حاج مهدی توکلی: قلب نوجوان مانند زمینی خالی است که هر بذری در آن کاشته شود، نتیجه می دهد+گزارش تصویری

کد خبر: 56099
قلب نوجوان مثل یک زمین خالی است و هر بذری که در دل جوان بپاشید، آن را می پذیرد. علمی که انسان در سنین بالا یاد بگیرد، مثل این است که بخواهید روی آب چیزی بتراشید، ماندگار نخواهد بود.

وارث: شب بیست و ششم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حاج مهدی توکلی و مداحی حاج سید محسن قاضوی، حاج حیدر خمسه، حاج امیر عباسی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام در هیئت بیت الحسن علیه السلام برگزار شد.


در ادامه خبر متن سخنان حاج مهدی توکلی را می خوانید:

حاج مهدی توکلی: آمادگی یک حوان برای پذیرش مطلب بالاست

والدین برای فرزندان موعظه یادگار بگذارند


پدر و مادران به دنبال این نباشند که برای فرزندانشان مال و اموال به یادگار بگذارند، بلکه می توانند موعظه ها و جملات خوبی برای آن ها به یادگار بگذارند.


حضرت علی علیه السلام می فرماید: "مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ، الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ، الْمُدْبِرِ الْعُمُرِ" 1؛ از پدرى در آستانه فنا و معترف به گذشت زمان، كه عمرش روى در رفتن دارد، دیدم سنم رو به بالا می رود، نکات برجسته ای از حکمت را در این وصیت نامه گنجاندم، قبل از اینکه اجل بیاید و دامنم را بگیرد.


در حدیث هست که خدا حکمت را ده قسمت کرد و نه قسمت آن را به حضرت علی علیه السلام بخشید و مردم از حکمت او بی نصیب ماندند.


قلب نوجوان مثل یک زمین خالی است و هر بذری که در دل جوان بپاشید، آن را می پذیرد. علمی که انسان در سنین بالا یاد بگیرد، مثل این است که بخواهید روی آب چیزی بتراشید، ماندگار نخواهد بود.


قلب نوجوان مانند زمینی خالی است که هر بذری در آن کاشته شود، نتیجه می دهد. امام صادق علیه السلام وقتی افرادی را برای تبلیغ به شهری می فرستادند، به آنها می فرمود: وقتی به آن شهر رسیدی، سراغ نوجوانان آن ها برو. جوان ها راحت به سمت تو می آیند؛ تا بتواند آن ها را شکل دهد و شکل بپذیرند. چون اگر دیواری کج بالا رود، خیلی سخت است که بتوان آن را صاف کرد و برعکس آن هم هست، کسی که شصت سال روزه گرفته باشد و ایمانش شکل خوبی داشته باشد، تغییر آن سخت خواهد بود.


هرچه افراد جوان به مساجد و هیئات بیایند، بهتر است، ولو کمتر باشند. موفقیت یک واعظ و کار فرهنگی به این است که چه میزان بتواند جوانان را جذب کند. بعضی از اساتید چون خیلی پاک هستند و به فطرت نزدیک تر هستند، جوانان بیشتر به آن ها نزدیک می شوند و بیشتر دوستشان دارند.


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: "مَن قَرَاَ القُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ اِختَلَطَ القُرآنُ بِلَحمِهِ وَ دَمِهِ" 2 ؛ هر کس که قرآن بخواند و جوان باشد، قرآن با گوشت و خون او آمیخته می شود.


این شخص را اگر بمب اتم هم بیندازند، نمی توانند او را منحرف کنند و از قرآن جدا کنند، چون قرآن با گوشت و پوستش آمیخته شده است.

کسی که در جوانی یا نوجوانی برای امام حسین علیه السلام اشک بریزد، امام حسین علیه السلام با گوشت و پوستش آمیخته می شود.

آقا اسماعیل دولابی می فرمود: وقتی یک جوان برای امام حسین علیه السلام زیاد گریه کند، انگشت به آب بزند، آن آب شفا می شود.


کسی که برای مثال در چهل سالگی به هدایت می رسد، جزو استثنائات است. استثناء مثل این است که کسی امروز از شش متر داربست می افتد و اتفاقی برایش نمی افتد. جوان ها هدایت می شوند و این طبیعی است.



