حجت الاسلام نجفی: یکی از راه های درمان حیرت، معیت با اهل بیت(ع) است

کد خبر: 47103
جلسه هفتگی هیئت الرضا علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام نجفی و مداحی حاج عبدالرضا هلالی و حاج احد قدمی برگزار شد
وارث: جلسه هفتگی هیئت الرضا علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام نجفی و مداحی حاج عبدالرضا هلالی و حاج احد قدمی برگزار شد.

در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام نجفی را می خوانید:

حجت الاسلام نجفی:

حیرت در آخرالزمان

بحث ما درباره بلای حیرت در آخرالزمان بود. عرض کردیم که شیعه به واسطه غیبت حجت خدا و دوری از ولی خدا ممکن است به بلای سخت و سنگینی تحت عنوان حیرت مبتلا شود که اگر راه چاره برای فرار از این بلا را نداشته باشد گاهی تمام عمر را در این حیرت می گذراند. اشاره به از بین بردن خلأ حجت و ولی خدا در عصر غیبت و بازسازی فضای غیبت، انسان باید رابطه خودش را با ولی خدا به انحاء مختلف تقویت کند.

ما چه بپذیریم و چه نپذیریم مخلوق خدا هستیم. راجع به امام زمان عجل الله تعالی فرجه همه مخلوقات به یُمن وجود ایشان روزی می خورند. امام فقط روزی رسان شیعه نیست. شیعه اعتقاد دارد که او واسطه رزق است و در مشکلاتش دامن امام را می گیرد. آن کسی هم که اعتقاد به امام ندارد هم به وجود امام روزی می خورد. این رابطه امام با عالم است.

فرج شخصی امام زمان (عج)

اما فرجی که اتفاق می افتد اشاره به همین رابطه دارد. فرج جهانی حضرت هم مربوط به همه مردم است. اما ممکن است کسی بگوید عمر ما به ظهور ایشان قطع نمی دهد پس باید نام خودمان را در میان منتظرین ایشان خط بزنیم؟ امام زمان عجل الله تعالی فرجه ظهوری بر تک به تک افراد دارند. که فرج شخصی برای ما است. اگر آن فرج جهانی هم اتفاق نیفتد ما می توانیم به طور تنها وارد فضای تزکیه شویم و حجاب های میان خود و امام را از بین ببریم و به دیدار حضرت مشرف شویم. چهره ملکوتیشان را زیارت کنیم و این حصر غیبت را بشکنیم. نمونه تشرفاتی که شنیده اید همگی نمونه های فرج اشخاص خاص است که امام در غیبت هستند ولی امام از دیدار آن ها غائب نیستند.

مرحوم مقدس اردبیلی رضوان الله تعالی علیه این طور بودند. مرحوم سید بحرالعلوم و سید بن طاووس همین طور بودند. بسیاری از بزرگان در عصر خودمان هم آنچه که نقل کرده اند همین طور بوده است.

اما ما باید چه کنیم؟ ما باید به مقداری که به دستمان می آید خلأ غیبت را بشکنیم. به هر مقدار که غیبت برای ما کمرنگ تر شد تحیر غیبت هم برای ما کمرنگ تر می شود. شما در بین صحابه امیرالمومنین علیه السلام افراد مختلفی را می بینید که اسم برده اند. شاید وجود مبارک امیرالمومنین علیه السلام  را دیده اند و از ایشان نقل حدیث کرده اند شاید به تعداد 100 نفر برسند ولی وجود نازنین مولای متقیان با هر کدامشان یک رابطه ای دارند. افرادی که محرم خلوت امیرالمومنین علیه السلام هستند محدود هستند.

میثم تمار1 یک خرمافروش ساده شهر کوفه است ولی آن قدر محرم سر امیرالمومنین علیه السلام است که آقا با او رابطه به خصوصی دارند. چقدر خودش را به ولایت نزدیک کرده است. ابن عباس با آن همه علمش روزی میثم از او سوال کرد که تو از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روایات و آیاتی که شنیده ای را نقل می کنی و مفسر عظیم الشان هستی اما اگر می خواهی من تأویل قرآن را به تو یاد بدهم بنشین و گوش بده. محضر میثم تمار نشست و زانو زد. ابن عباس با همه جلالت و شأنش شاگرد خرمافروش شهر کوفه شد. بعدها هم آنچه که از میثم آموخته بود را نقل کرد.

