدم.
از همین سعد روایت دیگری نقل شده است. شخصی میگوید سعد با عدهای که از شام وارد مدینه شدند صحبت میکرد. این عده وقتی وارد مدینه شدند به علی(ع) دشنام میدادند. سعد گفت چرا علی(ع) را لعن میکنید؟ مگر او اولین کسی نبود که با پیامبر(ص) نماز خواند؟ مگر او عالمترین مردم نبود؟ مگر او پرهیزگارترین مردم نبود؟ بعد رو به خدا کرد گفت اینها پرهیزگارترین مرد امت را لعن میکنند، از جایشان حرکت نکنند مگر اینکه بلای آسمانی نازل شود. اتفاقا بلای آسمانی نازل شد و آنها مردند. سعد اینها را دیده است و نقل کرده است ولی با علی(ع) زاویه دارد چون محبتش محبت ابتدایی است و فاقد ارزش است.
پنج رابطه با اهل بیت(ع)
در مراسم عزاداری امام حسین(ع) ارمنیها هم شرکت میکنند، اطعام هم میکنند ولی مسلمان نمیشوند یعنی محبت در آنها انگیزه ایجاد نمیکند برگردند. یک شخص یهودی در جنگ خیبر به دست علی(ع) به هلاکت رسید که زره طلا به تن داشت، انسان تنومندی هم بود. خواهر آن شخص بالای سر برادرش آمد گفت برای برادرم گریه نمیکنم چون به دست مردی شجاع و کریم کشته شده است، اگر غیر این بود تا ابد گریه میکردم. گفتند از کجا فهمیدی؟ گفت شجاع است چون با یک ضربه کشته است، کریم است چون زرهاش را از تنش خارج نکرده است. آن زن فضیلت را دید و نسبت به این فضیلت تواضع کرد ولی مسلمان نشد.
قسم دوم محبت، محبت واقعی است. محبت واقعی مبتنی بر مقدماتی است. این محبت حاصل نمیشود مگر در سایه معرفت. ما پنج رابطه با ائمه و اهل بیت(ع) داریم. اگر کسی این پنج رابطه را با هم دنبال کرد مقصود حاصل میشود. آن پنج رابطه چیست؟ معرفت، محبت، اطاعت، ولایت، شباهت؛ مثل سلمان. ما حداقل باید تلاش کنیم تا شبیه سلمان جزء اهل بیت بشویم ولی ما فقط به محبت ابتدایی بسنده کردهایم.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید