حجت الاسلام اوسطی : دلیل موفق بودن ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س)+ گزارش تصویری

کد خبر: 40531
جشن پیوند ازدواج حضرت فاطمه سلام الله علیها و حضرت علی علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام اوسطی و مداحی حاج علی قربانی ، کربلایی سعید دیانی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام در هیئت عشاق الحسین علیه السلام برگزار شد

وارث: جشن پیوند ازدواج حضرت فاطمه سلام الله علیها و حضرت علی علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام اوسطی و مداحی حاج علی قربانی ، کربلایی سعید دیانی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام در هیئت عشاق الحسین علیه السلام برگزار شد.

در ادامۀ خبر متن سخنرانی حجت الاسلام اوسطی را می خوانید:

حجت الاسلام اوسطی : مهم ترین دلیل موفق بودن ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) آرامش بوده است

عوامل ازدواج موفق حضرت علی و حضرت فاطمه

مرحوم طبرسی1 در کتاب ارزشمند مجمع البیان این روایت را از امام صادق علیه السلام نقل می کند: می فرمایند مراد از ده شبی که خداوند در آیه «والفجر ولیال عشر»2 می فرماید، این ده شب اول ماه ذی حجه الحرام است. این دهه ای که به روز عرفه منتهی می شود و بعد هم با عید بندگی عید قربان تمام می شود. این دهه آن چنان ارزش دارد که در روایات آمده کسانی که موفق شوند این 9 روز را روزه بگیرند فردای قیامت صورتشان مانند خورشید درخشان است. بسیار ایام با فضیلتی است. در روز اول این ماه حضرت صدیقه سلام الله علیها و حضرت علی علیه السلام با یکدیگر ازدواج کردند. اگر این ازدواج رخ نمی داد، حضرت زهرا سلام الله هیچ هم شانی در آسمان و زمین برایش پیدا نمی شد. ازدواجی که به سلسله و نسل اهل بیت علیهم السلام رسید و بدون هیچ تشریفاتی برگزار شد. امروز چه خرج ها و هزینه های سنگینی اتفاق می افتد. اما ازدواج این دو بزرگوار در نهایت سادگی برگزار شد.

عرب ها رسمشان این است که جهیزیه و وسایل زندگی را مرد باید تامین کند، زن چیزی را با خود نمی آورد. امیرالمومنین علیه السلام زرهشان را فروختند و زندگی ساده ای را تشکیل دادند. حضرت زهرا سلام الله علیها لباس عروسیشان را به یک فقیر انفاق کردند. حضرت زهرا سلام الله علیها و امام علی علیه السلام ده سال با هم زندگی کردند. ببینید چه قدر روابطشان زیبا و عاشقانه بوده است که وقتی حضرت علی علیه السلام ایشان را دفن کردند فرمودند: ای کاش جان علی با اشک های چشمش بیرون می آمد و داغ تو را نمی دید. امیرالمومنین علیه السلام به حضرت زهرا سلام الله علیها آن چنان علاقه داشته اند که به ایشان می فرمودند: می ترسم بعد از تو عمرم طولانی شود.

مشکلی که خانواده های امروز دارند این است که بلد نیستند زندگیشان را حفظ کنند. اصولی که امیرالمومنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها در زندگیشان رعایت می کردند را امروزه کسی حاضر نیست رعایت کند. ما برای ائمه علیهم السلام شادی و عزاداری می کنیم ولی حاضر نیستیم اصول زندگی آنها را در زندگی مان پیاده کنیم. چه سبک زندگی داشتند که ثمره اش چنین فرزندانی شده است؟ دلیل این موفقیت، گذشته از تقوا، احتراماتی بود که داشتند. امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: فاطمه زهرا سلام الله علیها یک بار مرا عصبانی و خشمگین نکرده است. زندگیشان آنقدر در نهایت عزت و احترام بوده است که گاهی در تاریخ آمده است زهرای مرضیه به حضرت می فرمایند: جانم فدای تو. گذشته از احترام و تقوایشان یک نکته مهم در زندگیشان بود و آن هم آرامش بوده است. زندگی که با استرس باشد دیگر لذتی از آن نمی بریم.

