طرح يهوديسازي مسجِدالاقصي
در همان روز رژيم اشغالگر قدس آبهاي مسجد الاقصي را بسته و مانع از رسيدن ماشينهاي آتش نشاني به محل آتش سوزي شد تا آنجا كه بيشتر مسجد در اثر اين اقدام از بين رفت.
وارث: فلسطين سرزميني است مقدس كه به بركت وجود اماكن مقدسۀ بسيار در آن، از جمله شهر ايليا كه پس از فتح فلسطين به همت مسلمانان، بيتالمقدس نامگذاري شد، در بين اديان بزرگ اسلام، مسيحيت و يهوديت اهميت فراواني دارد و هيچ سرزمين ديگري در دنيا از چنين قداستي برخوردار نيست. قدس براي هر سه دين بزرگ آسماني داراي تقدس بوده و از اهميت طراز اولي در نزد آنان برخوردار است. مسجد الاقصي به عنوان سومين حرم شريف پس از مكه و مدينه، داراي اهميت خاصي براي مسلمانان است. به بهانه سالگرد آتش سوزي مسجد الاقصي به بررسي اين حادثه دردناك پرداختيم:
تاريخجه مسجد الاقصي
مسجد الاقصي اولين قبله مسلمانان و از مقدسترين مساجد اسلامي واقع در شهر بيت المقدس فلسطين است كه بنابر روايات متعدّد پيامبر گرامي اسلام (ص) از آنجا به معراج رفت. نام اين مسجد از آيه اول سوره اسراء گرفته شده كه به معناي دورترين مسجد است.
اين مسجد را حضرت داوود عليه السلام بنا نهاد و سپس فرزندش، حضرت سليمان آنرا كامل كرد و از آن پس بارها در طول تاريخ از جمله در عهد عبدالملك بن مروان از خلفاي اموي تجديد بنا شد.
اطلاق نام مسجد الاقصي به مسجدي كه امروزه به اين نام مشهور است، اصطلاح جديدي است و مقصود مورخان قديم هنگامي كه از مسجد الاقصي نام ميبردند، تمام و يا قسمتي از صحني است كه حصارها و برجها و باروها بر مبناي آن استوار است و در آن بابهايي قرار دارد كه به هنگام اسراء و معراج معروف و مشهور بوده است.
در تصويرهاي منتشر شده، تصاوير گنبد طلايي "قبهالصخره" با مسجدالاقصي اشتباه گرفته ميشود در حالي كه مسجدالاقصي داراي گنبدي به رنگ سبز يشمي است.مسجدالاقصي يك بار در زلزلهاي شديد ويران شد، در سال 585 م و در سال 583 هجري قمري توسط صلاح الدين ايوبي مرمت شد، و در قرن نهم هجري قسمت ديگري از مسجد ساخته شد.
توليت مسجد الاقصي
در 26 اكتبر 1994 اردن و اسرائيل با امضاي پيمان صلحي موسوم به وادي عربه فصل جديدي از روابط ميان دو كشور را آغاز كردند تا اردن پس از مصر دومين كشور عربي باشد كه به عادي سازي روابط با اسرائيل روي ميآورد. مشكلات اقتصادي، سياسي و نظامي اردن از يكسو و نيز ادعاي حمايت از فلسطين و بناهاي تاريخي و مذهبي از سوي ديگر اين دولت را به سوي اسرائيل سوق داد تا اردن به بهانه صيانت از مسجد الاقصي و اماكن مذهبي فلسطين و اجراي پروژه عادي سازي روابط با رژيم اشغالگر قدس، بحران داخلي كشورش را التيام بخشد. با نظر به بند نهم اين پيمان به وضوح مشخص ميشود كه اين ادعا صحت ندارد. در اين بند آمده است:
1.هريك از طرفين اجازه ورود طرف مقابل به اماكن داراي اهميت تاريخي و يا ديني را ميدهد.
2.اسرائيل نقش كنوني اردن بر اماكن اسلامي مقدّس در فلسطين را به رسميت ميشناسد.
3.طرفين در راه تقويت گفتوگوي اديان سهگانه الهي با هدف دستيابي به تفاهم ديني، التزام اخلاقي، همزيستي مسالمت آميز و... تمام تلاش خود را به كار خواهند گرفت.
