لذت ذکر و مناجات در بیان امام صادق(ع)
تأثیر ارتباط با خالق عالم برای درمان مشکلات و ابتلائات به حدی است که امام ششم ما شیعیان، متعجب است از کسانی که در مواقع ابتلاء به درگاه خداوند استغاثه و زاری نداشته و به آن جانب پناه نمیبرند
وارث: امام صادق علیهالسلام فرمودند: «عجبت لمن فزع من أربع كيف لا يفزع إلي أربع: عجبت لمن خاف كيف لا يفزع إلي قوله عزّ و جلّ: «حسبنا الله و نعم الوكيل» فإنّي سمعت الله جلّ جلاله يقول بعقبها: «فإنقلبوا بنعمة من الله و فضل لم يمسسهم سوء» وعجبت لمن إغتمّ كيف لا يفزع إلي قوله عزّوجلّ «لا إله آلاّ أنت سبحانك إنّي كنت من الظالمين» فإني سمعت الله عزّ وجلّ يقول بعقبها: «فإستجبنا له و نجّيناه من الغمّ وكذلك ننجي المؤمنين» و عجبت لمن مكر به كبف لا يفزع إلي قوله: «وأفوّض أمري إلي الله إنّ الله بصير بالعباد» فإنّي سمعت الله جلّ و تقدّس يقول بعقبها: «فوقيه الله سيّئات ما مكروا» و عجبت لمن أراد الدنيا و زينتها كيف لا يفزع إلي قوله تبارك و تعالي: «ما شاء الله لاقوة الّا بالله» فإنّي سمعت الله عزّ إسمه يقول بعقبها: «إن ترن أنا أقلّ منك مالا و ولدا فعسي ربّي أن يؤتين خيرا من جنّتك» و عسي موجبة»؛ «تعجب میکنم از چهار نفر که چگونه پناه نمیبرند به چهار چیز: تعجب میکنم از کسی که میترسد، چرا پناه نمیبرد به قول خداوند عزوجل که «حسبنا الله و نعم الوکیل»؛ «خدا برای ما کافی است و او بهترین وکیل است» پس بهراستی که شنیدم خداوند در ادامة این بیان میفرماید: «روی آورید به نعمت الهی و فضلی که بدی و ناپاکی بدان نرسد.»
تعجب میکنم از کسی که دچار غم و غصه است، چگونه پناه نمیبرد به قول خداوند عزوجل که «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»؛ «معبودی جز تو نیست. تو پاک و منزّهی به راستی که من از ظلمکنندگان هستم.» پس شنیدم از خداوند عزوجل که میفرماید: «ما او را اجابت کردیم و از غم و غصه نجاتش دادیم و اینگونه ما مؤمنین را نجات میدهیم.»
تعجب میکنم از کسی که مورد مکر و نیرنگ قرار گرفته است، چگونه پناه نمیبرد به قول خداوند عزوجل که «و افوّض امری الی الله انّ الله بصیر بالعباد»؛ «و کارم را به خداوند واگذار نمودم، بهراستی که خداوند به بندگان بیناست.» پس شنیدم از خدای بلند مرتبه و پاک که در ادامة این بیان میفرماید: «خداوند او را از زشتی مکر ایشان در امان نگاه داشت.»
و تعجب میکنم از کسی که دنیا و زینت آن را میخواهد، چگونه است که پناه نمیبرد به قول خداوند تبارک و تعالی که «ما شاء الله و لا قوة الا بالله» پس بهراستی که شنیدم خداوند بلند مرتبه در ادامة این عبارت میفرماید: «اگر مرا از نظر مال و فرزند از خود پایینتر میبینی، امید است که پروردگارم بهتر از باغ تو را به من عطا نماید.»
