حجت الاسلام صدیقی: کسی که دنبال عیش و نوش و رفاه است، نمی تواند زمینه ظهور را فراهم کند!

کد خبر: 34565
مراسم مناجات شعبانیه با سخنرانی حجت الاسلام صدیقی و مناجات خوانی حاج مهدی سماواتی در حسینیه فاطمة الزهرا سلام الله علیها، برگزار شد.

وارث: مراسم مناجات شعبانیه با سخنرانی حجت الاسلام صدیقی و مناجات خوانی حاج مهدی سماواتی در حسینیه فاطمة الزهرا سلام الله علیها، برگزار شد.

در ادامه متن گزیده ای از سخنان حجت الاسلام صدیقی را می خوانید:


امام جامعه ما را زنده کرد. جامعه زنده خودش تصمیم می گیرد. قرن ها بود ملت ایران در سرنوشت خود نقشی نداشت. پادشاهان، هرچه اراده می کردند، زور می گفتند و به مردم تحمیل می کردند. بعد از آن استعمار غرب آمد که آنها سرنوشت ملت را تعیین میکردند. پس از آن امام آمد شعار " ما می توانیم" را مطرح کرد و این را در بطن جامعه ما، به صورت یک باور و یک تجربه درآورد.

انقلاب امام، معجزه بود همانند عصای حضرت موسی. همانگونه که حضرت موسی، جبروت فرعون را با عصای خود باطل کرد، یعنی با عصایش هم سحر ساحران را باطل کرد و هم قدرت نظامی فرعون را باطل کرد. حضرت موسی علیه السلام وقتی عصایش را به دریا زد راه را برای همراهانش گشود تا به ساحل امن و آرامش برسند و از طرفی فرعون و سپاهیانش را به هلاکت رساند. عصای موسی علیه السلام، هم نقش اقتصادی ایفا کرد، هم نقش فرهنگی ایفا کرد و هم نقش نظامی را.

لذا جریان حضرت موسی برای مسلمانان خیلی آموزنده است و خداوند داستان موسی کلیم را بیش از بقیه پیامبران در قرآن مطرح کرده است. بیش از 60 مورد را خداوند مطرح کرده است و قرآن کتاب زندگی است نه کتاب داستان. فلسفه تاریخ در این وقایع تاریخی برای ما مهم بوده است که قرآن کریم به آن اعتبار، داستان حضرت موسی علیه السلام را مطرح کرده است.

یا حضرت ابراهیم را خداوند به عنوان پدر مسلمانان بیان می کند. ابراهیم در راه معشوق از همه چیزش گذشت. به ذبح اسماعیل دست زد، برای رضای معشوقش به در به دری هاجر تن داد و هاجر هم مخالفت نکرد. این درس انقلابی بودن و توحید است. خیلی از خانم ها می توانند رفاه داشته باشند اما پای دینشان از رفاه صرف نظر می کنند! ابراهیم پیغمبر عاقل، همسر جوانش را که تازه مادر شده بود و خداوند متعال بعد از مدتها انتظار به ابراهیم، اسماعیل داده بود، اما هاجر و اسماعیلش را در بیابان خشک و بی آب و علف، بدون هیچ یار و یاوری رها کرده بود. این برای یک زن مسلمان خیلی پیام دارد، برای یک انسان موحّد و هدفدار خیلی پیام دارد.

شما میخواهید هم رفاه داشته باشید و هر آنچه که دلتان می خواد اتفاق بیفتد و هم زمینه ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، فراهم شود؟! دنبال عیش و نوش هستید اما می خواهید دینتان را جهانی کنید؟! به حضرت ابراهیم و هاجر و آن طفل نوزادشان نگاهی بیندازید، ببینید که هاجر سراسیمه بین صفا و مروه می دوید، اما حرکت خودش را می کند، تسلیم ابراهیم علیه السلام بود. او ادعای عشق نمی کرد بلکه در راه عشقش گرسنگی، تشنگی، آوارگی و خستگی را تحمل می کرد.

تحمل سختی های فراوان لازمه عشق و عاشقی است. انسان ادعای عشق کند و خداوند بدون امتحان به او مدال عشق بدهد که تو عاشق امام حسین هستی؟! امام راه ابراهیم را رفت و به ما آموخت. امام زندان را پذیرفت و خم به ابرو نیاورد. خدا را باور کرده بود. رضای خدا را انتخاب کرده بود.

آرامش دل دست خدا است. آرامش به رفاه نیست، به محیط نیست. آرامش به اراده خداوند است. " ألا بذکرالله تطمئن القلوب" شهدای کربلا در شب عاشورا، عبادتشان آنچنان عبادتی بود که هیچ عابدی در خلوت سرای امن آنگونه آرام نمی توانست عبادت کند. حضرت زینب سلام الله علیها در شب یازدهم در نهایت آرامش نماز شب خود را خواندند و حضرت آنقدر در نماز دل به خدا می دادند و آرامش داشتند که امام حسین علیه السلام در زمان خداحافظی از حضرت خواستند که در نماز شب هایشان ایشان را دعا کنند.

امام خمینی مرد این میدان بود، مرد میدان عشق بود، عاشق و عارف بود. فرهیختگی و علم انسان را به این مقام نمی رساند، عشق انسان را به چنین مقامی می رساند. وادی دعا و مناجات، وادی عشق و محبت است. لذا در قرآن کریم می فرماید: اگر به من دل ندهید، به شما نگاه نمی کنم. در وقت دعا انسان از همه دل می کند. یک دل دارد که آن هم برای خداوند است. آن کس که به خدا دل دارد و خداوند آن دل را بگیرد، خدا دلبری است که آن دل را دلداری می کند. دلبرهای دیگر، دلبریشان موقت است. رمز سعادت در زندگی محبت خداوند است، محبت حق است.