چه کنیم که آرامش در زندگی مان بیاید؟

در روایت داریم پیامبر صلی الله علیه و آله صبح به صبح که از خانه بیرون می آمدند می فرمودند: «اللَّهُمَّ أَنْزِلْ عَلَيَّ مِنْكَ السَّكِينَةَ»3خدایا آرامش را بر زندگی من نازل کن. تا آرامش خودمان را درست نکنیم، آرامش در خانواده ایجاد نمی شود. بسیاری از استرس هایی که برای فرزندان به وجود می آید، استرس هایی است که والدینشان به آنها منتقل کرده اند. اگر آرامش خودمان را حفظ کنیم، فرزندان هم آرامش دارند. سه نکته از آیات و روایات را در این مورد شرح می دهیم. اگر این سه نکته را رعایت کنیم، آرامش رفیقمان می شود و از زندگیمان لذت می بریم. اگر می خواهیم آرامشمان را به دست بیاوریم باید بدانیم در این عالم هر کسی که آمده است، رد شده است. حتی انبیاء علیهم السلام به صد در صد آرزوهایشان نرسیده اند. نکته اول این است که اگر سختی در زندگیتان آمد، همه این سختی ها برایشان به وجود آمده است. فرمودند: وقتی بلا عمومی شد، آدم آرام می شود. همه سختی و گرفتاری دارند. در این عالم یک نفر را پیدا نمی کنیم که سختی نکشیده باشد. وقتی خودمان را برای دوازده ساعت آماده کردیم سر یک ساعت کلافه نمی شویم. چون خودمان را آماده این سختی کرده ایم. ما هم باید خودمان را آماده سختی کنیم. تا نفس می کشیم سختی هست. خیال نکنیم می توانیم دورانی را تجربه کنیم که در آن سختی نباشد. کسی که عزیزی را از دست می دهد ما برایش یک دعای بد می کنیم در حالی که نمی دانیم و می گوییم "غم آخرتان باشد" یعنی اینکه الهی بمیری و دیگر غمی را نبینی. در دنیا بودن، غم دیدن دارد.

مولانا یک عبارت قشنگی دارد، می گوید یک پادشاهی به تمام مورخین دوران خودش دستور داد بنشینید از تولد و خلقت حضرت آدم علیه السلام تا الان را بنویسید. آنها هم در ده هزار جلد نوشتند. گفت در هزار تا، در صد تا، در ده جلد، در یک جلد و در یک خط خلاصه کنید. آنها این طور خلاصه کردند: به دنیا آمدند رنج بردند و مردند. این قانونش است. دنیا محل رنج است. روزی پیامبر صلی الله علیه و آله وارد مسجد شدند و دیدند مردم در حال دعا کردن هستند. ایشان فرمودند: دعای محال نکنید. گفتند: یا رسول الله ما هیچ وقت دعای محال نمی کنیم. فرمودند: خیلی جاها دعای محال کرده اید. شده است که دعا کرده باشید که هیچ مشکلی در زندگیتان به وجود نیاید؟ هیچکس راحتی را در این دنیا نمی تواند تحمل کند. مخصوصا مومن که گاهی اوقات مشکلاتش از دیگران بالاتر است یا بخاطر کفاره گناهانش یا بخاطر امتحان. راحتی در بهشت است.

نکته اول این است که درد و رنج و سختی برای شما نیست، برای همه است. گاهی اوقات ما از رنج های دیگران خبر نداریم و می گوییم کاش به جای آنها بودیم. مردم قارون را که می دیدندبه او حسرت می خوردند وقتی عذابش را دیدند گفتند دم خانه کاه گلی خودمان گرم که به این عذاب مبتلا نشدیم! وقتی فهمیدیم درد برای همه است و چه بخواهیم و چه نخواهیم هست، پذیرشمان بالا می رود و وقتی رنج می آید آرامشمان به هم نمی ریزد. خیلی ها در این عالم رنج دیده اند ولی اضطراب را در زندگیشان راه نداده اند. ما هر موقع در زندگیمان سختی می بینیم اضطراب می گیریم. همین مشکل هم باعث بسیاری از طلاق ها می شود. در روایت داریم مبغوض ترین حلال در پیش خداوند طلاق است. نقل کرده اند مرحوم امام وقتی برای کسی عقد می کردند می فرمودند: بروید با هم بسازید. اگر مشکلی به زندگیمان آمد نباید هول کنیم و استرس بگیریم. حضرت زینب سلام الله علیها بعد از آن همه سختی فرمودند: «ما رایت الا جمیلا».

نکات کلیدی زندگی 

نکته دوم این است که اگر مشکلی در زندگیتان آمد، اضطراب نگیرید و راه حل پیدا کنید.

مشکلات این عالم دو جور است: یا راه حل دارد یا راه حل ندارد. اگر راه حل دارد به دنبالش بروید و اگر راه حل نداشت تسلیم رضای الهی باشید. امام صادق علیه السلام یک پسری به نام اسماعیل داشتند که خیلی او را دوست داشتند و همه خیال می کردند او امام بعدی است و در همان زمان حیات ایشان هم فوت کرد الان هم فرقه ای به نام اسماعیلیه4 وجود دارد. وقتی مریض شد حضرت فرمودند: فلان طبیب را بیاورید. موقعی که اسماعیل مرد فکر می کردند امام صادق علیه السلام خیلی به هم می ریزند. آمدند و گفتند یا بن رسول الله متاسفانه اسماعیل فوت کرده است. حضرت فرمودند: ما تا جایی که می شود برای مشکلاتمان دوایی پیدا می کنیم ولی اگر راه حلی نبود برای رضای خدا صبر می کنیم.

