جواد پرچمی؛  آقا سلام بر تو و دریای تشنه ات

کد خبر: 104154
وارث

تو ضعف می کنی پسرت گریه می کند

 مهدی رسیده و به برت گریه می کند

 خاکی شده است موی سرت گریه می کند

 این ظرف آب بر جگرت گریه می کند

 بر روی دامن پسرت دست و پا مزن

 اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن

 آقا سلام بر تو و دریای تشنه ات

 این کاسه می خورد روی لب های تشنه ات

 یاد حسین می دمد از نای تشنه ات

 دادی سلام بر لب بابای تشنه ات

 خونابه گرچه از دهنت ریخته شده

 آلاله روی پیرهنت ریخته شده

 شکرخدا که لعل لبت خیزران نخورد

 شکرخدا که روی گلویت سنان نخورد

 چکمه به روی پیکر تو بی امان نخورد

 سر نیزه ای نیامد و روی دهان نخورد

 شکرخدا که تو کفنی داشتی حسن

 بر جسم خویش پیرهنی داشتی حسن

 


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.