بنابر پيمان صلح وادي عربه مقرر شد تا عبادت يهوديها در محوطه مجموعه مسجدالاقصي منع شود و دولت اردن متولي رسمي مجموعه مسجدالاقصي باشد. اكنون مجموعه مسجدالاقصي زير نظر مفتي بيتالمقدس اداره ميشود.
حادثه آتش سوزي مسجد بيت المقدس
در 21 آگوست 1969 (30 مرداد 1348) يك گردشگر صهيونيستي به نام دنيس مايكل روهان به بهانه تفريح و گردش وارد فلسطين شد. وي با برافروختن آتش در بخش شرقي مسجد سبب شد تا با افزايش دامنه آتش، دست كم 200 متر مربع از سقف مسجد كاملاً ويران شود، همچنين منبر تاريخي معروف «نورالدين محمود» كه بعدها توسط صلاح الدين ايوبي در مسجدالاقصي بنا شده و ارزش هشتصد سال سابقه داشت طعمه حريق شده و از بين رفت.
در همان روز رژيم اشغالگر قدس آبهاي مسجد الاقصي را بسته و مانع از رسيدن ماشينهاي آتش نشاني به محل آتش سوزي شد تا آنجا كه بيشتر مسجد در اثر اين اقدام از بين رفت.
با افزايش دامنه اعتراضها اسرائيل عامل آتش سوزي را دستگير كرد اما بعدها با هدف نجات وي از محاكمه اعلام كرد كه دنيس مايكل بيمار رواني بوده و بلافاصله وي را به استراليا فرستاد.
از تاسيس كنفرانس اسلامي تا واكنش امام خميني (ره)
در مهر 1348 و پس از آتش سوزي در مسجد الاقصي، سازمان كنفرانس اسلامي با حضور سران كشورهاي عربي در رباط پايتخت مراكش اعلام موجوديت كرد. ملك حسن دوم پادشاه پيشين مراكش ميزبان اجلاس و محمد رضا پهلوي شاه وقت ايران افتتاح كننده آن بود. در آن زمان بسياري از كشورها تحت نفوذ جمال عبدالناصر قرار داشتند و با توجه به رويكرد ضد اسرائيلي عبدالناصر آمريكا و اروپا به مخالفت با اين اجلاس برخواستند.
مخالفت غرب با برگزاري نشست كشورهاي عربي به اين خاطر بود كه در آن زمان بسياري از دولتهاي عربي تحت نفوذ جمال عبدالناصر قرار داشتند و تشكيل هر اجلاسي كه محدود به كشورهاي عرب ميشد، ممكن بود با توجه به نفوذ ناصر، منجر به تندروي عليه اسرائيل گردد و آمريكا و اروپا مخالف چنين پيشامدي بودند. با آنكه اين كنفرانس با هدف بررسي به مساله آتش سوزي مسجد الاقصي و اتخاذ يك اقدام عملي مناسب تشكيل شد اما در عمل هيچ تاثيري نداشت، عجيبتر آنكه نه تنها هيچ اسمي از آتش سوزي مسجد الاقصي برده نشد بلكه در قطعنامه پاياني نيز از آوردن كلمه بيت المقدس نيز امتناع و به جاي آن از واژه اورشليم استفاده كردند.
امام خميني «ره» كه در آن سالها در نجف اقامت داشت به انتقاد شديد از اقدام جنايتكارانه صهيونيستها و تشكيل اجلاس ساختگي رباط پرداخت. امام در مصاحبهاي با روزنامه الجمهوريه تاكيد كرد كه « كنفرانس اسلامي كه در رباط منعقد گرديد منشأ خدمتي به سود مسلمانان نشد،بلكه به دشمنان اسلام كمك كرد».
امام همچنين در بهمن 1348 در بحث حكومت ديني خود با افشاگري نسبت به اقدامات رژيم شاهنشاهي و كشورها مرتجع عربي در سرپوش گذاشتن بر جنايت رژيم صهيونيستي اعلام كرد:« مسجدالاقصي را آتش زدند، ما فرياد ميكنيم كه بگذاريد مسجدالاقصي به همين حال نيم سوخته باقي باشد،اين جرم را از بين نبريد ولي رژيم شاه حساب باز ميكند و صندوق ميگذارد و به اسم بناي مسجدالاقصي از مردم پول ميگيرد تا شاه بتواند از اين راه استفاده نمايد و جيب خود را پر كند و ضمناً آثار جرم اسرائيل را از بين ببرد.»
