یکشنبه های بهشتی/گاهی زنان زبانشان زبان شکایت و اعتراض نیش زدن است!

کد خبر: 3012
گاهی زنان از این شکایت می کنند که همسرمان دائم به جای صحبت با ما، با مادر و خواهرش درددل می کند باید دقت کنیم که مادر چه طور با پسرش صحبت می کند و من همسر چگونه؟ گاهی زنان زبانشان زبان شکایت و اعتراض و زبان نیش زدن است که باعث می شود مرد دیگر به بودن در خانه تمایلی نشان ندهد.

وارث:روزهای "یکشنبه" مهمان مباحث مربوط به سبک زندگی دینی و اسلامی با تاکید بر "خانواده" هستید :

ویژه مجردها:مرحوم آیت‌الله بروجردی(ره) درباره ماجرای ازدواج خود این گونه می‌گوید: در اصفهان تحصیل می‌کردم، اساتید آن روز اصفهان کم ‌نظیر بودند،‌ مانند آیت‌الله کلباسی،‌ مرحوم آقا سیدباقر درچه‌ای، حکیم بزرگ قشقایی، و حکیم بزرگ ملا محمد کاشانی.
من گرم تحصیل در محضر ایشان و عاشق این اساتید بودم، همواره مایه‌های علمی من بالا می‌رفت که نامه‌ای از پدر دریافت کردم-پدر ایشان (که از علما بود) در بروجرد، معاش زندگی را از راه کشاورزی تامین می‌کرد-،‌ در نامه آمده بود:‌ حسین عزیزم ‌به بروجرد بیا، ‌من وسایل عروسی تو را فراهم کرده‌ام.
نامه‌ای به پدر نوشتم که مرا از ازدواج معاف کنید و اجازه بدهید درس بخوانم، پدر در جواب نوشت: فکر نمی‌کنی اگر به سخن پدر گوش ندهی، این مانع تو باشد؟ خدا در قرآن فرموده‌است: «و بِالوالدین احساناً».
بلافاصله به بروجرد رفتم. عروسی که تمام شد، پدرم گفت:‌ حالا می‌خواهی بروی برو! آیت‌الله بروجردی بعدها ‌گفتند: بروجردی شدن (یعنی به جایگاه مرجعیت و رسیدن به قله‌های بلند علمی) مرهون این خانم بود که پدر من برای من گرفت.(منبع:فارس)

ویژه پدر و مادرها : یکی از وظایف مهم مادر و پدر در برابر فرزندان حفظ تعادل و هماهنگی و دوستی و تفاهم بین خودشان است. باید توجه داشت که رمز موفقیت یک خانواده در وصول به اهداف و آرمان ها وجود توافق و تفاهم بین زوجین است و اگر میان دو همسر تفاهم و توافق نباشد، در تربیت فرزند و ثمره ی هستی آن دو نیز چندان موفقیتی نخواهد بود. حال اگر میان دو همسر تفاهم و توافق نباشد ولو اینکه یکی از طرفین وظیفه شناس باشد و به وظیفه تربیتی خویش عمل کند، چندان تأثیر مثبتی بر روی فرزند نخواهد، گذارد، چرا که دیگری با اخلاق و رفتار نا صحیح خود زحمات طرف دیگر را خنثی می کند. هماهنگی والدین خود ساخته، احتمال شکست تربیتی آنها را بسیار ضعیف می سازد و ناهماهنگی آنها این احتمال را به شدت قوت می بخشد.


حضرت نوح هر چه تلاش می کند که پسرش را از ضلالت نجات دهد نمی تواند ، از این رو وقتی به درگاه خدا ناله و اصرار می کند به او اعلام می شود که او از خانواده تو نیست.پسر حضرت نوح در گرداب گمراهی می افتد و به دنبال آن به هلاکت می رسد. با اینکه پدری صالح و شایسته داشت اما از آنجائی که مادرش زنی غیر مکتبی و گمراه بود و پسر تحت تأثیر مادر و تربیت ناصحیح او قرار گرفته و به علت عدم تفاهم در شیوه ی تربیتی بین زوجین، فرزندی ناصالح بار آمده و در نهایت به هلاک می رسد: (خدا براى كسانى كه كفر ورزیده‏اند، آن نوح و آن لوط را مَثَل آورده [كه‏] هر دو در نكاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آنها خیانت كردند، و كارى از دست [شوهران‏] آنها در برابر خدا ساخته نبود، و گفته شد: «با داخل شوندگان داخل آتش شوید.») (تحریم / 10)(منبع:فارس)