خوشرقصی«شیعه انگلیسی» بر امواج رسانهای استکبار
هدف این افراد و جریان از کجا نشات می گیرد ؟
حجت الاسلام کاشانی: قاعدتا این افراد یا به صورت مادی و معنوی از استکبار تغذیه میکنند یا آنقدر ساده لوح هستند که متوجه کارهای خود نمیشوند. در گفتگوهایی که با آن ها داشتیم این طور نیست که از پس بحث برآیند. اهل جنجال و عناد هستند. بنده در بیت آن ها در قم با فرزند آقای شیرازی گفتگو کردم و ایشان بیش از ده بار پاسخی برای گفتن نداشت. ولی میگفت «چطور شما این کار را میکنید، ما هم این کار را می کنیم». یعنی اهل لجبازی است.
آن چیزی که برای من مسلم است و نمیخواهم به آن ها تهمتی بزنم این است که یا رسما از انگلستان پول میگیرند یا به این صورت بگوییم که جریان استکبار در این سال ها وارد شده است. آن طور نیست که شما را مستقیم بخرند و در حساب شما مستقیما پول بریزند. از طریق پولشویی و روابط ، وارد میشوند و ناشناس كمك كنند. ممکن است به سراغ شخصی چون من بیایند و با لهجه کاملا فارسی و اظهار تدین، بگویند که فلان مقدار میخواهیم کمک کنیم. به هر حال بنده در نیت آن ها وارد نمیشوم ولی مسیری که طی میکنند مسیري در جهت منافع استکبار است.
مهمترین کاری که وظیفه ی رسانه هاست و بايد در این راه انجام داد، بیان وحدت اسلامی در جامعه است، این یک جریان استثنائی است و در طول تاریخ شیعه علما اینگونه رفتار نمیکردند. هرگز علمای شیعه در مواجهه (با سایر مذاهب دیگر) حتی عقاید خود را اگر توهین به دیگری است بیان نمیکردند.
از شیخ طوسی نقل است که پادشاه آن زمان سوال می کند اول و ثانی ...چه کسانی هستند؟
شیخ طوسی با در نظر گرفتن فضای اطراف خود می گوید؛ اولی قابیل است و... شیخ طوسی چه چیز را مصلحت می دانسته؟
پدر علامه حلی برای سلطان غیر شیعه نامه فدایت شوم نوشته، به راستی چرا؟ برای اینکه تهمت علیه شیعه زیاد است. مراکز دارای قدرت اگر هم بخواهند درست عمل کنند راجع به شیعه اطلاعی ندارند .
علامه حلی نزدیک سلطان مغول میشود برای اینکه تشیع را حفظ کند و تهمت ها را بردارد.
شیخ طوسی که از علمای بزرگ شیعه است در کتاب «عدة الاصول » میگوید که علمای شیعه نیز در بین خود گاهی اختلافاتی بیش از اختلافات ابوحنیفه و شافعی دارند. اختلاف دارند ولی ابراز محبت به یکدیگر را هم دارند. در طول تاریخ علمایی از شیعه شاگردان اهل سنت هستند و همچنین علمایی از اهل سنت شاگردان شیعه هستند.
اولین کاری که رسانه ها می بایست انجام دهند این است که مستندات روابط حسنه بین علما را نشان دهند. باید به جامعه معرفی شود که اگر جریانی استثنایی پیدا میشود که توهین میکند، این جریان وصله ناجور است؛ نه این که جمهوری اسلامی به خاطر تقیه دروغ میگوید.
حرفهای امروز من به خاطر تقیه نیست که بگویم با هم آشتی کنیم. خیر؛ شیعه برای هدایت آن کسانی که آنها را خطاکار می داند می بایست با ادبیاتی که آن ها متوجه میشوند صحبت کند. خداوند به حضرت موسی در قرآن می فرماید که با فرعون هم میخواهی صحبت کنی، نرم صحبت کن، چه بسا که بپذیرد.
رسانه ها بایست صدها مستند از علما و ائمه را در طول تاریخ پیدا کنند که فراوان است. آقایان برای این که خود را مطرح کنند میگویند، وحدت اسلامی و مبارزه با استکبار و .. از 50 سال گذشته زمان آقای بروجردی مطرح شده و بعد شروع به تخریب میکنند. وقتی مستندات جمع شد مشخص میشود که این جریان یک استثنا است. سپس معلوم میشود که وصله ناجور چه کسانی هستند .