پشت پرده سناريوي جديد رژيم صهيونيستي
در ميان سكوت جامعه جهاني و كشورهاي عربي مدّعي حمايت از ملت فلسطين، هر ساله يهوديان تندرو و افراطي صهيونيستي به بهانههاي مختلف از «عيد سال نو يهودي»، آغاز عيد فصح تا تاسيس معبد سليمان و ... حملات گستردهاي را به مسجد الاقصي ترتيب ميدهند. طرح تقسيم زماني مسجد الاقصي و جلوگيري از ورود نمازگزاران به اين مسجد، محاصره شديد اقتصادي، ساخت منازل مسكوني، حمله نظامي عليه مردم نوار عزه و ... تنها بخشي از سناريوي رژيم صهيونيستي براي تصرّف فلسطين و خالي شدن اين مكان از مسلمانان است.
تلاش براي مصادر كامل مسجد الاقصي از ديگر طرحهاي اسرائيل براي تحت الشعاع قرار دادن انتفاضه مردمي در فلسطين است. سيد حسن نصرالله در سخناني با اشاره به اين موضوع ميگويد: «از وادي الحجير تهديدي را كه متوجه مسجد الاقصي و اماكن مقدس قدس است و تهديد اخير كه نيت دشمن براي برپايي كنشتي در ديوار ندبه و سوزاندن خانهها و چادرهاي مسكوني با زنان و كودكان ساكنش است يادآوري مينماييم. هيچ كس هم در جهان جلودار اينها نيست. مقاومت راه ما براي دفاع از كشور و كرامتمان، بازگرداندن اماكن مقدس، رويارويي با همهي خطرات و رقم زدن همهي پيروزيهاست. »
در اين ميان اما عادي سازي روابط كشورهاي عربي با اسرائيل از خطرناكترين طرحهاي رژيم اشغالگر قدس براي مشروعيت بخشيدن به جنايات خود در فلسطين اشغالي است. عربستان سعودي به ظاهر خود را حامي مردم فلسطين ميداند اما در واقع با برقراري رابطه با اسرائيل درصدد به دست آوردن جايگاه و مقبوليت بيشتر در خاورميانه و كشورهاي عربي است. آل سعود براي تحقق اين هدف از هيچ تلاشي فروگذار نكرده است. سكوت در برابر تخريب مسجد الاقصي و برپايي معبد سليمان از سويي و حمايت مادي در اجراي اين طرح از سوي ديگر تنها بخشي از اهداف شوم عربستان سعودي در يهودي سازي مسجد الاقصي و قدس شريف است. هرچند كه در اين ميان ملت فلسطين بازيچه سياستهاي جنون آميز عربستان سعودي شدند.
سيد حسن نصرالله دبيركل حزب الله لبنان با پرده برداشتن از اين واقعيت و تاكيد بر آنكه عادي سازي با اسرائيل هيچ دستاوردي براي مردم فلسطين نداشته، ميگويد: «تصور بر اين بوده است كه اگر عربستان سعودي درصدد برقراري رابطه با اسرائيل برآيد هزينه گزافي از رژيم صهيونيستي خواهد گرفت اما الان مشاهده ميكنيد كه عادي سازي با اسرائيل هيچ دستاوردي براي فلسطينيان يا عربها چه در سطح امنيتي و سياسي و چه در سطح حقوقي و اعتقادي نداشته و عربستان امروز به شكل مجاني در حال عادي سازي روابط با اسرائيل است.»
به نظر ميرسد كه مقاومت و ايستادگي در برابر رژيم صهيونيستي تنها گزينه ملت فلسطين براي آزادي قدس شريف و بازگشت عزّت و كرامت به مردم اين كشور است. اگر فقط خطرها و تهديدهايي كه در كمين مردم فلسطين است مورد بررسي قرار گيرد، لزوم حمايت كشورهاي اسلامي از مساله فلسطين در شرايط كنوني امري غير قابل انكار به نظر ميرسد؛ خصوصا آنكه مساله فلسطين به وحدت و انسجام بيشتر امت اسلامي منجر شده است. رهبر معظم انقلاب با اشاره به اين مهم ميفرمايد: « با توجه به اينكه مسئله فلسطين نقش محوري در اتحاد دنياي اسلام داشته لذا در وضعيت كنوني كه فتنه اختلافات مذهبي (كه بيترديد مافياي صهيونيستي نيز در دامن زدن به آن نقش اساسي داشته است) بر جهان اسلام سايه افكنده است، حمايت از فلسطين و قدس شريف و قرار گرفتن آن در كانون توجهات ــ جدا از احقاق حقوق فلسطيني ــ به تقويت زمينههاي وحدت در جهان اسلام نيز كمك ميكند.»
