شما حق ترک منبر را نداری !
استاد حسین انصاریان در بقعه شیخ نوایی شهرستان خویی با اشاره به هوشیاری و بصیرت بیش از پیش مردم اظهارداشت: یک روایت بی نظیر وجود دارد که این روایت در کتاب های بسیار مهم شیعه نقل شده، جمله به جملۀ روایت با قرآن هماهنگ است، روایت هم از معدن علم الهی امیرالمؤمنین(ع) صادر شده است، اما قبل از اینکه وارد روایت بشویم دو مطلب را به عنوان دو موعظۀ حسنه به برادران هم لباسی خودم عرض می کنم. |
فعالیت پنج هزار سایت بهائیت علیه تشیع
استاد اخلاق حوزه ادامه داد: مطلب اول، در این روزگار تبلیغ دین به صورت عالمانه، با محبت، با مهربانی، با لحن آرام و با زبان مردم بدون پیچیدگی دیگر مستحب نیست، من از طریق سایتی که دارم با بیش از صد و بیست کشور سر و کار دارم، من از دستگاه های تبلیغاتی جهان خبر دارم، فقط پنج هزار سایت بهائیت علیه فرهنگ اهل بیت(ع) بیست و چهار ساعته در فعالیت اند.
وی افزود: برادران! اینکه محرم و صفر و ماه رمضان یک منبر ده دقیقه یک ربعه برویم و یک روضه بخوانیم و دوتا شعر بخوانیم و بیاییم پایین، این شیوه خدا، پیغمبر(ص) و اهل بیت(ع) را راضی نمی کند، در واقع تلف کردن عمر خودمان و مردم است. شما باید از وضع روز و جنایات دشمن آگاه باشید، بیش از هزار ماهوارۀ دشمن علیه قرآن و اهل بیت(ع) فعالیت دارند، این هزار ماهوارۀ دشمن علیه این مجالس و عزاداری و قرآن و مرجعیت شبانه روز می کوشند و میلیون ها دلار خرج می کنند.
نویسنده کتاب « اسلام دین آسان » بیان داشت: شما عزیزان را خدایی نکرده گول نزنند که چرا عده ای می آیند دهۀ عاشورا و دهه های دیگر محرم و صفر هزینه می کنند، دسته عزاداری به راه می اندازند، جلسه برپا کرده و خرج می کنند. این حرف ها را نگویید. دل حضرت زهرا(س) را نسوزانید. امام زمان(عج) را نسبت به خودتان خشمگین نکنید.
استاد انصاریان گفت: من طبق اخبار درستی که دارم تا الان عربستان ـ اروپا را نمی گویم، امریکا را نمی گویم، وسائل جمعی غرب را نمی گویم ـ فقط و فقط عربستان هشتاد و سه بیلیون دلار خرج نابودی فرهنگ اهل بیت(ع) کرده است. هشتاد و سه میلیارد نه، هشتاد و سه بیلیارد دلار یعنی این پول را اگر اسکناس کنند و در کل جغرافیای ایران بچینند، چهار پنج بار روی همدیگر جمع می شود.
وظیفه روحانیت از زبان استاد انصاریان
وی در بخش دیگری از سخنانش اظهارداشت: شخصی با زن و دوتا بچه شصت متر خانه دارد، اگر بخواهد خانه اش را بسازد، شصت میلیون باید بدهد، نسلش هم نمی تواند این خانه را بسازد، پس به او احسان کنید. از قانون عبور کنید و به طرف نیکی بروزید، به طرف احسان بروزید. اسلام به بن بست قانون محدود نیست. محبت کنید تا همۀ مردم را از دست ندادید، شما باید مردم را حفظ کنید؛ شما روحانی ها، شما اداری ها، شما نیروها، مردم را حفظ کنید.
مداحان برای گرفتن اشک از مردم با داد نخوانند
استاد انصاریان افزود: مسئولیت شما روحانی ها خیلی سنگین تر است، مسئولیت شما علم است، خوب بخوانید، نمی گویم تا سرحد یک مرجع تقلید ولی تا مرز اجتهاد، تا مرز آگاه شدن به اوضاع جهان درس بخوانید و بعد درس خودتان را از طریق قرآن و روایات انتقال بدهید، ولی با زبان نرم، روی منبر داد نکشید، فریاد نزنید.