خیلی از اوقات خداوند متعال مشکلاتی را در زندگیمان می آورد که ببیند ما چند مرده حلاج هستیم و چند مقابل بهتر را به ما برمی گرداند. اینقدر اضطراب نکشیم. حضرت داوود علیه السلام نشسته بود، یک بیوه زنی پیش او آمد و گفت این خدایی که تو از او دم می زنی عادل است؟ حضرت فرمود: بله. گفت: من دو سه تا بچه کوچک دارم طناب می بافم و در بازار می فروشم و یک قوت لایموت برای این بچه ها تهیه می کنم و می آورم. دیشب این طناب ها را روی یک بقچه کنار حیاط گذاشته بودم تا بیایم دیدم یک کلاغی آن را برداشت و برد. پیامبر بزرگوار این همه آدم که از شدت سیری نمی دانند چه کار کنند وجود دارند. آیا خداوند دیواری کوتاه تر از دیوار من پیدا نکرد؟ حضرت فرمودند: بنشین. بعد از مدتی تعدادی از تجار تعدادی سکه آوردند و جناب داود علیه السلام فرمودند: اینها چیست؟ آنها گفتند: ما دیروز از رودخانه می گذشتیم به قسمت عمیق رودخانه رسیده بودیم و قایمان شکافی خورد و نزدیک بود غرق شویم. گفتیم اگر نجات پیدا کنیم نفری یک سکه به جناب داود می دهیم. ناگهان دیدیم یک کلاغی آمد و یک بقچه ای را درون قایق ما انداخت. درون بقچه طناب زیادی بود، آن را محکم دور قایق بستیم و شکاف بسته شد و به سلامتی به ساحل رسیدیم. حال آمده ایم نذرمان را ادا کنیم. اگر آن خانم می دانست جای یک شب گرسنگی پول زیادی به او می رسد، تحمل می کرد.

یکی خدمت امام صادق علیه السلام رسید و گفت: خدا کجا است؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: تا به حال در تلاطم دریا قرار گرفته ای؟ گفت: بله. فرمود: آن لحظه امیدت به چه کسی بود؟ آیا به ناخدا امید داشتی؟ گفت: خیر، او هم مانند من در تلاطم بود. حضرت فرمودند: امیدت به چه چیزی بود؟ آن شخص گفت: به یک نقطه نورانی درون قلبم. فرمودند: آن نقطه نورانی قلبت خدا بوده است.

امیرالمومنین علیه السلام در اوج سختی ها با حضرت زهرا سلام الله علیها مهربان بوده است. عوامل دیگری هم موفقیتشان داشته است ولی مهم ترین دلیل، آرامش زندگیشان بوده است. شهید مطهری در یکی از کتابهایش می نویسد من یادم نمی آید پدرم در زندگی اش اضطرابی به خودش وارد کرده باشد. اضطراب که بیاید از همه چیز وا می مانیم.

/1102101304

حجت الاسلام اوسطی : مهم ترین دلیل موفق بودن ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) آرامش بوده است

پی نوشت:

1.    

امین الاسلام ابوعلی فضل بن حسن طَبرِِسی یا شیخ طبرسی (۵۳۲-۴۵۴ خورشیدی/۵۴۸-۴۶۸ قمری) با لقب «امین الاسلام» دانشمند و فقیه شیعه ایرانی است که کتاب‌هایی دربارهٔ علوم دینی عصر خود تألیف کرده‌است. به نقلی، فضل بن حسن طبرسی از خاندانی روحانی و علم‌دوست که اصلاً از تفرش بوده‌اند، زاده شده‌است و طبرِس در حقیقت همان تفرش است. وی به خراسان هجرت کرد و در مشهد ساکن شد و در اواخر عمرش راهی سبزوار شد و در همانجا درگذشت. پیکر او را در مشهد در نزدیکی حرم امام رضا دفن کردند و خیابان آنجا به نام او، طبرسی نامگذاری شده است.

2.    

سوره فجر آیات 1و2

3.    

الكافي (ط - الإسلامية)؛ ج‌2، ص: 588

4.    

اسماعیلیان گروهی از شیعیان هستند که امامت را به اسماعیل، فرزند جعفر صادق ختم می‌کنند و او را امام هفتم می‌دانند. اینان هم‌زمان با روزگار سامانیان سربرآوردند و سده‌ها با توان بسیار به پراکندن اندیشه خویش پرداختند. امروزه از شمارشان کاسته شده‌است. در ایران بسیار کمیابند و در برخی کشورها مانند:ایران، افغانستان، تاجیکستان، هندوستان، تانزانیا، کنیا و سایر ممالک پراکنده‌اند.