بهوسیلهٔ عقل در گردونهٔ عبادتالله قرار بگیرید
استاد حسین انصاریان به مناسبت دهه کرامت در حرم حضرت معصومه(س)، درباره نعمت و حقیقتی به نام عقل، اظهار کرد: عقل یک واقعیت و یک نعمت است؛ وقتی از حضرت صادق(ع) میپرسند: عقل چه عنصری است؟ حضرت در پاسخ پرسش فرمودند: «اَلْعَقْلُ مَا عُبِدَ بِهِ اَلرَّحْمَنُ وَ اُكْتُسِبَ بِهِ اَلْجِنَانُ» کار عقل در دنیا این است که انسان بهوسیلهٔ آن در گردونهٔ عبادتالله قرار میگیرد. آدمی که عقلش را بهکار بگیرد، عبدالله میشود؛ اما اگر عقل را تعطیل کند، عبدالشیطان میشود.
از نبوت و ولایت باید درس بهکار گرفتن عقل و اندیشه و فکر را بگیریم
نویسنده کتاب ارزشمند «عقل کلید گنج سعادت» ادامه داد: خداوند عقل را به همهٔ بندگانش عنایت کرده است و همهٔ ما عاقل هستیم؛ اما مهم این است که این سرمایهٔ ملکوتی را با کمک انبیا، ائمه و عالمان واجد شرایط در مسیر صحیح بهکار بگیریم. از نبوت و ولایت باید درس بهکار گرفتن عقل و اندیشه و فکر را بگیریم و اگر عقل را به خودش رها کنیم، سود آنچنانی نصیب ما نمیشود.
استاد انصاریان گفت: اگر انسان درست فکر کند به این نتیجه میرسد که باید خالق، رازق، راحم، مالک و مدبرش را عبادت کند لذا وحی، قرآن و ولایت اهلبیت(ع) راه عبادت کردن را به او نشان میدهند و در واقع این سود عظیم عقل در دنیاست؛ اما سود عظیم آخرتی آن به دست آوردن بهشت است؛ به عبارت دیگر وقتی انسان در این دنیا عاقل باشد و با نور عقل، کمک نبوت و ولایت حرکت کند، در قیامت هم بهشت نصیب وی میشود. «مَا عُبِدَ بِهِ اَلرَّحْمَنُ» در دنیا و «وَاُكْتُسِبَ بِهِ اَلْجِنَانُ» در آخرت.
هشداردهندگان به جهنمیها و عاقبت تعطیلی عقل
مبلغ برجسته بین الملل به سرزنش جهنمیان از سوی ملائک جهنم اشاره و خاطرنشان کرد: طبق آیه 8 سوره تبارک کارگردانان جهنم به جهنمیها میگویند: «أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ» وقتی در دنیا بودید، آیا هشدار دهندهای شما را از درستی و باطل و منفعت و زیان واقعی آگاه نکرد!؟ جهنمیها پاسخ میدهند: هشدار دهنده آمد و پیغمبر یا امام یا فطرت یا عالم ربانی بوده است. وقتی در معارف الهیه دقت میکنیم، حدود شش هشدار دهنده شمردهاند که تمام جهنمیها میگویند برای ما هشدار دهنده آمد. حال سؤال اینجاست که چرا با وجود هشدار دهنده آمد، عدهای جهنمی شدهاند؟ «لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ»(سورهٔ تبارک، آیهٔ 9) جهنمیها میگویند: اگر ما گوش خودمان را هزینهٔ زبانهای پاک کرده بودیم و حرف هشداردهندگان را قبول میکردیم یا عقلمان را بهکار میگرفتیم و تعطیل نمیکردیم؛ اگر فقط بهسراغ شکم و شهوت نمیدویدیم و عقل را در زندگی بهکار میگرفتیم؛ امروز دوزخی نبودیم.
