من همونم، همیشه از خودم فراری
که جز شما نداره یاری، اگه من رو به جا بیاری
مهربونم، بازم برات غزل سرودم
نگی به یاد تو نبودم، توی تموم تار و پودم
من روز از خودت نرونم، بزار عاشقت بمونم
بزار تا نفس دارم از تو و خوبیهات بخونم
خواهم رضای تو، جانم فدای تو
دلم میخواد که باشم با تو
خستهام...