تاريخجه مسجد الاقصي
مسجد الاقصي اولين قبله مسلمانان و از مقدسترين مساجد اسلامي واقع در شهر بيت المقدس فلسطين است كه بنابر روايات متعدّد پيامبر گرامي اسلام (ص) از آنجا به معراج رفت. نام اين مسجد از آيه اول سوره اسراء گرفته شده كه به معناي دورترين مسجد است.
اين مسجد را حضرت داوود عليه السلام بنا نهاد و سپس فرزندش، حضرت سليمان آنرا كامل كرد و از آن پس بارها در طول تاريخ از جمله در عهد عبدالملك بن مروان از خلفاي اموي تجديد بنا شد.
اطلاق نام مسجد الاقصي به مسجدي كه امروزه به اين نام مشهور است، اصطلاح جديدي است و مقصود مورخان قديم هنگامي كه از مسجد الاقصي نام ميبردند، تمام و يا قسمتي از صحني است كه حصارها و برجها و باروها بر مبناي آن استوار است و در آن بابهايي قرار دارد كه به هنگام اسراء و معراج معروف و مشهور بوده است.
در تصويرهاي منتشر شده، تصاوير گنبد طلايي "قبهالصخره" با مسجدالاقصي اشتباه گرفته ميشود در حالي كه مسجدالاقصي داراي گنبدي به رنگ سبز يشمي است.مسجدالاقصي يك بار در زلزلهاي شديد ويران شد، در سال 585 م و در سال 583 هجري قمري توسط صلاح الدين ايوبي مرمت شد، و در قرن نهم هجري قسمت ديگري از مسجد ساخته شد.
توليت مسجد الاقصي
در 26 اكتبر 1994 اردن و اسرائيل با امضاي پيمان صلحي موسوم به وادي عربه فصل جديدي از روابط ميان دو كشور را آغاز كردند تا اردن پس از مصر دومين كشور عربي باشد كه به عادي سازي روابط با اسرائيل روي ميآورد. مشكلات اقتصادي، سياسي و نظامي اردن از يكسو و نيز ادعاي حمايت از فلسطين و بناهاي تاريخي و مذهبي از سوي ديگر اين دولت را به سوي اسرائيل سوق داد تا اردن به بهانه صيانت از مسجد الاقصي و اماكن مذهبي فلسطين و اجراي پروژه عادي سازي روابط با رژيم اشغالگر قدس، بحران داخلي كشورش را التيام بخشد. با نظر به بند نهم اين پيمان به وضوح مشخص ميشود كه اين ادعا صحت ندارد. در اين بند آمده است:
1.هريك از طرفين اجازه ورود طرف مقابل به اماكن داراي اهميت تاريخي و يا ديني را ميدهد.
2.اسرائيل نقش كنوني اردن بر اماكن اسلامي مقدّس در فلسطين را به رسميت ميشناسد.
3.طرفين در راه تقويت گفتوگوي اديان سهگانه الهي با هدف دستيابي به تفاهم ديني، التزام اخلاقي، همزيستي مسالمت آميز و... تمام تلاش خود را به كار خواهند گرفت.
بنابر پيمان صلح وادي عربه مقرر شد تا عبادت يهوديها در محوطه مجموعه مسجدالاقصي منع شود و دولت اردن متولي رسمي مجموعه مسجدالاقصي باشد. اكنون مجموعه مسجدالاقصي زير نظر مفتي بيتالمقدس اداره ميشود.