روایت مذکور از امام صادق علیهالسلام، نسخهای است که برای بزرگترین دردهای انسان چه در امور دنیوی و چه خواستههای معنوی و اخروی سودمند است. حضرت میفرماید: «اگر خوفی در دل دارید به این بیان پناه ببرید که «حسبنا الله و نعم الوکیل». اگر از غم و غصه رنج میبرید تمسک کنید به ذکر «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین». اگر مبتلا به کینهجویی و نیرنگ حاسدان و دشمنان هستید از این بیان استمداد جویید که «و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد». و اگر به دنبال دنیا و منافع دنیوی هم هستید به دامان این کلام نورانی پناه برید که «ما شاء الله و لا قوة الا بالله»»
دقت در اینگونه روایات و احادیث شریف از حضرات معصومین علیهمالسلام انسان را به حقیقتی بزرگ رهنمون میشود که ذکر، دعا و مناجات از عباداتی هستند که تأثیر آنها بر جسم و روح و جمیع ابعاد وجودی انسان غیر قابل انکار است. انبیاء عظام و اولیاء کرام خدایتعالی از هیچ فرصتی برای اشتغال به ذکر و مناجات با قاضیالحاجات دریغ نمیورزیدند و نعمت ارزشمند عمر را که به عنوان بالاترین سرمایه در اختیارشان نهاده شده بود، صرف در راز و نیاز و مناجات با خالق عوالم وجود میکردند. بهراستی که ذکر خدا و مناجات با حضرت حق آنگونه که در روایات نیز موجود است به اذن خداوند دوای امراض و بیماریهای جسمی و روحی انسان است و عارفان واصل و سالکان طریق هدایت و سعادت اهتمام فراوان دارند تا به واسطة ذکر و مناجات خصوصاً در شبها و خلوات خود به درجات کمال انسانی خود نایل شوند؛ لکن از این نکته نباید غفلت نمود که شرط اساسی در تأثیر ذکر بر جسم و روح انسان داشتن حضور قلب و عدم توجه به غیر خدا در حال مناجات و ذکر است؛ به همین دلیل است که برخی عرفا گفتهاند ذکر قلبی از ذکر لسانی دارای ارزش بیشتری است؛ چرا که ممکن است کسی در حال خواندن مناجات و نجوای لسانی با حضرت واهبالعطایا، قلباً از آنچه بدان اشتغال دارد، غفلت کند؛ اما درصورتیکه در دل مشغول مناجات و ذکر باشد، توجه او صرفاً به خدایتعالی بوده و چیزی او را از ذکر و نجوای قلبیاش باز نمیدارد و به تعبیری، با جان و دل و تمام وجود متوجه پروردگار عالم است.
به هر حال تأثیر ارتباط با خالق عالم برای درمان مشکلات و ابتلائات به حدی است که امام ششم ما شیعیان، متعجب است از کسانی که در مواقع ابتلاء به درگاه خداوند استغاثه و زاری نداشته و به آن جانب پناه نمیبرند.
آنچه در مناجات با حضرت احدیت دارای اهمیت فراوان است اظهار عجز و نیاز در پیشگاه پروردگار است؛ تا زمانی که انسان به فقر و حقارت خود در مقابل خداوند، علم و یقین پیدا نکند و از طرفی محبت و عشق خالق در اعماق وجود او رسوخ نکند، داعیه و انگیزهای برای مناجات نخواهد داشت.
مفضل مىگويد: «از امام صادق عليهالسلام شنيدم که مىفرمود: « از مناجاتهاى خدا با موسى بن عمران اين بود كه به او فرمود: «يا بن عمران كذب من زعم انه يحبنى فاذا جنه الليل نام عنى اليس كل حبيب يحب خلوت حبيبه؟ ها انا ذا يابن عمران؟ مطلع على احبائى اذا جهنم الليل حولت ابصار هم فى قلوبهم و مثلت عقوبتى بين اعينهم. يخاطبونى عن المشاهده و يكلمونى عن الحضور يابن عمران! هب لى من قلبك الخشوع و من بذلك الخضوع و من يمينك الدموع فى ظلم الليل و ادعنى فانك تجدنى قريبا مجيبا»؛ «پسر عمران! دروغ گفته، كسى كه مدعى است، مرا دوست دارد؛ اما در تاريكى شب به خواب مىرود (و از من فراموش مىكند) مگر هر دلباختهاى دوست ندارد با محبوب خويش خلوت كند. اينك اى پسر عمران! من متوجه دوستانم هستم. در تاريكى شب كه با ديدة دل چشم به من دوختهاند و عقوبت كيفرم در مقابل ديدههايشان مجسم شده، چنان با من به صحبت مىپردازد، مثل اينكه مرا مىبيند و سخن با كسى مىگويد كه در حضورش ايستادهاند.
