حجت الاسلام علوی؛ نورانیت قلب با بهتان زدن از بین میرود
دعاهای مختصر روزانه ماه رمضان، دعاهایی است که هر روز پس از نمازهای واجب آن روز خوانده میشود. دعاهای روزهای ماه رمضان در کتابهای البلد الامین و مصباح از پیامبر اکرم (ص) نقل شدهاند.
حجتالاسلام والمسلمین سید محمدباقر علوی تهرانی به شرح و تفسیر دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان پرداخته است که روزانه تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
تفسیر دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان به این شرح است:
«اللّهُمَّ غَشِّنِی فِیهِ بِالرَّحْمَةِ، وَارْزُقْنِی فِیهِ التَّوْفِیقَ وَ الْعِصْمَةَ، وَطَهِّرْ قَلْبِی مِنْ غَیاهِبِ التُّهَمَةِ، یَا رَحِیماً بِعِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ»
«خدایا، مرا در این ماه با رحمتت فروگیر و توفیق و خود نگهداری نصیبم کن و از تیرگیهای تهمت دلم را پاک گردان، ای مهربان به بندگان با ایمان»
خواستههای روز بیست ونهم ماه مبارک رمضان:
۱. غوطهور شدن با تمام وجود در رحمت حضرت حق.
۲. روزی شدن توفیق و مصونیت از گناه.
۳. پاک گردیدن از تاریکیهای بهتان.
«اللّهُمَّ غَشِّنِی فِیهِ بِالرَّحْمَهِ»
در این روز از خداوند میخواهیم که رحمت الهی تمام وجودمان را فراگیرد.
این فراگیری رحمت در دعا با تعبیر غَشِّنی آمده است. غشّ در لغت به معنای پوشاندن و فراگرفتن است.
رحمت بر سه بخش است:
۱. رحمت عام که همه مخلوقات از این نوع رحمت الهی برای پیدایش اصل وجودشان، تداوم وجودشان و رسیدن به هر آنچه برای هستی آنها لازم است، بهرهمند هستند.
۲. رحمت خاص که فقط شامل انسان است و سایر پدیدهها از آن محروماند. مانند برخوردار بودن از قوه عقل و اندیشه، قلب و شهود و مکاشفه و ...
۳. رحمت ویژه که بین انسانها فقط شامل اهل ایمان میگردد. یکی از نمودهای این رحمت ویژه، همان مسئله تبدیل سیئات به حسنات است. خداوند گناهان را پاک میکند و آن را تبدیل به حسنات میکند.
در سوره فرقان آیه ۷۰ میفرماید: فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللهُ غَفُورًا رَحِیمًا (خدا بدیهایشان را به خوبیها تبدیل میکند؛ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است)
«وَارْزُقْنِی فِیهِ التَّوْفِیقَ وَالْعِصْمَهَ»
در این روز از خداوند به عنوان رزق و روزی توفیق را مطالبه مینمائیم. توفیق از سوی خداوند، توفیق الهی نام دارد.
مرحوم محدث قمی از کتاب مجمعالبیان، توفیق الهی را اینطور معنا میکند:
توفیق الهی، مهیا ساختن زمینه و ابزار کار از سوی خداوند برای رسیدن به اهداف خیر است.
در واقع این بخش به دو چیز اشاره میکند:
۱. خداوند زندگی را به سوی خیر قرار دهد.
۲. اسباب محقق کردن آن خیر را عنایت کند.
از خداوند مصونیت میخواهیم یعنی ما را از عباد مخلَص قرار بدهد. یعنی بنده خالص شده. باید در بندگان خالص قرار بگیریم که شیطان از نفوذ وسوسهاش نسبت به ما مأیوس گردد.
در سوره یوسف آیه ۲۴ میفرماید: إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصینَ (او از بندگان مخلص ما بود)
شیطان خیلی تلاش کرد ولی هیچ ثمرهای برایش نداشت.
برای این خالص شدن یک قاعده بیشتر وجود ندارد.
در سوره ص آیه ۴۶ میفرماید: إِنّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِکْرَی الدّارِ (ما آنان را با خصلت آخرت اندیشی از هر شائبه و عیبی خالص ساختیم و آنان را از دسترس شیطان خارج ساختیم)
در آیات ۸۲ و ۸۳ همین سوره به کلام شیطان اشاره کرده و میفرماید: قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ (ابلیس گفت پس به عزتت قسم که همه آدمیان را گمراه میسازم مگر آن گروه از بندگان خالص شدهات)
باید معاد باور بود و انذار دین که همان معاد است را جدی گرفت. باید آیات معاد را تلاوت کنیم و اگر خدا بخواهد باور کنیم تا جزو مخلَصین (خالصشدگان) شویم، کسانی که دارای مصونیت هستند.
«وَطَهِّرْ قَلْبِی مِنْ غَیاهِبِ التُّهَمَةِ»
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «إِنَّ الْإِیمَانَ یَبْدُو لُمْظَةً فِی الْقَلْبِ؛ کُلَّمَا ازْدَادَ الْإِیمَانُ، إزْدَادَتِ اللُّمْظَةُ.» (ایمان چون نقطه سفید در دل پدیدار میشود هر چه ایمان زیادتر شود آن سفیدی بزرگتر و بیشتر میشود تا همه قلب را میگیرد.)
ولی خطری ایمان را تهدید میکند.
امام صادق (ع) میفرمایند: «إِذَا اِتَّهَمَ اَلْمُؤْمِنُ أَخَاهُ اِنْمَاثَ اَلْإِیمَانُ مِنْ قَلْبِهِ کَمَا یَنْمَاثُ اَلْمِلْحُ فِی اَلْمَاءِ» (هنگامی که مسلمانی برادر مسلمانش را به چیزی که در او نیست متهم سازد، ایمان در قلب او ذوب میشود همانند نمک که در آب ذوب میشود.)
ایمان نورانیت قلب است و با بهتان زدن از بین میرود. وقتی نور برود ظلمت میآید. به همین دلیل از خداوند میخواهیم که از تیرگیهای تهمت قلبمان را پاک کند.
تهمت از گناهان کبیره است. باید مواظب باشیم نه به کسی تهمت بزنیم و نه خودمان در مظانّ و معرض تهمت واقع بشویم. تهمت یعنی متهم کردن به چیزی که هیچ واقعیت ندارد.
در سوره احزاب آیه ۵۸ میفرماید: وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِینًا (و کسانی که مردان و زنان با ایمان را به خاطر کاری که انجام ندادهاند آزار میدهند بار بهتان و گناه آشکاری را به دوش میکشند)
تهمت و نسبت ناروا به دیگران یا از روی جهل و ناآگاهی است یا از روی سوءظن که در هر دو صورت نباید انجام شود.
اگر آن نسبت از روی آگاهی باشد یعنی بدانیم که چنین نسبتی هست و واقعیت دارد باز هم نمیتوان آن را اعلام کرد چون ترویج فساد است.
هر سه صورت از مصادیق گناه است که باید ترک بشود.
«یَا رَحِیماً بِعِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ»
ای کسی که به بندگان مؤمنت مهربان هستی، درخواستهای امروز ما را به اجابت برسان.
منبع: مهر
افزودن دیدگاه جدید