کلیدواژه: غسالخانه کرونایی‌ها

روایت نزدیک از حضور طلبه‌های خواهر در غسالخانه کرونایی‌ها

زیپ کاور را که باز کردیم، یکی از خواهران، جنازه را دید و همان جا ضعف کرد و افتاد. خودش را فقط توانست برساند دم در. بلافاصله او را بردند. طبیعی بود. بعضی بچه‌ها این جوری شدند، ولی بقیه توان خودشان را وفق می‌دادند با محیط.