تعطیلی عقل انسان را به سوی دوزخ میبرد
وی با بیان اینکه عقل، آدم را بهطرف بهشت میبرد و تعطیلی عقل هم آدم را بهطرف دوزخ میبرد، گفت: حضرت موسیبنجعفر(ع) میفرمایند: این عقل شما سه کمک دارد: «الأنبياء وَالرُّسُل وَالأئمّة» درست است که عقل دارید، اما اگر بخواهید بدون انبیا، رسولان و ائمه(ع) زندگی کنید، همانند اروپاییها و آمریکاییها مشرک ضدخدا خواهید شد، مردم این کشورها دیوانه نیستند بلکه عقل و علم دارند، اما این عقل بدون کمک است و ارتباطی با انبیا، رسولان و ائمهٔ طاهرین(ع) ندارد. البته بیشک، با عقل تنها هم نمیشود سعادت دنیا و آخرت را بهدست آورد و تاکنون هم نشده است.
رفتار، کردار، اخلاق، منش و مهرورزی امام رضا(ع)
محقق، مفسر و پژوهشگر علوم قرآنی در ادامه درخصوص فضیلتهای امام رضا(ع) اظهار کرد: در زندگی وجود مبارک حضرت رضا(ع) از ولادت تا شهادت، نه تنها برای شیعیان بلکه برای همهٔ انسانها، درسهای مهمی از رفتار، کردار، اخلاق، منش و مهرورزی وجود دارد. همسر باکرامت حضرت صادق(ع)، حمیدهخاتون، مادر وجود مبارک حضرت موسیبنجعفر(ع)، خانمی غیرعرب بود. حمیدهخاتون همسر امام ششم، بسیار بزرگوار بود و از ارزشهای اخلاقی، انسانی و الهی برخوردار بود. حضرت حمیدهخاتون سرمایهای هم از خودشان داشتند و مالک مال بودند لذا از مال شخصی خودشان کنیزی را میخرند که در وصف او نوشتهاند: انسان فوقالعادهای در عقل و دین است.
سخنران حرم بانوی کرامت افزود: خانمی که حضرت حمیدهخاتون، همسر امام صادق(ع) خرید و نام او را تُکْتَم گذاشت، چنان زیبا عقلش را بهکار گرفته بود که یک دیندار به تمام معنا شده بود؛ وقتی زمان ازدواج موسیبنجعفر(ع) شد، حمیدهخاتون کنیز خود را به حضرت موسیبنجعفر(ع) بخشید و بسیار سفارش تکتم خانم را به موسیبنجعفر(ع) کرد و در وصف عقل و دین او به فرزند بزرگوارش، حضرت موسیبنجعفر(ع) فرمود: او را کاملاً از نظر حق و حقوق رعایت کنید؛ او گوهری ویژه و زنی خاص است. این خانم با این عظمت، همسر موسیبنجعفر(ع) شد و وجود مبارک امام هشتم از این تکتم خانم بهدنیا آمد. پدر حضرت رضا(ع) نیز حجتالله، ولیالله و امام معصوم است و امام هشتم 35 سال در کنار این پدر بودند.
آب فرات، اولین خوراک امام رضا(ع)
استاد انصاریان در وصف لحظات اولیه تولد حضرت رضا(ع)، اظهار کرد: وقتی حضرت رضا(ع) از تکتم خانم بهدنیا آمد، موسیبنجعفر(ع) طفل الهی و ملکوتی خودشان را در آغوش گرفتند و اولین غذای خوراکی که موسیبنجعفر(ع) با دست مبارک خودشان، قبل از اینکه اولین شیر را بخورد، در کام حضرت رضا(ع) از آب فرات ریختند. در واقع حضرت موسیبنجعفر(ع) به همگان آموختند از لحظهٔ اول، بو، شخصیت و نور ابیعبدالله(ع) را به فرزندانتان انتقال دهید.
