علی اکبر(ع) در معیت امام عالم
هر آنکس که میخواهد تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت شود باید از اهلبیتِ وحی(ع) بهره ببرد و حضرت ابوا الفضل(ع) و علی اکبر(ع) نمونه شیعیانی بودند که در معیّت امام عالم و آدم(ع) به بالاترین درجات رسیدند.
وارث: همان اندازه که شناخت جایگاه والای اهلبیت(ع) برای اکثر انسانها میسر نیست به همان اندازه شناخت جایگاهی که خداوند به مؤمنان و شیعیانشان عطا کرده است میسر نخواهد بود. بنابراین برای شناخت و معرفی شیعیان اهل عترت(ع) باید دقت لازم را داشت تا در این زمینه دچار افراط و تفریط نشویم. حضرت علی اکبر(ع) از جمله شیعیانی است که چهره معرفتی ایشان به طرز شایسته و بایسته مورد بررسی قرار نگرفته است و هر از گاهی شاهدیم که نسبتهایی به این بزرگوار داده میشود که یک جوان معمولی هم میتواند واجد آن باشد.
اما از جمله راهکارهایی که میتوان به بخشی از جایگاه و مقام حضرت علی اکبر(ع) و سایر شیعیان اهل عترت(ع) پی برد، توجه به عبارتهایی است که خود اهلبیت(ع) به آنها نسبت دادهاند. به عنوان نمونه وقتی امام حسین (ع) در روز عاشورا حضرت علی اکبر(ع) را راهی میدان نبرد میکند، میفرماید:
«خداوندا گواه باش، جوانى به جنگ و مبارزه به سوی دشمنان شتافته که شبیهترین مردم از نظر خلقت و خُلق و منطق به رسولت(ص) است. هر گاه اشتیاق زیارت پیامبرت را مىیافتم او را مىنگریستم؛ اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ ص وَ کُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِیِّکَ نَظَرْنَا إِلَیْه»
تزکیه و علم و حکمت در مکتب اهلبیت(ع)
در این روایت امام حسین(ع) نسبتهایی به حضرت علی اکبر(ع) داده است که مدال افتخاری برای این شیعه بزرگوار محسوب میشود. شبیه بودن ایشان از جهت «خلقت» و «خلق و خو» و «منطق» به سیدالبشر و سید پیامبران و رسولان یعنی رسول گرامی اسلام(ص) گویای رشد فراوانی است که جز از مکتب اهلبیت(ع) و مکتب وحی و در معیت امام معصوم(ع) حاصل نمیشود و این درس را به ما میدهد به میزانی که از سفره پر برکت این بزرگواران متنعم شویم، خداوند نظر لطف و رحمتش را شامل انسانها میکند و این مسألهای است که در آیات و روایات زیادی به آن توجه داده شده است.
به عنوان نمونه خداوند در آیه دوم سوره جمعه میفرماید «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبین؛ اوست آن کس که در میان اُمیین فرستادهاى از خودشان برانگیخت، تا آیات او را بر آنان بخواند و تزکیهشان کند و کتاب و حکمت به آنها بیاموزد، و [آنان] قطعاً پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند.»
بر اساس بخشی از این آیه خداوند رسول گرامی اسلام را جهت «تزکیه» و «تعلیم کتاب و حکمت» مبعوث کرد و شیعه معتقد است این مسأله بعد از رسول گرامی اسلام(ص) از مجرای اهلبیت(ع) برای بشریت ادامه دارد و هر آنکس که میخواهد تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت شود باید از اهلبیتِ وحی(ع) بهره ببرد و حضرت ابوا الفضل(ع) و علی اکبر(ع) نمونه شیعیانی بودند که در معیت امام عالم و آدم(ع) به بالاترین درجات رسیدند.
باید دید در ماجرای کربلا شخص سالمندی مانند ابن عباس با تمام تسلطش به علوم اسلامی چه مقدار رشد کرد و حضرت عباس(ع) و علی اکبر(ع) به چه مقامی رسیدند؟ چه شاخصههای بارزی در این بزرگواران بود تا به چنان درجاتی رسیدند که امام حسین(ع) نسبت به آنها فرمودند «من یارانی با وفاتر و بهتر از یارانم نمیشناسم»؟ (ارشاد مفید، ج2، ص91)
متأسفانه اکنون شاهدیم برخی علوم به اسم معارف در جامعه رواج دارد که حاصلش جز دوری از مکتب اهلبیت(ع) نیست و به جای اینکه در نهایت حس اشتیاق و نیاز ما را به علوم و معارف اهل عترت(ع) بیشتر کند، ما را از این بزرگواران فرسنگها دور میکند؛ امید به روزی که شیعیان همواره از ثقلین یعنی قرآن و عترت(ع) بهرهمند شوند و هر دو را از مهجوریت خارج کنند.