اى پسر عمران! به من ببخش خشوع دل و خضوع بدن خويش را و اشك ديدگانت را؛ آنگاه دعا كن. خواهى ديد، به تو نزديكم و جوابت را مىدهم.»»»
اگر پروردگار عالم از بندگان خود میخواهد که از فرصتها برای مناجات و راز و نیاز با او استفاده کنند، واضح است که نفع این عمل تنها بندگان و نجواکنندگان را شامل میشود؛ چرا که خداوند از منافع حسنات بندگان بهرهای نمیبرد. همانگونه که سیئات ایشان حضرتش را دچار خسران و زیان نمیکند.
گر جملة کائنات کافر گردند
بر دامن کبریاش ننشیند گرد
از همین روست که راهیافتگان به حریم مناجات پروردگار، در پی آنند تا به هر بهانهای از مخلوق و افراد نوع خود فاصله گرفته و از خلوت با محبوب بهرهمند شوند، راز دل با دوست بگویند و از هر چه غیر اوست دامان بشویند.
تعجب میکنم از کسی که دچار غم و غصه است، چگونه پناه نمیبرد به قول خداوند عزوجل که «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»؛ «معبودی جز تو نیست. تو پاک و منزّهی به راستی که من از ظلمکنندگان هستم.» پس شنیدم از خداوند عزوجل که میفرماید: «ما او را اجابت کردیم و از غم و غصه نجاتش دادیم و اینگونه ما مؤمنین را نجات میدهیم.»
تعجب میکنم از کسی که مورد مکر و نیرنگ قرار گرفته است، چگونه پناه نمیبرد به قول خداوند عزوجل که «و افوّض امری الی الله انّ الله بصیر بالعباد»؛ «و کارم را به خداوند واگذار نمودم، بهراستی که خداوند به بندگان بیناست.» پس شنیدم از خدای بلند مرتبه و پاک که در ادامة این بیان میفرماید: «خداوند او را از زشتی مکر ایشان در امان نگاه داشت.»
و تعجب میکنم از کسی که دنیا و زینت آن را میخواهد، چگونه است که پناه نمیبرد به قول خداوند تبارک و تعالی که «ما شاء الله و لا قوة الا بالله» پس بهراستی که شنیدم خداوند بلند مرتبه در ادامة این عبارت میفرماید: «اگر مرا از نظر مال و فرزند از خود پایینتر میبینی، امید است که پروردگارم بهتر از باغ تو را به من عطا نماید.»
روایت مذکور از امام صادق علیهالسلام، نسخهای است که برای بزرگترین دردهای انسان چه در امور دنیوی و چه خواستههای معنوی و اخروی سودمند است. حضرت میفرماید: «اگر خوفی در دل دارید به این بیان پناه ببرید که «حسبنا الله و نعم الوکیل». اگر از غم و غصه رنج میبرید تمسک کنید به ذکر «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین». اگر مبتلا به کینهجویی و نیرنگ حاسدان و دشمنان هستید از این بیان استمداد جویید که «و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد». و اگر به دنبال دنیا و منافع دنیوی هم هستید به دامان این کلام نورانی پناه برید که «ما شاء الله و لا قوة الا بالله»»
دقت در اینگونه روایات و احادیث شریف از حضرات معصومین علیهمالسلام انسان را به حقیقتی بزرگ رهنمون میشود که ذکر، دعا و مناجات از عباداتی هستند که تأثیر آنها بر جسم و روح و جمیع ابعاد وجودی انسان غیر قابل انکار است. انبیاء عظام و اولیاء کرام خدایتعالی از هیچ فرصتی برای اشتغال به ذکر و مناجات با قاضیالحاجات دریغ نمیورزیدند و نعمت ارزشمند عمر را که به عنوان بالاترین سرمایه در اختیارشان نهاده شده بود، صرف در راز و نیاز و مناجات با خالق عوالم وجود میکردند. بهراستی که ذکر خدا و مناجات با حضرت حق آنگونه که در روایات نیز موجود است به اذن خداوند دوای امراض و بیماریهای جسمی و روحی انسان است و عارفان واصل و سالکان طریق هدایت و سعادت اهتمام فراوان دارند تا به واسطة ذکر و مناجات خصوصاً در شبها و خلوات خود به درجات کمال انسانی خود نایل شوند؛ لکن از این نکته نباید غفلت نمود که شرط اساسی در تأثیر ذکر بر جسم و روح انسان داشتن حضور قلب و عدم توجه به غیر خدا در حال مناجات و ذکر است؛ به همین دلیل است که برخی عرفا گفتهاند ذکر قلبی از ذکر لسانی دارای ارزش بیشتری است؛ چرا که ممکن است کسی در حال خواندن مناجات و نجوای لسانی با حضرت واهبالعطایا، قلباً از آنچه بدان اشتغال دارد، غفلت کند؛ اما درصورتیکه در دل مشغول مناجات و ذکر باشد، توجه او صرفاً به خدایتعالی بوده و چیزی او را از ذکر و نجوای قلبیاش باز نمیدارد و به تعبیری، با جان و دل و تمام وجود متوجه پروردگار عالم است.