یک موقعی آقا امیرالمومنین علیه السلام به مغازه میثم آمدند و با او حال و احوال کردند و پشت دخل کاسبی او نشستند. به آقا عرض کرد من دقیقه ای کار دارم ممکن است شما چند دقیقه ای در مغازه باشید که مغازه تعطیل نشود و من بروم و برگردم؟ آقا فرمودند: برو. موقع رفتن کمی دلش شور زد. این اتفاق در سال های اولیه ای است که میثم تحت تربیت امیرالمومنین علیه السلام واقع شده است. گفت: آقا ممکن است از شما خواهش کنم خرما نفروشید؟ چون کوفیان خیلی زرنگ هستند تا ببینند که کسی ناوارد است پول قلابی می اندازند و خرما می برند. آقا به او فرمودند: تو برو و خیالت راحت باشد. وقتی برگشت دید که آقا معامله کرده اند و خرما فروخته اند و نگاهی به دخل کرد و دید که پول قلابی است. خیلی ناراحت شد. گفت: یا علی تو امام هستی ولی خرمافروش که نیستی!

آقا فرمودند: مگر چه شده است؟ گفت: پول قلابی آورده است. حضرت به او فرمودند: بنشین. می خواستند او را تربیت کنند. او نشست و چند لحظه بعد کسی آمد و خرماها را روی دخل ریخت و گفت: این چه خرماهایی است که تلخ است. این ها که خرما نیست. آقا به او فرمودند: چون تو پول ندادی. اگر پول می دادی من به تو خرماهای شیرین می دادم. یک درهم انداخت و گفت: این هم پول. آقا به او از همان خرماهای روی دخل دادند. آن شخص گفت: این ها تلخ است. حضرت به او فرمودند: امتحان کن. آن شخص یکی در دهانش گذاشت و دید خرما شیرین شیرین است. معلوم می شود که شهد شیرینی خرما هم از ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام است. طعم همه میوه ها از ولایت است. میوه ای که طعم ندارد به جهت این است که از نعمت ولایت محروم است.

این صحنه را میثم می بیند. لذا شاگردی محضر امیرالمومنین علیه السلام را کرد. روزی حضرت او را به جایی بردند و به او فرمودند: این درخت نخل را می بینی؟ روزی تو به همین درخت نخل به دار آویخته می شوی. با هربه های سنگین به بدن تو می زنند تا از منِ علی اعلان برائت و بیزاری کنی. حضرت به او فرمودند: آن زمان اگر دست از علی بکشی چه می کنی؟ گفت: به خدا قسم از شما جدا نخواهم شد. به خدا قسم صبر خواهم کرد. گفت: آقا، جان در مقابل محبت شما خیلی ناقابل است. این کم ترین چیزی است که می توانم به شما تقدیم کنم. آقا او را در آغوش گرفتند و فرمودند: روز قیامت هم درجه و در کنار منِ علی خواهی بود. فانی در ولایت شدن را میثم خیلی زیبا آموزش می دهد.

در روزگار غیبت خودمان را به امام زمان عجل الله تعالی فرجه نزدیک کنیم. افراد به آن چیزی که علاقمند هستند از فکر آن چیزی که مورد علاقه شان هست خسته نمی شوند. ولی خدا نکند ما از چیزی بدمان بیاید. اگر واقعا عشق و علاقه و محبت در سینه ما است گاهی باید ذهن خودمان را درگیر ولایت کنیم. انسان باید در اندیشه اش خود را مطابق با امام زمان عجل الله تعالی فرجه کند.

 

معیت

یکی از راه های درمان حیرت همین عنوان معیت است. در گوشه ذهنتان داشته باشید. اگر مطالعه دارید هر جا به واژه مع رسیدید آنجا تأمل کنید. با چه کسی هستید؟ معیت یک عنوان بسیار مهم است و در عصر غیبت کارآمد است. زیارت جامعه کبیره می فرماید: "معکم معکم". ما گاهی باید همراهی خودمان را با اهل بیت علیهم السلام از بیرون تماشا کنیم. ما کنار اهل بیت علیهم السلام هستیم. غیر شما را نمی پذیریم.

معیت با اهل بیت علیهم السلام موارد متعددی است. پیام جابر در اربعین این بود که راه ارتباط با حجت خدا بسته نشده است. جابر گفت: من از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که اگر شما دلتان با قومی باشد با همان قوم محشور می شوید. اگر راه بسته شده بود ما می توانستیم در روز قیامت احتجاج کنیم. در قیامت ادله در دست خدا است و حجت بر همه تمام شده است. ما می گوییم امام را درک نکرده ایم و حجت خدا را ندیده ایم پاسخ می آید که راه باز بود و شما به حسب ظاهر بسته تلقی کردید.

اگر کسی اعتقاد راسخ به این داشته باشد که امور هر روز او به دست ولی خدا امضا می شود ارتباط خودش را با حجت خدا اصلاح می کند.

/1102101304

 حجت الاسلام نجفی:

پی نوشت:

1.     

میثم تمار فرزند یحیی از صحابهٔ امام علی علیه السلام.