امام رضا علیهالسلام از نگاه مستشرقين دوره قاجار
سیاح فرانسوی که در زمان محمدعلی شاه قاجار به ایران سفر کرده بود، درباره امام رضا(علیهالسلام) در کتابش مینویسد: «این امام از بازماندگان واقعی و بر حق پیامبر است که خائنانه در مشهد مسموم و شهید شده و در مسجد این شهر به خواب ابدی فرو رفته است. هر ایرانی واقعی باید مشهدی باشد؛ زیرا نماز خواندن بر مزار شهدا اولین وظیفه شیعه مومن به شمار میآید و برای اینکه به مخاطبش ارادت و احترام کند، لقب مشهدی صدا میزند، بدون اینکه قبلا تحقیق و اطمینان حاصل کرده باشد که به زیارت رفته است یا نه.» (انه، سفرنامه، ص145)
زبان شناس آمریکایی توضیح میدهد که لقب مشهدی معرف مسلمانی است که هرچند به مکه نرفته، ولی موفق به زیارت مزار امام هشتم شیعیان شده است. (جکسن، سفرنامه، ص 129)
سیاح بلژیکی که در زمان ناصرالدین شاه به ایران سفر کرده، در کتاب خود اشاره میکند: «امام رضا یکی از مقدسین ملی ایرانیان است که مقبره اش همه ساله توسط هزاران نفر زیارت میشود.» (اورسل، سفرنامه، ص 202)
پزشک آلمانی درباره نقش امام رضا (علیهالسلام) در زندگی زائران حیرت کرده و در سفرنامه خود نگاشته است که :«عجیب آنکه چنین مینماید امام رضا(علیهالسلام) که حدود هزار سال پیش وفات یافته است. هنوز هم در مسایل این دنیا شرکت فعال دارد و عریضه هایی را که زائران به داخل ضریح میاندازند میپذیرد، این نامهها با مهر او که پلاکی است بزرگ و مربع شکل که در همین زمان ساخته شده است، جنبه قانونی مییابد.» ( پولاک، ص 111)
افسر انگلیسی که در زمان فتحعلیشاه به ایران آمده بود، مینویسد: «مادامی که زائران و مسافران به شهر مقدس مشهد نزدیک میشوند و گنبد طلایی آن حضرت نمایان میشود، دعا و نیایش را آغاز میکنند.» (بارنز، سفرنامه، ص 52)
سیاح بلژیکی مینویسد: به شکرانه رسیدن به چنین فیض بزرگی که بزودی به زیارت این امام نایل میشوند، روی خاکهای آن سرزمین مقدس به سجده افتاده و خداوند را سپاس میگویند.(اورسل، ص 102)
سیاح روسی منظره شب این حرم را این گونه توصیف کرده است: « هنگام شب که روشنایی خورشید در شهر نیست، منارههای طلایی دو طرف درهای آرامگاه امام رضا(علیهالسلام) با فانوسهای فراوان روشن میشود و مؤذنها با خواندن دعایی طولانی و آهنگین که تنها در خراسان متداول است، مسلمانان را به نماز شب فرا میخوانند» (خانیکوف، سفرنامه، ص 110)
افسر نظامی انگلیس در مورد کرامت امام در کتاب خود نوشته: «بازرگانی که به مشهد سفر کرده بود، مشاهده کرد که یکی از شترانش که باری اضافه از حد معمول را حمل کرده، به مجرد رسیدن به شهر به عنوان دادخواهی به حرم مقدس امام رضا(علیهالسلام) پناهنده شد، احتمالاً او را به عنوان مخلص پذیرفتند؛ زیرا خادمان حرم او را با پوششی و زنگوله هایی آراسته در پیشاپیش قطار شتر خود قرار دادند. بازرگان مورد بحث به ستمکاری خود در حق شتر اعتراف کرد و تقاضای بخشایش نمود و با وقف شتر مورد عفو قرار گرفت.» (بارنز، ص 52)
مردن در راه مشهد و زیارت حرم امام رضا(علیهالسلام) سعادتی است که نصیب همه کس نمی شود و جزو افتخارات خانوادگی به شمار میآید که کسی در این راه از دنیا برود. (انه، ص 146)