به هر حال تأثیر ارتباط با خالق عالم برای درمان مشکلات و ابتلائات به حدی است که امام ششم ما شیعیان، متعجب است از کسانی که در مواقع ابتلاء به درگاه خداوند استغاثه و زاری نداشته و به آن جانب پناه نمیبرند.
آنچه در مناجات با حضرت احدیت دارای اهمیت فراوان است اظهار عجز و نیاز در پیشگاه پروردگار است؛ تا زمانی که انسان به فقر و حقارت خود در مقابل خداوند، علم و یقین پیدا نکند و از طرفی محبت و عشق خالق در اعماق وجود او رسوخ نکند، داعیه و انگیزهای برای مناجات نخواهد داشت.
مفضل مىگويد: «از امام صادق عليهالسلام شنيدم که مىفرمود: « از مناجاتهاى خدا با موسى بن عمران اين بود كه به او فرمود: «يا بن عمران كذب من زعم انه يحبنى فاذا جنه الليل نام عنى اليس كل حبيب يحب خلوت حبيبه؟ ها انا ذا يابن عمران؟ مطلع على احبائى اذا جهنم الليل حولت ابصار هم فى قلوبهم و مثلت عقوبتى بين اعينهم. يخاطبونى عن المشاهده و يكلمونى عن الحضور يابن عمران! هب لى من قلبك الخشوع و من بذلك الخضوع و من يمينك الدموع فى ظلم الليل و ادعنى فانك تجدنى قريبا مجيبا»؛ «پسر عمران! دروغ گفته، كسى كه مدعى است، مرا دوست دارد؛ اما در تاريكى شب به خواب مىرود (و از من فراموش مىكند) مگر هر دلباختهاى دوست ندارد با محبوب خويش خلوت كند. اينك اى پسر عمران! من متوجه دوستانم هستم. در تاريكى شب كه با ديدة دل چشم به من دوختهاند و عقوبت كيفرم در مقابل ديدههايشان مجسم شده، چنان با من به صحبت مىپردازد، مثل اينكه مرا مىبيند و سخن با كسى مىگويد كه در حضورش ايستادهاند.
اى پسر عمران! به من ببخش خشوع دل و خضوع بدن خويش را و اشك ديدگانت را؛ آنگاه دعا كن. خواهى ديد، به تو نزديكم و جوابت را مىدهم.»»»
اگر پروردگار عالم از بندگان خود میخواهد که از فرصتها برای مناجات و راز و نیاز با او استفاده کنند، واضح است که نفع این عمل تنها بندگان و نجواکنندگان را شامل میشود؛ چرا که خداوند از منافع حسنات بندگان بهرهای نمیبرد. همانگونه که سیئات ایشان حضرتش را دچار خسران و زیان نمیکند.
گر جملة کائنات کافر گردند
بر دامن کبریاش ننشیند گرد
از همین روست که راهیافتگان به حریم مناجات پروردگار، در پی آنند تا به هر بهانهای از مخلوق و افراد نوع خود فاصله گرفته و از خلوت با محبوب بهرهمند شوند، راز دل با دوست بگویند و از هر چه غیر اوست دامان بشویند.
رزقنا الله توفیق طاعته و مناجاته
منبع: دعبل
/م118
منبع: دعبل
/م118