حادثه آتش سوزي مسجد بيت المقدس
در 21 آگوست 1969 (30 مرداد 1348) يك گردشگر صهيونيستي به نام دنيس مايكل روهان به بهانه تفريح و گردش وارد فلسطين شد. وي با برافروختن آتش در بخش شرقي مسجد سبب شد تا با افزايش دامنه آتش، دست كم 200 متر مربع از سقف مسجد كاملاً ويران شود، همچنين منبر تاريخي معروف «نورالدين محمود» كه بعدها توسط صلاح الدين ايوبي در مسجدالاقصي بنا شده و ارزش هشتصد سال سابقه داشت طعمه حريق شده و از بين رفت.
در همان روز رژيم اشغالگر قدس آبهاي مسجد الاقصي را بسته و مانع از رسيدن ماشينهاي آتش نشاني به محل آتش سوزي شد تا آنجا كه بيشتر مسجد در اثر اين اقدام از بين رفت.
با افزايش دامنه اعتراضها اسرائيل عامل آتش سوزي را دستگير كرد اما بعدها با هدف نجات وي از محاكمه اعلام كرد كه دنيس مايكل بيمار رواني بوده و بلافاصله وي را به استراليا فرستاد.
از تاسيس كنفرانس اسلامي تا واكنش امام خميني (ره)
در مهر 1348 و پس از آتش سوزي در مسجد الاقصي، سازمان كنفرانس اسلامي با حضور سران كشورهاي عربي در رباط پايتخت مراكش اعلام موجوديت كرد. ملك حسن دوم پادشاه پيشين مراكش ميزبان اجلاس و محمد رضا پهلوي شاه وقت ايران افتتاح كننده آن بود. در آن زمان بسياري از كشورها تحت نفوذ جمال عبدالناصر قرار داشتند و با توجه به رويكرد ضد اسرائيلي عبدالناصر آمريكا و اروپا به مخالفت با اين اجلاس برخواستند.
مخالفت غرب با برگزاري نشست كشورهاي عربي به اين خاطر بود كه در آن زمان بسياري از دولتهاي عربي تحت نفوذ جمال عبدالناصر قرار داشتند و تشكيل هر اجلاسي كه محدود به كشورهاي عرب ميشد، ممكن بود با توجه به نفوذ ناصر، منجر به تندروي عليه اسرائيل گردد و آمريكا و اروپا مخالف چنين پيشامدي بودند. با آنكه اين كنفرانس با هدف بررسي به مساله آتش سوزي مسجد الاقصي و اتخاذ يك اقدام عملي مناسب تشكيل شد اما در عمل هيچ تاثيري نداشت، عجيبتر آنكه نه تنها هيچ اسمي از آتش سوزي مسجد الاقصي برده نشد بلكه در قطعنامه پاياني نيز از آوردن كلمه بيت المقدس نيز امتناع و به جاي آن از واژه اورشليم استفاده كردند.
امام خميني «ره» كه در آن سالها در نجف اقامت داشت به انتقاد شديد از اقدام جنايتكارانه صهيونيستها و تشكيل اجلاس ساختگي رباط پرداخت. امام در مصاحبهاي با روزنامه الجمهوريه تاكيد كرد كه « كنفرانس اسلامي كه در رباط منعقد گرديد منشأ خدمتي به سود مسلمانان نشد،بلكه به دشمنان اسلام كمك كرد».
امام همچنين در بهمن 1348 در بحث حكومت ديني خود با افشاگري نسبت به اقدامات رژيم شاهنشاهي و كشورها مرتجع عربي در سرپوش گذاشتن بر جنايت رژيم صهيونيستي اعلام كرد:« مسجدالاقصي را آتش زدند، ما فرياد ميكنيم كه بگذاريد مسجدالاقصي به همين حال نيم سوخته باقي باشد،اين جرم را از بين نبريد ولي رژيم شاه حساب باز ميكند و صندوق ميگذارد و به اسم بناي مسجدالاقصي از مردم پول ميگيرد تا شاه بتواند از اين راه استفاده نمايد و جيب خود را پر كند و ضمناً آثار جرم اسرائيل را از بين ببرد.»
پشت پرده سناريوي جديد رژيم صهيونيستي
در ميان سكوت جامعه جهاني و كشورهاي عربي مدّعي حمايت از ملت فلسطين، هر ساله يهوديان تندرو و افراطي صهيونيستي به بهانههاي مختلف از «عيد سال نو يهودي»، آغاز عيد فصح تا تاسيس معبد سليمان و ... حملات گستردهاي را به مسجد الاقصي ترتيب ميدهند. طرح تقسيم زماني مسجد الاقصي و جلوگيري از ورود نمازگزاران به اين مسجد، محاصره شديد اقتصادي، ساخت منازل مسكوني، حمله نظامي عليه مردم نوار عزه و ... تنها بخشي از سناريوي رژيم صهيونيستي براي تصرّف فلسطين و خالي شدن اين مكان از مسلمانان است.
