حجت الاسلام علی پناه: همه ما احتیاج به موعظه داریم! / حاج حسین سیب سرخی: در دل غصه ام امان دادند
وارث: جلسۀ هفتگی هیأت روضه العباس(ع) با سخنرانی حجت الاسلام میثم علی و پناه و مداحی حاج حسین سیب سرخی و ابراهیم رحیمی برگزار شد.
در ادامه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام علی پناه را می خوانید:
ایامی را که پشت سر گذاشتیم مصادف بود با روز بیست و سوم ذی القعده، روز زیارتی امام رضا علیه السلام و ایامی را هم که در پیش رو داریم مصادف است با ایام شهادت امام جواد علیه السلام.
کلمۀ انسان چندین بار در قرآن مجید تکرار شده است و سوره ای هم در قرآن به همین نام وجود دارد، مفسرین برای این کلمه معانی مختلفی بیان نمودند که هرکدام جای بحث فراوان دارد اما یکی از معانی مهمی که مفسرین برای کلمۀ انسان بیان فرمودند این است که انسان از مادۀ نسی اخذ شده است و به معنای موجود اهل نسیان است. انسان یعنی موجود فراموش کار، که طبق روایات ما بهترین عاملی که می تواند این گرد و غبار غفلت را از روی آینۀ دل بنده و شما کنار بزند موعظه است. مبارکترین اثر موعظه و مهمترین ثمرۀ موعظه تنبه و بیداری است، موعظه موجب میشود که آدم از خواب بپرد.
آثار موعظه خیلی عجیب است. بی جهت نیست که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نفس های آخر خود خطاب به فرزندش امام حسن علیه السلام فرمودند: پسرم دلت را با موعظه زنده نگه دار.
دو نکته در این بحث لازم است که خدمت شما عرض کنم. نکته اول اینکه بگردید دنبال واعظ صاحب نفس. مبادا در زندگی مان روزی پیش بیاید که بگوییم ما دیگر احتیاجی به موعظه نداریم و همه چیز را بلد هستیم. اثری که در شنیدن موعظه هست در دانستن موعظه نیست. در بین علمای جهان تشیع ما فقط یک عالم داریم که به او می گویند خاتم الفقها و المجتهدین و آنهم کسی نیست به جز شیخ مرتضی انصاری که خیلی مرد بزرگی بودند. مراجع افتخار می کردند که شاگرد ایشان بودند. اما همین مرد بزرگ هفته ای یک بار شیخ جعفر شوشتری را دعوت می کردند و می گفتند شما به منبر برو من می خواهم پای منبر شما بنشینم و فیض ببرم. می فرمود که من هم انسانم و اهل نسیانم و من هم دچار غفلت می شوم و محتاج موعظه هستم.
همه احتیاج به موعظه داریم. حضرت محمد صل الله علیه و آله با آن جایگاه بی نظیر و مقامی که دارند خود را محتاج موعظه می دانند. آنوقت تکلیف ما که روشن است. پیامبر صل الله علیه و آله به جبرئیل فرمودند می شود من را موعظه ای بکنی؟ حضرت می خواهد راه را به ما نشان بدهد، می خواهد بگوید ای امت من، منی که رهبر و پیشوای شما هستم و بر همه شما رجحان و فضیلت دارم خودم را محتاج موعظه می دانم شما که بیشتر از من محتاج هستید. جبرئیل از جانب حق تعالی مأمور شد سه جمله را به حضرت عرضه بدارد، اول اینکه ای پیغمبر خدا هرجور که می خواهی زندگی بکن اما این را بدان که ساعتی می رسد که تو می مانی و قبر تاریکت. و از زمانی که در قبر رفتی یک همنشین داری و آنهم چیزی نیست به جز اعمالت.
دومین جمله اینکه ای رسول خدا به هرکسی یا به هرچیزی که می خواهی دل ببند اما این را بدان که ساعتی می رسد که از همۀ آنها باید یک به یک دل بکنی. هرچیزی را که در این دنیا به دست آوردی را باید بگذاری و بعد بروی. و هرچقدر دل بستگی ات کمتر باشد به همان نسبت جان دادنت آسان تر است.
و اما موعظۀ سوم اینکه، یا رسول الله هرکاری که دوست داری انجام بده،اما این را بدان ساعتی می رسد که کل زندگی ات را مقابل چشمانت می گذارند. فردای قیامت اول نگهت می دارند حساب اعمالت را می رسند و بعد مرخصت می کنند.
همۀ ما محتاج موعظه هستیم و باید از فیض مباحث رخوردار بشویم تا این دلمان زنده بماند.
نکتۀ دوم اینکه دنبال یک صاحب نفس بگردید. اول اینکه مجتهد باشد، حلال و حرام را بشناسد، دوم اینکه استاد دیده باشد، سوم اینکه خودش مهذب و با تقوا باشد. روایت داریم که اگر بر مومنی چهل روز بگذرد و در این چهل روز عالم ربانی ای را نبیند دچار قساوت قلب می شود. پس از این عالمانی که در حال حاضر در این زمان وجود دارند باید کسب فیض بکنیم.
در ادامۀ این مراسم؛ حاج حسین سیب سرخی و ابراهیم رحیمی به مداحی پرداختند.
گزیده ای از اشعار خوانده شده توسط حاج حسین سیب سرخی:
در دل غصه ام امان دادند
برکاتی از آسمان دادند
رفته بودم ز دست اما باز
به تن مرده و روح و جان دادند
تا که اسم بهشت را بردند
حرمت را به من نشان دادند
من گدا بودم از ازل که مرا
سر این سفره آب و نان دادند
کرمت را هزار مرتبه شکر
که مرا پیشت آشیان دادند
کاسه ام پر شد از گدایی تو
دیگران واقعا زیان دادند
/م.ق106