رونمایی از کتابی درباره آیین سخنوری و سردمخوانی/ هجویه جالب زنان تهرانی درباره رضاخان
آیین رونمایی از کتاب دری به سوی یک آیین گمشده (سخنوری و سردمخوانی) و کتاب طلوعی در فرهنگسرای ولاء به همت پژوهشکده تاریخ معاصر و شهرداری منطقه ۲۰ و با حضور موسی حقانی رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، علی عابدی نویسنده کتاب و پیرغلامان اهل بیت (ع) برگزار شد.
علی عابدی در ابتدای مراسم عنوان کرد: سبک آیین عزاداری زمینهخوانی را آقای مشکین فام و سبک کنونی نوحهخوانی را مرزوق ابداع کرده و شاعر نوحههای زمینهخوانی عارف قزوینی است. نوحهخوانی دارای ساختار منظم و مبتنی بر دستگاهآوازی است یعنی اگر یک نوحه در دستگاه سهگاه شروع شود، در همان دستگاه به اتمام میرسد.
وی گفت: یکی از علل مهجور بود آیین زمینهخوانی زمانبر بودن آموزش موسیقی در دستگاه آوازی است. چون مداحی که قصد دارد در زمینه خوانی به مهارت برسد باید موسیقی ایرانی را به خوبی فرا بگیرد.دلیل دیگر نیز قلع و قمع کردن آیینها توسط رضاخان بود. مداحان بعد از دوره رضاخان به علت سادگی سبک حاج مرزوق به سمت سبک جدید رفتند.
نویسنده کتاب طلوعی در غروب گفت: من در این کتاب به یاری استاد میلاد کیایی شروع به نتنویسی ۳۰ نوحه کردم و پژوهشکده تاریخ معاصر برخلاف دستگاههای دیگر فرهنگی که هیچگونه کمکی در رابطه با جمعآوری و تألیف کتاب نکردند، با حمایت بیدریغ خود مرا در تألیف کتاب یاری رساند.
وی اظهار داشت: کتاب دیگر من دری به سوی یک آیین گمشده (سخنوری و سردم خوانی) است آیین سخنوری و سردم خوانی بیش از سیصد سال قدمت دارد و خاستگاهش تهران قدیم و شهر باستانی ری است. چراغ این آیین دوره سلسله قاجار تا اواخر پهلوی اول در تهران و ری روشن بود اما رضاخان در دوره حکومت خود به بهانه ساختن ایران نوین و تجددگرایی با هر آنچه بوی مذهب میداد، مبارزه میکرد و این آیین نیز دستخوش حوادث ناگوار شد و چراغش خاموش شد.
عابدی در ادامه گفت: در قدیمالایام در شهرری و تهران در ایام ماه مبارک رمضان در قهوهخانههای بزرگ و خانههایی که حیاط بزرگ داشتند، سردم سخنوری میبستند. بدین ترتیب از روز اول ماه مبارک رمضان تا شب عید فطر در سردم سخنوری جدال ادبی بین سخنوران رایج بود. ابتدای ورودی عرصه سردم را با زنجیر میبستند که به این زنجیر قرق میگفتند. سپس هشت سلسله در سمت چپ و هشت سلسله در سمت راست و یک سلسله در بالا تعبیه میکردند که به آن سرسلسله یا سلسله هفدهم میگویند. هر سلسله نماینده یک صنف بود و برای هر یک از سلسلهها یک سخنور انتخاب میکردند. دو طرف عرصه سردم را دم شرقی و غربی تشکیل میدهد.