تلاش براي مصادر كامل مسجد الاقصي از ديگر طرحهاي اسرائيل براي تحت الشعاع قرار دادن انتفاضه مردمي در فلسطين است. سيد حسن نصرالله در سخناني با اشاره به اين موضوع ميگويد: «از وادي الحجير تهديدي را كه متوجه مسجد الاقصي و اماكن مقدس قدس است و تهديد اخير كه نيت دشمن براي برپايي كنشتي در ديوار ندبه و سوزاندن خانهها و چادرهاي مسكوني با زنان و كودكان ساكنش است يادآوري مينماييم. هيچ كس هم در جهان جلودار اينها نيست. مقاومت راه ما براي دفاع از كشور و كرامتمان، بازگرداندن اماكن مقدس، رويارويي با همهي خطرات و رقم زدن همهي پيروزيهاست. »
در اين ميان اما عادي سازي روابط كشورهاي عربي با اسرائيل از خطرناكترين طرحهاي رژيم اشغالگر قدس براي مشروعيت بخشيدن به جنايات خود در فلسطين اشغالي است. عربستان سعودي به ظاهر خود را حامي مردم فلسطين ميداند اما در واقع با برقراري رابطه با اسرائيل درصدد به دست آوردن جايگاه و مقبوليت بيشتر در خاورميانه و كشورهاي عربي است. آل سعود براي تحقق اين هدف از هيچ تلاشي فروگذار نكرده است. سكوت در برابر تخريب مسجد الاقصي و برپايي معبد سليمان از سويي و حمايت مادي در اجراي اين طرح از سوي ديگر تنها بخشي از اهداف شوم عربستان سعودي در يهودي سازي مسجد الاقصي و قدس شريف است. هرچند كه در اين ميان ملت فلسطين بازيچه سياستهاي جنون آميز عربستان سعودي شدند.
سيد حسن نصرالله دبيركل حزب الله لبنان با پرده برداشتن از اين واقعيت و تاكيد بر آنكه عادي سازي با اسرائيل هيچ دستاوردي براي مردم فلسطين نداشته، ميگويد: «تصور بر اين بوده است كه اگر عربستان سعودي درصدد برقراري رابطه با اسرائيل برآيد هزينه گزافي از رژيم صهيونيستي خواهد گرفت اما الان مشاهده ميكنيد كه عادي سازي با اسرائيل هيچ دستاوردي براي فلسطينيان يا عربها چه در سطح امنيتي و سياسي و چه در سطح حقوقي و اعتقادي نداشته و عربستان امروز به شكل مجاني در حال عادي سازي روابط با اسرائيل است.»
به نظر ميرسد كه مقاومت و ايستادگي در برابر رژيم صهيونيستي تنها گزينه ملت فلسطين براي آزادي قدس شريف و بازگشت عزّت و كرامت به مردم اين كشور است. اگر فقط خطرها و تهديدهايي كه در كمين مردم فلسطين است مورد بررسي قرار گيرد، لزوم حمايت كشورهاي اسلامي از مساله فلسطين در شرايط كنوني امري غير قابل انكار به نظر ميرسد؛ خصوصا آنكه مساله فلسطين به وحدت و انسجام بيشتر امت اسلامي منجر شده است. رهبر معظم انقلاب با اشاره به اين مهم ميفرمايد: « با توجه به اينكه مسئله فلسطين نقش محوري در اتحاد دنياي اسلام داشته لذا در وضعيت كنوني كه فتنه اختلافات مذهبي (كه بيترديد مافياي صهيونيستي نيز در دامن زدن به آن نقش اساسي داشته است) بر جهان اسلام سايه افكنده است، حمايت از فلسطين و قدس شريف و قرار گرفتن آن در كانون توجهات ــ جدا از احقاق حقوق فلسطيني ــ به تقويت زمينههاي وحدت در جهان اسلام نيز كمك ميكند.»
/1102001307