خدا بخواهد یک شبه کار ظهور را اصلاح میکند/ حق تعیین وقت برای فرج نداریم
حجت الاسلام والمسلمین «محسن قرائتی» در طرح آموزشی «در جستجوی خورشید» درباره شرایط ظهور امام زمان(عج)، اظهار کرد: فراموش نمی کنم جوان بودم (حدود 20 سال) سوالی درباره امام زمان(عج) برایم مطرح شد، نزد یکی از علما رفتم و عرض کردم: برخی روایات می گویند امام زمان(عج) وقتی ظهور می کنند که چنین و چنان شود؛ با این شرایط حالا حالاها ظهور نخواهد شد، پس چرا می گوییم «عجّل علی ظهوره» و «عجّل علی فرجه».
این مفسر قرآن ادامه داد: مثل اینکه بگویند حاجی شما هنوز مکه است و با در نظر گرفتن شرایط درمی یابیم تا دو سه روز دیگر به کشور باز نمی گردد پس نباید الان منتظر آمدنش باشیم.
حجت الاسلام قرائتی تصریح کرد: آن عالم روایتی خواند و گفت: طبق قانون، حضرت حجت(عج) حالا حالاها نمی آیند اما خدا یک شبه کار ظهور را اصلاح می کند: «يصلح أمره في ليلة».
وی ادامه داد: چنان که قیمت نفت آمریکا 80 درصد کاهش یافت که در تاریخ این کشور بی سابقه است یا ویروس کرونا یک مرتبه دنیا را زمینگیر کرد. بنیصدر 11 میلیون رای داشت و شهید بهشتی بسیار آزار دید اگر می خواست برای هر یک نفر از آنها پنج دقیقه وقت بگذارد می دانید چقدر زمان می بُرد؟ اما یک مرتبه با انفجار حزب جمهوری و شهادت آیت الله بهشتی و یاران شان همه از بنیصدر بازگشتند. این یعنی می شود صبح 11 میلیون رای داشت و شب هیچ یک از آنها باقی نماند.
حجت الاسلام قرائتی با اشاره به مثالی دیگر درباره اصلاح یک مرتبه امور توسط خدا، بیان کرد: حضرت موسی(ع) با همسر باردارشان از جایی عبور می کرد در حالی که هوا سرد بود، گفت: بایست تا بروم و آتشی برای گرما پیدا کنم، در پی آتش بود که به رسالت برگزیده شد.
وی تاکید کرد: یک مرتبه اتفاقاتی رخ می دهد که نشان از آن دارد که فقط خدا خواسته این امور چنین باشند،. اگر همه روسای جمهوری های دنیا جمع می شدند و می گفتند: می خواهیم یک تشییع جنازه باابهت و عظیم داشته باشیم با بهترین بودجه ها و امکانات نمی شود اما ده ها میلیون داوطلبانه برای تشییع پیکر شهید سردار حاج قاسم سلیمانی آمدند.
وی تاکید کرد: مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی می فرمود: ممکن است امام زمان(عج) یک هفته دیگر بیایند ممکن است پنج هزار سال دیگه بیایند. لذا حق نداریم برای ظهور وقت تعیین کنیم.
حجت الاسلام قرائتی با ذکر خاطره ای، گفت: یک وقتی شخصی نزد من آمد و بشدت مرا در آغوش گرفت و گفت: خیلی بر گردن من حق دارید، گفتم شاید حدیثی نکته قرآنی و ... گفته ام که روی او تاثیر داشته، اما خود آن فرد گفت: یک روز به من کلمه ناسزایی گفتید و به من برخورد، پرسیدم چطور چنین گفتم؟ پاسخ داد: اوایل انقلاب نزد شما آمدم و برای فروش خانه ام مشورت کردم، شما وقتی دانستید هفتسر عائله دارم، گفتید: این را بفروشی دیگر خانه گیرت نیامد.
ویبا بیان اینکه در حدیث است که بی پول شدی همه چیز را بفروش، آخرین چیز خانه باشد، خاطرنشان کرد: آن فرد ادامه داد: اصرار کردم و شما آن ناسزا را گفتید و من بسیار ناراحت شدم به قدری که از فکر فروش خانه بیرون آمدم؛ فردایش خانه در کنار بزرگراه افتاد و خانه یک میلیونی را 40 میلیون از من خریدند!. با خود گفتم اگر استاد قرائتی آن واژه را نگفته نبود من چوب حراج به خانه ام می زدم. این یعنی اگر خدا بخواهد با یک واژه بی ربط کار دیگری را اصلاح می کند.
منبع: شبستان
افزودن دیدگاه جدید