دو وصیت حضرت مسلم(ع) قبل از شهادت
و در این قلمرو، برای او که خالق هستی است، شریکی متصور نیست. «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ؛ خداوند، یکتا و یگانه است»
در نتیجه فرمانی جز فرمان خداوند وجود ندارد «إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ؛ حکم تنها از آن خداست فرمان داده که غیر از او را نپرستید!».
بر اساس آیات فوق انحصار «حاکمیت» و «ولایت» در خداوند به وضوح بیان شده است. حاکمیت چه در نظام تکوینی و چه در نظام تشریعی، اختصاص به خداوند دارد، خداوند منشأ تمام قدرت ها و شریعت اسلام تنها مصدر قانون گذاری است، چرا که خالقیت، مالکیت، ربوبیت، و حقّانیت مختص خداوند است.
همچنین با توجه به آیات فوق میتوان نتیجه گرفت اطاعت از امامان معصوم علیهمالسلام نیز در طول حاکمیت خداوند متعال است و خداوند اطاعت از خدا و رسول را در ردیف اطاعت از خود قرار داده و آن را واجب دانسته است: «یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِى الأمْرِ مِنْکُمْ [نساء/59] اى کسانى که ایمان آورده اید از خدا اطاعت کنید و از رسول خدا، و صاحبان امر (اولوالامر) خودتان اطاعت کنید».
بنده مطیع، امری را که مولا به او فرمان میدهد، بدون کم و کاست به نحو احسن به فعلیت میرساند، پس پیروزی در زندگی انسان زمانی مهیا میشود که حکم خداوند را در زندگی و در مرحله بعد در شهر و جامعه حاکم کنیم، که این حکومتِ حکم خداوند، در تمام امورات پیروزی نهایی و مطلق انسان محسوب میشود.
از ابو بصیر روایت شده: از امام صادق (ع) از این آیه 56 سوره مبارکه احزاب پرسیدم و گفتم صلوات خدا بر پیامبر (ص) چگونه است، فرمود:
«اى ابو محمد، تزکیه و پاکیزه نمودن اوست، در آسمانهاى بلند، پس گفتم: شناختم صلوات خود را بر آن حضرت، پس تسلیم چگونه است؟
فرمود: تسلیم شدن و گردن نهادن براى اوست در کارها، پس بنا بر این معناى قول خدا «وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً» چنین است گردن نهید به اوامر او و جدیت و کوشش کنید در طاعت و پیروى از او در تمام آنچه شما را به آن امر می کند».
یکی از جلوهها و اهداف درخشان نهضت کربلا را میتوان همین فعلیت بخشیدن و گردن نهادن به حکم خداوند دانست، لذا توسط معتقدترین انسانها این نهضت به وجود آمد. که از آن جمله میتوان به حضرت «مسلم بن عقیل» آن مرد شجاع و پاکدامن اشاره کرد که به نوبه خود نهضت امام حسین علیهالسلام را با پاکدامنی و پرهیزگاری پیوند اساسی بخشید.
از جمله کارهای حضرت مسلم بن عقیل(ع) در رعایت اصول و فروع دین و عامل بودن به اوامر الهی و دوری کردن از نواهی را میتوان در چند واقعه حساس که قبل از واقعه عاشورا رخ داده است مشاهده کرد:
1ـ عدم ترور و حمله غافلگیرانه
یکی از بزرگان کوفه به نام «شریک» مریض شد عبیدالله خواست که به عیادت او برود، به مسلم خبر دادند به منزل «شریک» برود و پشت پرده کمین کرده و «عبید الله» را به قتل برساند.
مسلم به خانه شریک آمد و با شریک قرار گذاشت که وقتی شریک تقاضای آب کرد، مسلم به عبید الله حملهور شود. وقتی عبید الله به خانه شریک آمد و او در فرصت مناسب چندین بار علامت داد و درخواست آب کرد، مسلم حمله نکرد تا جایی که عبید الله مشکوک شد و رفت.
بعد به مسلم گفتند: چرا حمله نکردی و از این فرصت طلایی استفاده نکردی؟!
گفت: یادم آمد که پیامبر اکرم(ص) ترور را حرام میداند و فرمود: «إِنَّ الْإِیمَانَ قَیَّدَ الْفَتْک؛ ایمان مانع ترور و حملهی غافلگیرانه است».
این نشان دهنده تقیّد و اعتقاد قلبی یک مجاهد فی سبیلالله است که منافع مادی خود که تأثیر بسزایی در امورات دنیایی او داشته را فدای حکم الهی میکند و حضرت مسلم به زیبایی هرچه تمامتر این هنر زیبای خود را در این برهه از تاریخ به نمایش گذاشته است.
2ـ استفاده از غذای پاک و طاهر
یکی از فروعات دینی در مورد لقمه پاک و طاهر و عدم نجاست است. بر اساس موازین شرعی انسان از خوردن غذای نجس باید دوری کند. و اعتقاد و عمل به این دستور را در سیره عملی «مسلم بن عقیل» به وضوح حتی زمانیکه به شدت محتاج بود میتوان مشاهده کرد. (البته در فروعات دینی حکم اضطرار موجود است، که در این مواقع می توان به فروعات دینی عمل نکرد)، اما حضرت مسلم با این عمل خود میخواست در زمره این روایت حضرت رسول(ص) «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا»غ بهترین اعمال سختترین آنهاست»، واقع شود.
وقتی حضرت مسلم بن عقیل را با جراحات و زخمهای متعدد دستگیر کردند، به شدت تشنه شد و درخواست آب نمود. وقتی خواست آب بخورد، خون دهانش به آب مخلوط شد و آب نخورد. آب را عوض کردند، خواست بخورد باز آب نجس شد.
لذا آب نخورد. چرا؟! چون شرع مقدس اجازه نمیدهد انسان آب نجس بخورد.
3ـ ادای حقوق دیگران
حضرت مسلم در هنگام شهادت دو وصیت انجام میدهد:
الف ـ به حسین بن علی (ع) خبر دهید که به کوفه نیاید.
ب ـ من هفتصد دینار به این مردم مقروض هستم، زره و شمشیرم را بفروشید و بدهی من را بدهید.
در این مورد نیز میتوان عملگرایی و اعتقاد راسخ او به انجام احکام و دستورات شرع را مشاهده کرد و باید گفت: کسانی که تمام ابعاد اسلام را پذیرفتهاند مفتخر به شهادت در راه حضرت امام حسین (ع) خواهند شد.
در نتیجه پیروزی حقیقی و واقعی در اطاعت از فرامین الهی و رسول و جانشینان بر حق اوست و آنکس که بتواند در تحقق این امر موفق باشد مزد زحمات خود را گرفته و جایگاهی به وسعت روزی خوردن نزد پروردگار را مییابد و مسلم بن عقیل و شهدای کربلا در زمرهی این افراد هستند.
منابع:
[1]. طبرسى، فضل بن حسن، ترجمه مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج20، ص171
[2]. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی
[3]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، ج67، ص191
[4]. طاهرزاده، اصغر، کربلا مبارزه با پوچیها
/1102001307