دعای سحر|منشاء اسماء و صفات خداوند کجاست؟
دعای سحر» یکی از دعاهای عظیمالشأنی است که از امام رضا علیهالسلام روایت شده و آن حضرت فرموده است: این دعا، دعایی است که امام باقر علیهالسلام در سحرهای ماه رمضان میخواند.
در عین حال یکی از آثار فاخر و ارزشمند امام خمینی (ره) «شرح دعای سحر» است؛ اثری که امام خمینی (ره) آن را در حدود 27 سالگی خود تألیف کرده و نشان از دانش و عرفان والای ایشان از دوران جوانی دارد.
خبرگزاری تسنیم به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان با مفاهیم و مضامین والای دعای سحر که خواندن آن در سحرهای ماه رمضان توصیه شده، به بررسی بخشها و نکاتی از امام خمینی (ره) درباره این دعای ارزشمند و والا پرداخته است.
نکات مهم در فراز هشتم از این دعای شریف را میخوانیم:
اللّٰهُمَّإِنِّىأَسْأَلُكَمِنْأَسْمائِكَبِأَكْبَرِهاوَكُلُّأَسْمائِكَكَبِیرَةٌ،اللّٰهُمَّإِنِّىأَسْأَلُكَبِأَسْمائِكَكُلِّها
بار الها، از تو به بزرگترین اسمائت در خواست میکنم حال آن که همه اسماء تو بزرگ است.
بارالها، از تو به همه اسمائت درخواست میکنم.
- نامهای نیکوی الهی و صفات عالیه ربوبی حجابهای نورانی ذات احدیتاند. بنابراین غیب هویت الهی و ذات احدیت بر کسی ظاهر نمیشود مگر از طریق حجاب اسماء و صفات. پس، پروردگار به حسب این مرتبه هیچ اسم و رسم و تعیّنی ندارد و حقیقت مقدسش نیز دارای حدّی نیست. چون اسم و رسم ]خود نوعی[ حد و تعیناند، بنابراین هیچ گونه اسم و رسمی ندارد؛ نه به حسب مفهوم و ماهیت و نه به حسب حقیقت و هویت، و نه از لحاظ علمی و نه از لحاظ عینی. چیزی ورای او نیست تا اسم و رسم او باشد.
- ذات احدیت در مرتبه ذات برای هیچ کس آشکار نمیشود و در این مرتبه هیچ اسم و رسمی و نشانی ندارد. بنابراین از طریق تجلی اسمی و صفتی میتوان به او راه یافت، مثل تجلی اسم رحمان و اسم رحیم.
- به سبب این تجلی اسمائی و صفاتی بود که درهای وجود باز شد و غیب با شهود مرتبط گردید و رحمت بر بندگان و نعمت بر سرزمینهای مختلف گسترش یافت. و اگر این تجلی اسمائی نبود، عالم در تاریکی عدم و تیرگی خفا و وحشت اختفا میماند.
- این را هم بدان که تجلی به بعضی اسماء مقدم بر بعضی دیگر است. پس، تجلی ابتدا برای هر یک از اسماء محیط رخ میدهد و در حجاب آنها برای اسمهای محاطشان. لذا، به سبب احاطه اسم الله و رحمان، تجلی برای بقیه اسماء به واسطه آن دو صورت میگیرد و این از جمله دلایل پیشی داشتن رحمت بر غضب است.
- اگر الله تعالی به اسم جامع محیطش بر آدم علیه السلام تجلی نکرده بود، فراگرفتن همه اسماء برای او ممکن نمیشد و اگر شیطان پرورش یافته اسم الله بود. امر به سجده به او نمیرسید (و مامور به سجده نمیشد) و در مقام روحانیت آدم کوتاهی نمیکرد. ولی چون آدم مظهر اسم اعظم الله بود، خلافتش از جانب الله تعالی در دو جهان مقرر شد.
- شاید پس از اندیشه درباره معنای اسم و تفکر پیرامون حقیقت آن و مطالعه دفتر سلسله وجود و خواندن سطور آن، به اذن خداوند و حسن توفیق حضرتش، بر تو روشن شود که سلسله وجود و مراتب آن و دایره شهود و درجات آن همگی اسماء الهیاند، چرا که اسم یعنی علامت و هر چه از حضرت غیب به دایره وجود پا نهاده علامت خالق و مظهری از مظاهر پروردگار است. پس، حقایق کلی از اصول و امهات اسماء الهیاند و اصناف و افراد از اسماء محاط به شمار میروند و اسماء خداوند قابل شمارش نیستند. هر یک از اسماء عینی نیز پرورش یافته اسمی از اسماء در مقام الهیت و واحدیت و مظهری از مظاهر آن هستند؛ چنانچه در روایت کافی با استناد به حضرت امام صادق، علیه السلام، درباره این فرموده خدای متعال: « ولله الاسماء الحسنی فادعوه بها؛ خداوند را نامهای نیکوست، پس او را بدان نامها بخوانید»، آمده است: «نحن ـ والله ـ اسماء الحسنی؛ به خدا سوگند، ما اسماء حسنی هستیم.»
- امید است در مورد نامهای پروردگار و آیات آفریدگارت هدایتشده و در راه مستقیم قرار گرفته باشی و متوجه شده باشی که سلسله وجود و عالم غیب و شهود، از ملائکه مقربین و اصحاب یمین و فرشتگانی که صف آرایی کردهاند و تدبیر کنندگان امورند و فرشتگان موکل بر ابرها و کلیات عوالم از انواع ] موجودات [ عالی و پست و جزئیات آن گرفته تا تاریکیهای تار و سیه هیولایی، همه و همه، نمود اسماء الهی هستند.
افزودن دیدگاه جدید