وی خطاب به مداحان گفت: شما مداح ها هم با داد نخوانید، چون فریاد کشیدن در قرآن مجید به عنوان نشانه های عذاب الهی بیان شده است. مردم با فریاد گریه نمی کنند، مردم با شنیدن مصائب اهل بیت(ع) گریه می کنند، نه با داد کشیدن. مگر اهل بیت(ع) وقتی برگشتند مدینه سر مردم داد کشیدند؟ امام باقر(ع)، زینب کبری(س) و زین العابدین(ع) آرام برای مردم مصائب کربلا را بیان کردند، مردم هم زار زار گریه کردند، هیچ کدام داد نکشیدند. آرام، علمی و با زبان نرم با مردم برخورد کنید. اگر مثل من بیمار سخت بدنی هم شدید، نباید منبر را ترک کنید، بازنشستگی در این روزگار برای شما حرام است.
استاد حوزه با اشاره به خوابی از آیت الله العظمی میلانی(ره) خاطرنشان کرد: در سفری به مشهد مقدس من در سلامت کامل بودم، مرحوم آیت الله العظمی میلانی هم نزدیک ده سال بود فوت کرده بود، من در باطن خودم تصمیم قطعی گرفتم منبر را ترک کنم، آن زمان ماهواره، موبایل ها و این ابزار نبود که به بدترین وجه به خانواده ها ضرر می زند، مردم استفادۀ صحیح که نمی کنند، هیچ چیز نبود، خانه های مردم هم تلویزیون نبود. من در خلوت دلم گفتم بود و مصمم بودم که دیگر از فردا به بعد منبر نمی روم، برمی گردم قم به دنبال درس و بحث، کاری به منبر ندارم چرا که در حد خودم منبر رفتم. این نیت را کردم و تمام شد. همان شب مرحوم آیت الله العظمی میلانی را خواب دیدم، فرمودند: شما حق ترک منبر را نداری چون هر منبری که می روی در برزخ به ما منعکس می شود، من از هیبت ایشان از خواب پریدم. به شما طلاب و مبلغین جوان می گویم امروز ترک منبر به شما حرام است، منبر مستحب نیست، واجب است.
یک نصیحت و یک آرزو از زبان مفسر قرآن
وی به مطلب دوم اشاره کرد و افزود: مشهد به من گفتند یکی از علمای بزرگ که پنج بار در سه چهار دهه اخیر جلسه تفسیر قرآن بعد از نماز مغرب و عشا داشته، مریض و در حال مرگ است، من هم با او ارتباطی نداشتم، نمی دانم چرا حالا کسی او را معرفی نکرده بود، از او خبر نداشتم. به من گفتند: می آیی دیدنش؟ گفتم: بله، عالم مفسر قرآن، چرا نیایم؟ این قضیه را که می گویم برای چهل و چهار، پنج سال پیش است.
استاد انصاریان ادامه داد: دو ماه پیش پسر این مفسر به دیدنم آمد، بعد از ماه رمضان روی تخت بیماری بودم. پسرش را نشناختم ، گفت: یادت است آمدی دیدن پدر من؟ گفتم: شما؟ گفت: من پسر آن مفسر قرآنم. گفتم: بله. گفت: یادت است بین تو و پدرم چه گذشت؟ گفتم: بله، می خواهی خودت برای من تعریف کنی؟ گفت: نه، یک بار خودت بگو.
وقتی آمدم بالای سر پدرش، آن عالم بزرگ بیهوش بود، بیست و چهار ساعت نکشید بعد از اینکه عیادتش کردم از دنیا رفت، در گوش پدرش گفت: بابا فلان کس آمده عیادت. پسرش گفت: من وقتی اسم تو را در گوشش بردم، چشمش را باز کرد و آخرین باری که در دنیا حرف زد همان دو سه دقیقه ای بود که با تو حرف زد، بعد دیگر چشمش بسته شد و سحر فردایش هم از دنیا رفت. چشمش را باز کرد و گفت: یک نصیحت به تو دارم، یک آرزو هم خودم دارم؛ آن آرزو را به آن نمی رسم، اما آن نصیحتی که به تو دارم فکر می کنم این نصیحت برای خودم سودمند باشد.
گفتم: بفرمایید. گفت: تبلیغ دین در دریای خلقت ـ این عین جمله اش است ـ تبلیغ دین در دریای خلقت پر ارزش ترین گوهر پروردگار است، تا نفست می آید تعطیلش نکن. اگر دکترها هم از تو دست کشیدند، در خانه، در رختخوابی، در حال مرگی و می توانی تبلیغ کنی، تبلیغ کن و بمیر. این برای تو و اما یک آرزو برای خودم دارم، این آرزو انجام نمی گیرد. گفتم: بگو. اشکش ریخت و گفت: آرزو دارم فقط یک بار دیگر برای پروردگار دو رکعت نماز ایستاده بخوانم، اما نمی توانم.