دعای امام رضا(ع) در حق شیعیان
وی به دو روایت بینظیر از معجزات فکری حضرت رضا(ع) اشاره و بیان کرد: ابنیسار که یکی از راویان شیعه است، میگوید: من خدمت امام هشتم در سفر توس بودم، نزدیک دیوارهای شهر توس صدای گریهای شنیدیم، دیدم که حضرت رضا(ع) بهطرف جهت صدا رفتند. وقتی رسیدیم، دیدیم چندنفری جنازهای را برای دفن کردن میبرند، جنازه را زمین گذاشتند و امام هشتم بالای سر جنازه آمدند، دست مبارکشان را پشت جنازه بردند، بهصورت نیمخیز جنازه را بلند کردند و به سینه گرفتند، مثل برهٔ مهربانی که نوزادش را بغل بگیرد، امام هشتم هم این مُرده را بغل گرفتند و بعد زمین گذاشتند. سپس جنازه را بلند کردند و بهطرف قبر بردند. وقتی جنازه را کنار قبر گذاشتند، قبل از اینکه دفن کنند، امام هشتم آمدند و دست مبارکشان را روی سینهٔ میّت گذاشتند و فرمودند: به تو مژده و بشارت میدهم که تو اهل بهشت هستی و از حال به بعد، یعنی از اول برزخ تا قیامت، هیچ مشکلی برای تو نخواهد بود و در آرامش و امنیت هستید، پس از آن نیز اجازه دادند که میّت را دفن کنند.
وی گفت: ابنیسار میگوید: بعد از اینکه کار تمام شد، به حضرت رضا(ع) نگاهی کردم و خواستم حضرت جریان را برای من بگوید که چه بوده و چه شده است! امام فرمودند: ابنیسار! هر کسی تشییع جنازهٔ یکی از شیعیان ما برود، ولو زیر تابوت را نگیرد و فقط بهدنبال جنازه تا محل دفن برود یا یک مقدار تشییع کند، خداوند گناهانش را بهگونهای میریزد، مثل اینکه از مادر متولد شده است. سپس ابنیسار گفت: یابنرسولالله، آیا این مرده را میشناختید؟ امام هشتم فرمودند: صبح و شب، پروندهٔ تمام شیعیان ما را به ما ارائه میدهند؛ اگر کوتاهی کرده باشند، ما اینقدر عاشق شیعیانمان هستیم که از خدا میخواهیم کوتاهی اینها را ببخشد؛ اگر عمل داشته باشند، دعایشان میکنیم که خدا عملشان را قبول کند.
ریانبنصلت و خواستههای او از امام رضا(ع)
استاد انصاریان به نمونه دیگری از معجزات فکری امام رضا اشاره و اظهار کرد: ریانبنصلت میگوید: به زیارت امام هشتم(ع) آمدم و دو چیز در دلم بود که به حضرت بگویم. یکی اینکه به حضرت بگویم: پولی از آن پولهای پاک و خالص خودت به من بده تا برای دخترهایم انگشتر درست کنم. دوم هم در قلبم بود که به حضرت بگویم: یکی از آن پیراهنهایتان که در آن عبادت و گریه کردهاید و نمازشب خواندهاید، به من بدهید تا کفن خودم کنم. ریانبنصلت میگوید: خدمت حضرت نشستم و در وقت خداحافظی گریه گلویم را گرفت و چشمم پر از اشک شد، اصلاً یادم رفت به امام بگویم که پولی به من بده تا برای دخترهایم انگشتر درست کنم یا پیراهنی از پیراهنهایتان را به من بدهید. محو و مست دیدار بودم و بیرون آمدم. وقتی از حیاط بیرون آمدم، حضرت صدایم کردند و فرمودند: ریانبنصلت! برگشتم؛ حضرت فرمودند: تو پول نمیخواهی که برای دخترهایت انگشتر درست کنی؟ گفتم: آقا، وقتی میخواستم از پیش شما بروم، اصلاً یادم رفت. فرمودند: این پول را بگیر و برای دخترهایت انگشتر درست کن. بعد فرمودند: یکی از آن پیراهنهای مرا بیاورید. پیراهن بدن مطهرش را آوردند و به ریانبنصلت دادند، سپس فرمودند: این هم پیراهنی که در فکرت بود از من بگیری و کفن خودت کنی.
منبع: عرفان
افزودن دیدگاه جدید