دست حاجت که بری پیش خداوندی بر؛ که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود... کرمش نامتناهی، نعمش بیپایان، هیچ خواهنده از این در نرود بی مقصود (سعدی). یعنی خداوند بندگان را به سفرهای دعوت کرده است که تا ابدیت کشیده شده و بندگان میتوانند هر چه میخواهند از خوان رحمت خداوند بردارند. آیا دیدهای بینیازی، به سمت پروردگار دست خود را پیش بکشد و او پس زده باشد؟