مرحوم شیخ الشريعة استاد آیت الله خویی وقتی می خواهد از عراق در برابر انگلستان دفاع کند، میگوید اسلام امروز منحصر در فرقه های شیعه، سنی، اسماعیلی، خوارج، زیدی و ... نیست و سپس میگوید ای برادران مسلمان برای دفاع از اسلام در برابر کفر با هم متحد شوید. يعني به وهابي هم برادر ميگوید.
باید از این وصله ناجور سوال کرد که شما این عقاید را از کجا آورده اید؟ وقتی سیره قطعی ائمه خلاف این است، وقتی شیوه علما مخالف این است، مستندات روایی هم به شما کمکی نمی کند، جار و جنجال شما هم به ضرر جامعه شیعه است ، پس شما به چه دلیلی این اعمال را انجام می دهید؟
آیا تشیع فقط فحاشی است ؟...
طبیعی است که انگلستان در این صد سال اخیر بعد از ماجرای رژی، میرزای شیرازی و مشروطیت و ... نمیتوانند بگویند با ما نجنگید با خودتان بجنگید، بنابراین امروز جریانی را ایجاد کردند که به جای اینکه پیکان مبارزه ما به سمت غرب و استکبار و ... باشد آن رابه طرف سنی گذاشتند.
ما معتقدیم که زهرای مرضیه (س)به شهادت رسیدهاند ولی یک سنی کُرد یا سیستانی و یا سُنی امروز فلسطین که قاتل حضرت زهرا(س) نیست. اگر ما داعیه دار مکتب اهل بیت هستیم، اگر به آنان توهین میشد برای اینکه او را هدایت کنند با مهربانی رفتار میکردند. برای اینکه امام(ع) میخواهد آموزش دهد. شیعه اگر داعیه دار مکتب اهل بیت است برادران دیگرش را که به خطا رفته اند به دامن حقیقت برمیگرداند نه اینکه با دشمنی و تنازع او را دور کند.
این جریان پیکان مبارزه را از استکبار به سمت خود شیعه برگردانده است. آن ها نسبت به جبهه استکبار هیچ مشکلی ندارند . حتی بی سوادی که خودش را نابغه شیعه میداند و نامش «الله یاری» است میگوید ؛ داعش و و هابیت برای ما مهم نیست ما سنی ها را قبول نداریم .
فیلم هایی در شبکه امام حسین دیدم که طرف از اروپا آمده و چنان از آن جا تعریف میکند که هرکس نداند فکر می کند بهشت را می گوید و وقتی میخواهند از جمهوری اسلامی صحبت کنند، میگویند بیشترین شیعه کشی در جمهوری اسلامی است !!
شما را چه شده است که عده ای را به ناحق تطهیر میکنید و به عده ای دیگر تهمت میزنید . میگویند جمهوری اسلامی داعش را در عراق ایجاد کرده است و برا ی به دست گرفتن امور سیاسی عراق این ناامنی را ایجاد میکند . در حالی که همه میدانند داعش از کجا ریشه گرفته است.
تبليغات أنها موثر هم هست؟
حجت الاسلام کاشانی: تبلیغات آن ها تاثیرات خود را میگذارد چرا که برنامه هایشان در شبکه های مختلف چون بی بی سی باز پخش میشود. این موضوع نشان میدهد آن ها حرف مشترک میزنند و از یک جا تغذیه میشوند. استدلال آن ها هم این است که امام خمینی در آن زمان با رسانه های غربی مصاحبه میکرد. ولی کجا آن ها از امام طرفداری کردند بلکه همیشه به عنوان یک رهبر تندرو قصد تخریب ایشان را داشتند. امروز رسانه های مهم استكبار جریان مذکور را به عنوان مرجعيت شیعه معرفی و آن را تائید میکنند .
همان اندازه که این جریان خطرناک است نباید آن را بزرگ کرد .این جریان فعلا یک غده کوچکی است که اگر میتوانستند هزینه اجتماعی درست کنند هرگز نظام نمیتوانست دفاتر ماهوارهای آنها را ببندد. این نشان میدهد که این افراد هنوز پایگاه اجتماعی قوی ندارند. در عراق هم در انتخابات مجلس رای نیاوردند .
اما نکته دیگر اینکه انحراف کمش هم زیاد است و امروز باید جلوی آن گرفته شود که بدتر نشود.