این نویسنده کتاب دری به سوی یک آیین گمشده (سخنوری و سردم خوانی) گفت: بعد از سلسلههای دهم هفت منزل عرفان قرار دارد و منازل به ترتیب منزل اول (وادی طلب)، منزل دوم (وادی عشق)، منزل سوم (وادی معرفت)، منزل چهارم (وادی استغنا)، منزل پنجم (وادی توحید)، منزل ششم (وادی حیرت) و منزل هفتم وادی( فقر و فنا) است. آغاز مراسم به این صورت بود که یک سخنور به عنوان پیر و استاد بعد از زنجیر قرق مینشست و کارگردانی صحنه را بر عهده داشت. سخنورانی که از گوشه و کنار شهر و کشور برای جدال ادبی میآمدند ابتدا پشت زنجیر قرق قرار میگرفتند و پس از اجازه از پیر به جدال یکی از سخنوران سلسله یا منازل میرفتند و با سخنوران سلسلهها یا منازل به جدال ادبی میپرداختند. در هر سلسله نمایندگانی از آن صنف حضور داشتند و سخنور مدعی با سلسله یکی از صنوف جدال میکرد که موضوع مشکلات و وظایف آن صنف بود.
قریبی: جامعه نیاز دارد آداب نقد را فرا بگیرد
در ادامه مراسم رضا قریبی معاون پژوهشکده تاربخ معاصر طی سخنانی گفت: در بحث تهاجم فرهنگی ما باید از بن مایههای خود استفاده کنیم، الان دوره دیپلماسی موسیقی است که زبان جهانی دارد. در بخش فرهنگی انقلاب نیز ما به گونه زمینه خوانی و سخنوری نیازمندیم. متأسفانه امروزه در جلسات سخنرانی بعد از مدتی سخنرانان به فحاشی و بی ادبی میافتند. اما اگر به آیین سخنوری تسلط داشتند به هجو و فحاشی آلوده نمیشدند.
وی افزود: انتقاد باید با مبادی آداب اسلامی همراه باشد جامعه ما نیاز به مناسکی چون آیین سخنوری دارد و این آیین کمک میکند تا سخنوری در کشور نهادینه شود.
امیدوارم با این کتابها، آیین سخنوری و سردم خوانی ترویج شود
موسی حقانی رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر آخرین سخران برنامه یود. که طی سخنانی اظهار داشت: راز ماندگاری مفاهیم بزرگ این است که در غالب هنر بیان میکند. سخنوری یکی از ویژگیهای ملت ماست. ایرانیها بعد از اسلام به عنوان اصحاب قلم و دوات معروف بودند.
وی افزود: سخنوران علاوه بر مهارت بیان شده باید تاریخ نیز بدانند تسلط بر تاریخ به زنده کردن مفاهیم کمک میکند. آیین سخنوری شأن نمایشی هم دارد. فردوسی تاریخ را در قالب نظم آورد. اشعار و ادبیات یکی از راههای مقاومت ایرانیان بود. خوشبختانه ادبیات ایران بعد از اسلام غنای بیشتری گرفت و در دوره صفوی جنبه ولایی گرفت. ایرانیان با اشعار رابط عمیقی دارند به طور مثال بعد از اینکه رضاخان مجبور به خروج از کشور شد زنان تهرانی با پوشیدن چادری که در دوره او منع شده بود دم گرفتند.
وقتی مهتر بودی از حالا بهتر بودی
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر گفت: کسروی سالی یکبار مراسم کتاب سوزی داشت و کتاب هلی حافط و سعدی و حتی ادعیه مفاتیح را می سوزاند و می گفت این کتاب ها مخدر هستند در حالی که چنان نیست. حدود ۱۰ سال قبل به این نتیجه رسیدم که هیأتهای عزاداری در ایران خیلی مظلوماند و هیچ پژوهشگری تاریخچه آنها را نمینویسد؛ بههمین دلیل شروع به تحقیق کردم و چند مقاله درباره هیأت بنیفاطمه نوشتم و در ادامه تحقیقاتم با مشکین و سبک زمینهخوانی آشنا شدم و پی بردم علی عابدی در این زمینه تحقیقاتی دارد. پس از آشنایی با عابدی و در پی تعامل با ایشان، به این نتیجه رسیدیم که بهتر است ایشان تحقیقات خود را بسط دهد تا به کتاب تبدیل شود که ماحصل آن را امروز میبینید.
وی در پایان خاطرنشان کرد: امیدوارم با معرفی این کتابها و حمایت نهادهای مسئول، آیین سخنوری و سردم خوانی ترویج شود و در شهر ری با کمک شهرداری این آیین برگزار شود.
منبع: فارس
افزودن دیدگاه جدید