آیا جان همه انسان‌ها را حضرت عزرائیل می‌گیرد؟

کد خبر: 105010
طبق تفسیر قرآن کریم، فرشته‌ها و ملک‌الموت در گرفتن جان انسان‌ها به امر خدای متعال وارد عمل می‌شوند و آن‌ها به اراده خود اختیار قبض روح را ندارند
وارث

در بعضی از آیه‌های قرآن قبض روح به ملک‌الموت یا همان فرشته مرگ نسبت داده شده، به این علت که او بزرگ فرشته‌های مأمور قبض روح و فرمانده آن‌ها است، یعنی او همان کسی است که در احادیث از او با نام عزرائیل یاد شده است.

از طرف دیگر در بعضی از آیات قرآن می‌خوانیم که قبض روح و گرفتن جان انسان‌ها به خدای متعال نسبت داده شده، به این معنا که خداوند جان انسان‌ها را می‌گیرد. این نکته هم با این موضوع که فرشته‌ها مأمور قبض روح آدم باشند تناقضی ندارد. چون درنهایت می‌دانیم که این کار به امر خداوند متعال و به اذن و اراده الهی انجام می‌شود و فرشته‌ها و ملک‌الموت در این میان واسطه عمل هستند. چنانکه خدای متعال در این باره در سوره زمر می‌فرماید: «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها؛ خداوند جان‌ها را در موقع مرگ می گیرد.»

به عبارت دیگر گاهی کاری با واسطه انجام می‌شود. در این مورد یا کار را به همان واسطه عمل نسبت می‌دهند و یا گاهی آن را به کسی نسبت می‌دهند که اسباب و شرایط کار را فراهم کرده و بانی و امرکننده کار است. همان طور که در سوره زمر می‌فرماید: «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ؛ خدا جان‌ها را می‌گیرد» و در سوره سجده این عمل را به ملک‌الموت نسبت می‌دهد و می‌فرماید: «یَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ؛ جان شما را ملک‌الموت می‌گیرد.» در عین حال در سوره انعام هم این کار را منسوب به فرشته‌های الهی می‌داند: «تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا؛ جان او را رسولان ما گرفتند.» پس اینکه ملک‌الموت واسطه قبض روح است مانند این است که خدای متعال زنده کردن مرده‌ها را در روز قیامت به اسرافیل سپرده است، یا رزق را به وسیله میکائیل و وحی را به وسیله جبرئیل روح‌الامین می‌کند.

البته در مورد قبض روح اختلاف مرتبه‌ای اسباب وجود دارد. آن کسی که روح انسان را می‌گیرد و قبض می‌کند، فرشته‌ها هستند که از سوی ملک‌الموت فرستاده می‌شوند. سبب دورتر از آن‌ها خود ملک‌الموت است که فرمانده و مافوق فرشته‌هاست و دستور خداوند را در وهله اول او اجرا می‌کند. خداوند هم مافوق همه آن‌ها بوده و بر همه احاطه دارد که به اصطلاح مسبب‌الاسباب است. این مثال را اگر بخواهیم به کارهای معمولی تشبیه کنیم مثل عمل نوشتن است که هم به خودکار نسبت می‌دهیم و می‌گوییم خودکار خوب می‌نویسد، هم به دست و انگشتان نسبت می‌دهیم و می‌گوییم دست فلانی در نوشتن روان است و هم به انسان نسبت می‌دهیم و می‌گوییم فلانی خوب می‌نویسد یا خوش‌خط است.

منابع:

تفسیر المیزان؛ علامه طباطبایی رحمه الله علیه
تفسیر نمونه؛ آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تفسیر تسنیم؛ آیت الله العظمی جوادی آملی
تسنیم


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.