افول معنويت زنگ خطري براي سلامت انسان

کد خبر: 48267
امروزه روانشناسان و متخصصان علوم اجتماعي بر اين اعتقاد هستند كه افول معنويت زنگ خطري براي سلامت انسان و كاهش قابليت هاي بالفعل اين موجود برگزيدة خلقت است و براین اساس مكاتب مختلف سعي در باروركردن انديشه هاي انساني با استفاده از رويكرهاي معنوي و نجات انسان از بن بست هاي مادي دارند.
وارث : لازمه حركت هدفمند و هوشمندانة‌ انسان در دستيابي به اهداف متعالي، برخورداري از آگاهي و انگيزه و نشاط و شادابي دروني است و انسان افسرده و خسته دلي كه از خود و محيط پيراموني فاصله گرفته، فاقد انرژي لازم براي پيمودن راه و رسيدن به مقصد است.

معنويت از منظر ديني عبارت از گرايش به عالم معنا و فرارفتن از جهان مادي و ملكي به جهان ملكوت با رويكردي توحيدي و متعبدانه است و از منظر انديشة توحيدي، اعتقاد راسخ به شعار بنيادين "لا اله الا الله"در تبيين و ترسيم نقشة راه است. راهي كه آغاز و فرجام انسان را بر اساس آيه "انا لله و انا اليه راجعون"تبيين و تفسير مي كند و رسولاني از سوي خالق حكيم براي هدايت و رهبري "انسان" در دستيابي به فرجامي سعادتمندانه مبعوث شده اند تا از او بخواهند سراسر سرزمين انديشه و مجموعه افكار و گفتار و كردار خود را براي خدا خالص کند.

در این باره، دبیراندیشکده معنویت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اذعان می کند: در دين اسلام كه نشآت گرفته از عمق فطرت بوده، "معنويت" ركن اصلي و محوري است كه همه اصول و فروع و تمام عقيده و عمل آدمي به آن گره خورده و چون زمزمي زلال در سرتاسر "وجود"ساري و جاري است.

محمدحسین ساجدی نیا، عضو هیات علمی دانشگاه در گفت و گو با "قدس" می گوید: "انسان"در بينش توحيدي به عنوان محور و غايت خلقت تعيين شده و مجموعه هستي به گونه اي مهندسي شده است كه زمينه رشد و تعالي آفريده برگزيده "خدا" را براي جانشيني ذات ربوبي فراهم كند.

وی اظهار می کند: با چنين نگاهي، "مبدا" و"مقصد" انسان توحيدي، خداست و انسان موحد، كسي است كه خلقت را هدفدار مي داند و مجموعه رفتار خود را بر اساس آية شريفه "ان صلوتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين"در ارتباط با خالق حكيم قرار داده و از او مي خواهد كه در پيمودن صراط مستقيم دچار لغزش نشو؛ صراطي كه نور خدا بر آن تابيده و علامت ها و چراغ راهنماهايي در طول مسير قرارداده شده است كه همانند فانوس دريايي كه ناخدا را در مسير درست راهنمايي مي كند، انسان را در پيمودن راه درست ياري ميرساند.

این استاد دانشگاه ادامه می دهد: معنويت به تعبيري همان تابش نور خالق بر جسم و جان سالك است؛ تابش نوري كه باعث دفع سموم و آفت زدائي از سرزمين وجود مي شود و به مصداق آيه شريفه "قد افلح من زكيها و قد خاب من دسيها"زمينه را براي پاشيدن بذر توحيد و شكفته شدن جوانه هاي عقلانيت و رويش استعدادهاي فطري و بالقوه آماده مي كند.

به گفته ساجدی نیا، معنويت در ذات و ماهيت خود موجب شفافيت وجود و پاك كردن زوائد و هرس كردن نهال انديشه و به بار نشستن آن می شود. معنويت يعني فضاي انديشه و زندگي و كنش هاي انساني را خدائي كردن و ايمان داشتن به را بطه دوجانبه با خالق مهربان. (فاذ كروني اذكركم...) در چنين فضائي است كه انسان رنگ خدائي مي گيرد و عشق و محبت و رحمت بر همه لايه هاي زندگي او مي تابد و زمينة شكوفائي و حركت هدفمند و هوشمندانه را فراهم مي كند.

پژوهشگران معتقدند: َانسان كه تركيبي از جوهر مادي و معنوي است، نمي تواند منحصراً در فضاي ماديت حركت كند و درعين حال مدعي فتح قله هاي سعادت و خوشبختي باشد! تجلي معنويت در جسم و جان "انسان" به منزله تجلي نور خورشيد بر سرزمين يخ زده اي است كه با تابش آن، آثارحيات و حركت هدفمند در جوهر و عرض آشكار مي شود.

دبیراندیشکده معنویت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به این نکته اشاره می کند:آنگاه كه انسان و جامعه در چنبرة مظاهر ماديت گرفتار شود، امكان رشد و پيشرفت متوازن و پايدار را پيدا نخواهد كرد. ايمان قلبي و عملي به آيه شريفه "ومن يتق الله يجعل له مخرجا"،ابواب رحمت الهي را به روي سالك مي گشايد و او را در پيمودن راه ياري مي رساند.

وی خاطرنشان می کند:حركت "انسان"در صراط مستقيم با الهام از مفهوم "اياك نعبد و اياك نستعين" نيازمند تبين و ترسيم مسيري است كه قابليت لازم را براي رسيدن به مقصد مورد نظر داشته باشد. انسان تنها موجود نظام خلقت است كه از ظرفيت و پتانسيل خليفةاللهي برخوردار و مي تواند مسير فرش تا عرش را با بهره گيري از پيام هاي وحياني و تلفيق علم با ايمان بپيمايد.

ساجدی نیا می افزاید: با چنين نگاهي همه انسان ها فارغ از نوع جهان بيني، نيازمند نوعي معنويت و روشن بيني در مسير حركت هستند. در اين ميان دين مبين اسلام، معنويت را مترادف با حضور قلب، خشيت، پرهيزگاري و توجه دائمي به خالق حكيم و داشتن ارتباط هميشگي با مبدا خلقت و كسب رضايت خدا و حاضر و ناظر دانستن او بر همه اعمال و رفتار آشكار و پنهان مي داند.

بر اساس این گزارش، محروم بودن از معنويت به منزله قطع ارتباط با حقيقت "خود"و فراموش كردن اصل و ريشه "خدائي "خود و فاصله گرفتن از مسير فطرت است. با اين رويكرد همه سازمان ها و نهادها و همه انسان ها صرفنظر از موقعيت شغلي، حرفه اي و اجتماعي، نيازمند استفاده از تابش معنويت در فضاي زندگي و كسب و كار خود هستند. نفوذ معنويت در لايه هاي مختلف اجتماعي به منزله دميده شدن روح در كالبد انساني و جريان "خون"در رگهاي بي رمق بيمار و جهت بخشيدن به مجموعه افكار،گفتار و كردار در دستيابي به اهداف متعالي است. تجلي معنويت در مجموعه كنش هاي انساني موجب هدفمند شدن و شكوفایي فضاي زندگي و كسب و كار موجب مي شود، اميد معنويت را بخوبي بشناسيم.

/1102101305