شما مطرح کردید که این جریان گاهی از منبرها نیز سوءاستفاده میکند، آیا این فرقه توانسته به مداحیهای ما راه پیدا کند ؟
حجت الاسلام کاشانی : منصفانه بگویم، این جریان نتوانسته راه پیدا کند ولی عده ای هم هستند كه جهلشان آنها را شبيه اين جريان كرده و عدهای دیگر که از جانب آنان حمایت میشوند. شکی نیست که این جریان به شدت به دنبال یار کشی است .
مراجع شانشان اجل است و نیازی به تبلیغ ندارند اگر هم اعتباری دارند از طرف حضرت حق است و هیچ چیز و هیچ کسی نمی تواند آن را درست کند. اما مرجعیت این جریان اگر با هر شخص عادي و .. دیدار کند در سایتش منتشر میکند و به عبارتی به دنبال کسب آبرو ست.
بعد در صفحات اجتماعی با انتشار این دست عکس ها و اعلام همراهی و اعتقاد گروهی، در واقع به نحوی به دنبال کسب اعتبار هستند. این درواقع یعنی کسی آن ها را قبول ندارد و به هر طریقی به دنبال کسب اعتبار و پایگاه اجتماعی هستند. این موضوع یکی از ضعف های مشهود آنان است.
چه چیزی باعت شده مرجعیت این آقا را قبول کنند در حالی که هیچ مرجع و عالم رسمی ایشان را تایید نکرده است؟
حجت الاسلام کاشانی : باید از آنان که قبول دارند پرسید. بنده دلیل موجهی برای تقلید از ایشان نمیشناسم. اولا اینکه، بسیار بی انصافی است که بسیاری از علمای بزرگ معاصر چون هفت مرجعی که چند نفرشان به رحمت خدا رفتند و جامعه مدرسین اعلام کردند، را از نظر فقهی با ایشان مقایسه کرد.
باید از شخص پیرو پرسید که چگونه به این تشخیص رسیده و این عالم چه بحث جدید و یا نظرمهمي دارد؟ کتاب هایی که منتشر میکنند بیشتر در حد ترجمه است. اسم کتاب بسیار عظیم است اما وقتی متن و محتوا را نگاه میکنی محتوایی پیدا نمیکنی که قابل قیاس با سایر بزرگان باشد.
کسانی که دنبال مرجعیت ایشان هستند خودشان باید بین خود و خدا حجت داشته باشند.
در بین اهل علم در حوزه علمیه قم فکر نمیکنم هیچ جایگاهی علمی به عنوان ده نفر اول هم، هیچ کس برای ایشان قائل باشد .
چگونه می توان بین اقوال و راه های مختلف در این بین، راه وسخن درست را تشخیص داد ؟
حجت الاسلام کاشانی: یکی از مهمترین روش ها همان است که در ابتدا به آن اشاره کردم؛ تشیع دو منبع مکتوب دارد که با عقل فرآوری میشود، قرآن و سنت پیامبر، که از طریق پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار(ع) به ما رسیده است. کسی که در مباحث دینی ادعایی می کند باید حرف خود را به عقل و برهان مستند و یا به کتاب و سنت قطعی استناد کند. چون بحث ما اعتقادات است و نه یک فرع فقهی. در مباحث اعتقادی یک روایت هیچ فایده ای ندارد و حتما برهان نیاز است .
شخصی که موضوعی را روایت میکند باید با استناد به قرآن و روایات قطعی برهان بیاورد. حرف او نیز مطابق زندگی اهل بیت (ع) و شیوه زندگی علمای بزرگ شیعه باشد. این جریان نه به قرآن و نه به روایات مستند قطعی، حتی به صحیحه های قطعی هم عمل نمیکند.
اگر کسی غیر از این یعنی جدا از الگو و چراغ راه حرکت می کند و در حال ایجاد تنازع است ، واضح است که نباید از آن دنباله روی کرد .
امروز می بینیم که جبهه استکبار از آن ها حمایت می کند . چرا پخش پرس تی وی در اروپا قطع میشود اما شبکه های این جریان همچنان در حال پخش برنامه های خود هستند؟ وقتی غرب تحمل حرف های یک شبکه خبری را ندارد چطور است که طاقت حرف های شبکه های آنان را دارد؟ پس قطعا نفعی برای آنان دارد. چرا که این شبکه ها صبح تا شب در حال دشنام دادن هستند. آقایان میگویند که از طریق این شبکه ها میلیون ها نفر را شیعه میکنند، اگر این طور هست چرا غرب از شما حمایت میکند؟! اگر واقعا شبکههای شما جریان حق را بسط می دهد و مقابل استکبار ایستادگی میکند پس چرا غرب موضعی نمیگیرد؟
آیا میتوان گفت پروژه شیعه انگلیسی ادامه همان جریان بهائیت و سایر پروژه هاست؟
حجت الاسلام کاشانی: این ها با هم متفاوتند. این جریان ها سفره های مختلفی هستند که استکبار ایجاد میکند .