این محقق و پژوهشگر نهج البلاغه و صحیفه سجادیه تصریح کرد: برادران و خواهران! تا می توانید با این بدن سالم عبادت انجام بدهید، روزی که از پا بیافتید آرزو می کنید دو رکعت نماز ایستاده بخوانید اما نمی توانید، یک روزۀ ماه رمضان بگیرید نمی توانید.
جاذبه و دافعه
استاد حسین انصاریان در ادامه سخنان خود با اشاره به موضوع «جاذبه و دافعه» گفت: چگونه باید فرهنگ اهل بیت(ع) و زحمات انبیا(ع) و ائمه(ع) را حفظ کرد؟ روحانیون باید قوی درس بخوانید، نسبت به اوضاع دنیا را آگاه باشید، باید منبرهای عالمانۀ با محبت و با زبان نرم برای مردم داشته باشید، باید حوزۀ جاذبۀ کامل باشید، روحانیون نباید حوزۀ دفع باشید، حالا شما روحانیون، شما اداری ها بازار محبت را به روی مردم باز کنید.
دو ویژگی مهم مؤمن
ایشان به معرفی ویژگی های انسان مؤمن پرداخت و افزود: امروز فکر می کردم در محضر شما برادران و خواهران با ایمان شهر با ارزش خوی این مسئله را با آیات قرآن شروع کنم و به دنبال آیات با روایات موضوع را باز کنیم، اما فرصت خیلی کم است. اگر خداوند مهربان مهلتی به من عنایت کند با علاقه و عشقی که قلباً دارم، دوباره خدمت شما می رسم و این بحث را که بعد از توحید عالی ترین بحث قرآن و روایات است، از قرآن و روایات برای شما مطرح می کنم. این مطلب خیلی بحث مفیدی است، در این پنجاه ساله جایی هم مطرح نکردم. با عنایت خدا و لطف او مطرح می کنم (گر بماندیم زنده بردوزیم/ جامه ای که از فراق چاک شده/ ور بمردیم عذر ما بپذیر/ ای بسا آرزو که خاک شده).
مؤمن از نگاه پیامبر(ص)
استاد برجسته اخلاق حوزه های علمیه بیان داشت: مؤمن چه کسی است؟ سراغ روایت امیرالمؤمنین(ع) نمی روم چون طولانی است، نمی توانم بگویم؛ چون امیرالمؤمنین در بیان ویژگی های مؤمن غوغا کرده است. بروم سراغ پیغمبر اکرم و بگویم: یا رسول الله! به اندازۀ مهلت مجلس شما برای ما بیان کنید، به نظر وجود مقدس شما مؤمن چه کسی است؟
ایشان افزود: ای کاش صدای ما به این کرۀ زمین می رسید، کرۀ زمین امروز کاملاً برعکس این حرف پیغمبر(ص) است. حالا چهارتا در ایران، در تهران، در شیراز، در اصفهان، در خوی، در تبریز و... با چهارتا که دنیا گلستان نمی شود، آدم غصه می خورد، با این چهارتا که یک مملکت آباد نمی شود، سرسبز نمی شود.
این مفسرّ قرآن کریم بیان داشت: پیغمبر(ص) فرمودند: «الخیر منه مأمول» مؤمن کسی است که تمام مردمی که او را می شناسند، قلباً به خیرش امیدوارند و می دانند خیری که از دستش برمی آید انجام می دهد، نه نمی گوید، نه نیست در دهانش، بلد نیست بگوید نه انجام نمی دهم، این کار را نمی کنم، این طور نیست.
ویژگی های مؤمن
استاد انصاریان بیان داشت: شهر باید شهر محبت باشد، دین دین محبت است، دین دین گذشت است، این یک ویژگی است. مؤمن چه ویژگی دارد؟ «خیره مأمول و شرّهُ مَأمون» مؤمن کسی است که یک نفر از او ضرر نمی بیند، آدم آرام و بزرگوار و خوبی است، آدم با وفا و با کرامتی است، اصلاً اهل ضرر زدن نیست. یک بار جمله را کامل بخوانم در «اصول کافی» است «المؤمن خیره مأمول و شره مأمون».
منبع:حوزه
افزودن دیدگاه جدید