شهادت پیرمردی که کلیددار بت کده بود


عمرو ابن جمیع در سن نود سالگی کلیددار بت کده ای در مدینه بود. هنگامی که پیغمبر صلی الله علیه و آله آمد، بچه های عمرو ابن جمیع به ایشان ایمان آوردند، ولی او ایمان نمی آورد. یک شب بچه هایش شیطنت کردند و کلیدها را برداشتند و به بت کده رفتند و سرهای بت ها را به مدفوع انسان می زدند. او وقتی این صحنه را مشاهده کرد، به اشتباهش پی برد و با خودش گفت: بتی که نتواند از خودش محافظت کند و در این لجن فرو می رود، خوب نیست. نزد پیغمبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: اشهد أن لا إله إلا الله؛ من به خدای تو ایمان آوردم.


پیغمبر صلی الله علیه و آله که اخلاق بسیار عجیب و مهربانی داشتند و با اخلاقشان بیشتر مردم را جذب می کردند، او را در آغوش گرفتند و ماجرا را از او پرسیدند. شش ماه بیشتر طول نکشید که جنگ احد شروع شد و عمرو ابن جمیع اصرار داشت که در جنگ شرکت کند، اما چون پایش لنگ بود، فرزندانش نزد پیغمبر صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: جنگ به او واجب نیست. با این حال پیغمبر صلی الله علیه و آله پاسخ دادند: جنگ بر آدم لنگ واجب نیست اما حرام هم نیست! وقتی خودش می خواهد بیاید، مانعش نشوید و بگذارید بیاید و اگر بیاید، اجرش را می برد.


امام حسین علیه السلام در کربلا هم سرباز 6شش ماهه و هم سرباز نود ساله دارد. مسلم ابن عوسجه نود سال سن داشت و حبیب ابن مظاهر هشتاد و پنج سالش بود. حتی در کربلا زن هایی که شهید شده اند هم داریم که یکی از آن ها همسر عبدالله ابن وهب است که جزء تازه مسلمانان بودند.


او در جنگ شرکت کرد و شهید شد، جنازه اش را روی شتر گذاشتند تا به مدینه ببرند و دفن کنند، اما شترش به سمت مدینه نمی رفت و هروله کنان به طرف احد می رفت.


پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: به نظرتان این صحنه عجیب نیست؟ شتر باید هروله کنان به سمت آخورش برود. آیا او وقتی از خانه بیرون می آمد، چیزی نگفت؟


همسرش گفت: وقتی از منزل خارج می شد، با چشمانی اشک بار گفت: خدایا مرا دیگر به این خانه برنگردان!


پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: دعای او مستجاب شده است و او را در احد دفن کنید.



آمادگی پذیرش در جوان بیشتر است


این برای ما درس است. انسان باید ابتدا تربیت را از خانه ی خودش شروع کند و بعد به دیگران برسد.

امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: من اول از خودم شروع کردم. محال است من شما را به چیزی امر کنم اما خودم به آن عامل نباشم و قبلا خودم انجام نداده باشم. من تعلیم را از خودم شروع کردم.


امام علی علیه السلام فرمود: بهتر است من تربیت را از بچه ی خودم شروع کنم، قبل از اینکه قلبش سخت شود.


جوان چند ویژگی دارد: یک این که آمادگی اش برای پذیرش مطلب بالاست. دوم این که هنوز آلوده به گناه نشده است و قلبش سیاه نشده است و فکرش خیلی درگیر مسائل مختلف و مشکلات زندگی نیست. بچه و نوجوان آمادگی تربیتشان بسیار بالا است. تا این ویژگی ها در جوان و نوجوان وجود دارد، باید به تربیت او مبادرت شود.


هر چه ماه رمضان به شب های آخر نزدیک می شود، عظمت آن هم بیشتر می شود. شب عید فطر به اندازه ی تمام ماه فضیلت دارد و هرچه آورده اید را می توانید در این شب جمع کنید.



حاج آقای توکلی

پی نوشت:


1- نهج البلاغه، نامه ی31. لازم به ذکر است این نامه را امام علی(ع) در هنگام بازگشت از صفین، در منطقه ی حاضرین برای امام حسن(ع) نگاشته است.


2- كافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 603