جبهه کفر نگاه کرد برای انحراف سنی از همان سنی گری خود یعنی او را از حقایق خود دورتر کند، وهابیت را ایجاد کرد. چرا جریان وهابیت موفق بود؟ برای اینکه منابع اصلی آن با اهل سنت یکی بود. لذا وقتی سنی بخواهد وهابی شود تغییر دین محسوب نمی شود. لذا این جریان پا گرفت.
در آن روز در مورد شیعه اشتباه کردند، بهائیت را درست کردند اما جریانی که شیعه را نفی میکرد. برای بهائی شدن و ماندن باید به سراغ منابع دیگر برود. شیعیان بخواهند از منابع خود جدا شوند، ارتداد محسوب می شود و چون بهائیت منابع محکمی نداشت، شیعیان به سمت آن چندان نرفتند و بهائیت بر خلاف وهابیت به یک حزب سیاسی تبدیل شد.
پدید آورندگان بهائیت متوجه اشتباه خود شدند و بنابراین از دل شیعه که معتقد به کافی و علامه مجلسی و ... است، یک جریان انحرافی ایجاد کردند. و در حال جذب بچه هیئتی های ما است و این خطر بزرگی است.
جریان استکبار بعد از بررسی وهابیت و بهائیت، پی بردند که این روش ها برای شیعه ي معتقد فایده ای ندارد. بنابراین همان الگوی وهابیت را ایجاد کردند. یعنی تندروی و افراط و عمل به هوای نفس به جای عمل مطابق دستور.
این جریان نمیگوید که ما شیعه انگلیسی هستيم و یا به دنبال هدم دین هستيم ، میگویند اتفاقا ما حق میگوییم و آقایان پس از انقلاب در حال تحریف اسلام هستند. اگر به تاریخ صدر اسلام تا کنون نگاهی انداخته شود مشخص میشود که چه کسی بر مسیر حق گام میگذارد.
همانطور که وهابیت به سرعت تکفیر می کند و بدون بررسی جوانب، این جریان هم همینطور است. درست است که باید در مورد عقاید مخالف بحث کرد اما ما هیچگاه اجازه فحاشی نداريم چرا که خلاف اصول شیعه است. این آقایان از جایی روایتی را میآورند که فلان کس در فلان جا فحش داد. خوب باید پرسید این روایت شما، چه سندیتی دارد؟
سال هاست در اصول فقه بحثي به نام حجیت خبر واحد مطرح میشود. در آنجا بحث میشود که در صورتی که معارض با حقیقت دین و یا روایت دیگری نباشد حجت است. این جریان عالِمانه نیست و احساسی محوراست. یعنی برای جذب مخاطب احساسات او را تحریک میکند .
قبل از گفتگو با شما عقایدشان مشخص است و گویا قرار نیست خلاف آن را بپذیرند .هر جا که از بحث عاجز میشوند می گویند ما اینگونه فکر میکنیم و ما مجتهد هستيم. مجتهد که از خود حرف نمیزند بلکه بر مبنای ادله صحبت میکند.
در مورد لعن و نفرین، که در زیارت عاشورا وجود دارد توضیح دهید.
حجت الاسلام کاشانی : لعن یعنی دوری از رحمت حق و سُب یعنی فحاشي و توهین. در زیارت عاشورا لعن است نه توهین و ثانیا تصریح به اسمی از مقدسات عامه نشده است. برادرا ن اهل سنت هم دشمنی شما با دشمنان خدا و دوستی با دوستان خدا را میپذیرند. حتی اگر به یک اهل سنت بگویید که قاتل حضرت زهرا را دوست دارید قطعا میگوید نه و لعنت خدا بر قاتلان حضرت زهرا(س). ولی آن ها قائل هستند که حضرت زهرا (س) قاتل ندارد و به مرگ طبیعی رحلت فرموده.
حتی برخی از بزرگان اهل سنت چون «آلوسی» که سنی تندرويي است و حتی در رَد شیعه کتاب دارد می گوید: کسی که شک کند یزید کافر ست، ضال و منحرف است.
واضح است که شیعه نمیگوید همه صحابه پیامبر کافر هستند. اگر اینطور بود، پس چطور قرآن به دست ما رسیده است؟ ما اعتقاد داریم که قرآن با تواتر به ما رسیده است. جریانی که پس از رحلت پیامبر اکثریت بودند و ما آن ها را خطا کار میدانیم ، صحابه بودند .
لعن صحابه در شیعه وجود ندارد. شیعه قائل است که همسران پیامبر به حضرت علی (ع) ظلم کرده که قابل بحث و گفتگوست و میتوان از آن دفاع کرد، اما اینکه شیعه قائل باشد که باید فحش داد، خیر. اگر ما شیعیان امیرالمومنین هستیم، حق یک بحثی است، و خطاکار دانستن فردی یک بحث و تهمت فحشا زدن بحثی دیگر است.
شیعه نظرش در مورد خلفای اول و دوم معلوم است و قابل انکار نیست، شکی نیست که حضرت زهرا(س) با این ها اختلاف فکری داشتند و در حال قهر با این ها از دنیا رفته اند. کجا و کی اهل بیت به آن ها توهین کرده اند؟
اگر کسی ادعای تشیع می کند باید طبق مبانی شیعه عمل کند. بله لعن داریم اما کجا لعن به خلیفه اول تصریح شده است. لعن بر چیزهایی داریم که گاهی اهل سنت هم عقیده دارند. برخی نظرات ممکن است مخالف باشد اما توهین نداریم .
نظر شما در مورد قمه زنی ها و ارتباط آن را با جریان شیرازی؟
حجت الاسلام کاشانی : شروع جریان قمه زنی از جریان شیرازی نیست. ولی متاسفانه مقوی آن است چرا که رسانه است و از قدرت تبلیغاتی خود استفاده کرده و هم سند فراهم میکند
قمه زنی در تاریخ شیعه وجود نداشته است شاید خیلی بگردیم بتوان قدمت حدود دویست ساله برای آن پیدا کرد و شاید هم کمتر. کسانی که قائل به حجیت قمه زنی شدند گفتند که عمومات و مطلقاتی داریم که قمه زنی هم جزشعائر حسینی است و بنابراین مستحب است. در همین ابتدا افراد زیادی مخالفت کردند. عده ای هم تایید کردند .
زمان آن بزرگواران مسئله وهن شيعه مطرح نبود. عده کثیری مخالفند و عده ای هم قبول دارند. همانطور که می بینید این موضوع در مجلس علما وجود ندارد درحالی که روضه خوانی هست.
امروز دو اتفاق افتاده که فرد را از نظر فقهی چه موافق باشد چه مخالف مجاب مي كند، قمه زنی حرام است؛ اولین موضوع مسئله وهن است که یک عنوان ثانوی است. هر چه دلیل برای حقانیت قمه زنی بیاورید، اما اگر مسئله وهن در میان باشد؛ حرام میشود. مانند اینکه هنگام اقامه نماز فرزند من در معرض خطر بزرگ باشد نجات او واجب است. یعنی مسئله دومی ایجاد شد که منجر به حرام بودن نماز در آن موقعیت شد.
در عنوان اول عده ای مخالف و عده ای هم گفتند از عزاداری است. اما امروز مسئله جدیدی پیش آمد که در جوامع غربی میگویند قمه زنی برای عده ای وحشی و نا بخرد و ... است. به شیعه توهین شد و مسئله وهن شیعه به میان آمد که همه موافقان هم میگویند ممنوع است. نمونه آن مهر نگذاشتن در حج است. چون موضوع بت پرست بودن شیعه مطرح میشود. علما میگویند مهر را بردارید چون مسئله وهن شیعه و بدنامی آن در میان است.
دومین علت، حکم حاکم شرع است. حاکم شرع حکمش نافذ است و مخالفت با آن حرام قطعی است. امروز حاکم شرع تشخیص دادند و این موضوع را وهن اعلام کردند و برای آن حکم صادر کردند. وقتی حاکم شرع اعمال ولایت کرد، مخالفت با آن حرام است. همانند حكم میرزای شیرازی مبنی بر حرام اعلام کردن تنباکو...
امروز قمه زنی محاربه با امام زمان است. تضعیف حکم حاکم شرع همانطور که میرزای شیرازی گفت محاربه با امام زمان است.
/ف.م214