سه شنبه های شور و شعور/ روضه مکشوف بخوانیم یا نه؟
*ضرورت استفاده از روایات در مداحی:
یکی از حسن های ذاکرین قدیمی این بود که ابتدا روایاتی می خواندند و بعد قصیده و غزل خود را و مطالب خود را مرتبط با آن روایات و مناسب خاص آن جلسه تنظیم می کردند. آن ها عباراتی که از لسان معصوم(ع) صادر شده بود را غلط نمی خواندند، صحیح می خواندند.
تاثیر کلام یک مداح: در جلسه ای بودم یک مداح قدیمی روایتی را خواند که خودم بارها آن را خوانده بودم ولی وقتی ایشان خواند اثر زیادی داشت ودل ها را تکان داد و مجلس حال عجیبی پیدا کرد.
*برای چه می خواهیم مداح شویم و بخوانیم:
باید بدانیم در این مسیر دنبال چه هستیم. آیا می خواهیم شور و ذوق دوران جوانی را ارضا کنیم؟ آیا می خواهیم به شهرت برسیم؟ "خدمت حاج علی انسانی بودم جوانی آمد و گفت که آقای انسانی می شود دست مرا هم بگیرید تا مثل فلانی معروف شوم و CDهای مرا هم تکثیر کنند” اگر انسان خود را نشناخته باشد و به شهرت برسد بدبخت و عاقبت به شرّ می شود. شهرت شهوت می آورد. آیا برای اهل بیت(ع) می خوانیم؟ باید مداحی را راه و طریق برای سلوک الی الله قرار دهیم. باید همه وجودمان را برای اهل بیت(ع) قرار دهیم، حنجره مان را، سلامتی جسم و همه وجود و آبرویمان و … را همه و همه را.
این طریق، طریق و راه درست است. مداحی وسیله ای است برای رسیدن به هدف ، که همانا تقرب الی الله است.
صدای خوش یک امتیاز است ولی حرف اول و آخر و تنها شرط نیست. مهم این است که بدانی در دلت با چه کسی حرف می زنی و طرف حسابت کیست؟ و بدانی چه می کنی؟
اگر این امور جا نیافتاد، وقتی مشهور شدی؛ یادت می رود که این عزّت و قیمت را چه کسی به تو داده و دیگر شکر نعمت را بجا نمی آوری و همانطور که می دانید اگر قدردان وشاکر نباشیم نعمت را از ما می گیرند.
*آسیب ها و آفت ها:
آسیب ها و آفت هایی که در این راه می باشد بسیار زیاد و سنگین هستند.
غرور و تکبر یکی از این آفت های خانمانسوز می باشد. مثلا اگر مشهور شدیم و جواب سلام ما نسبت به قبل با افراد مختلف فرق کرد نشان دهنده غرور است. چرا باید غرور داشته باشیم؟ چرا باید سرد و سنگین جواب سلام بدهیم؟ چون برای سیدالشهدا(ع) می خوانیم؟
ما گدایان خیل سلطانیم جملگی هرچه هست از او داریم
به طفیلی که خاک درگه اوست پیش مرم گر آبرو داریم
مردم شهر محض حرمت اوست گر به یک نوکر احترام کنند
به گل روی سیدالشهدا(ع)ست با تواضع اگر سلام کنند
*مراقب باشیم توفیقی که به ما دادند را از ما نگیرند.
حضرت آیت الله وحید خراسانی از استاد خود نقل کرده اند:” خبر آوردند شیخ جعفر شیرازی در نجف از دنیا رفته اند. استاد بسیار ناراحت شدند و داستانی را از سید جعفر برای من نقل کردند، که شبی استاد خواب حضرت سیدالشهدا(ع) و قمربنی هاشم(ع) را دیده اند که لیستی در دست حضرت عباس(ع) بوده و اباعبدالله(ع) به ایشان فرموده که اسم فلانی را از لیست خط بزنید و اسم سید جعفر را به جایش بنویسید. «آیت الله وحید می گویند: استاد اسم فردی را که از لیست خط خورده بود، می دانست ولی به من نگفت »
پس ممکن است اگر قدر این نعمت را ندانیم اسم ما نیز از لیست خط بخورد.
حالا مگر سید جعفر چه کرده بود؛ استاد گفت: فردا صبح که سید جعفر آمد به درس به او گفتم دیشب چه کردی؟ سید جعفر گریه کرد و پاسخ داد که در کتابخانه ام مشغول مطالعه بودم به خودم گفتم چرا اینقدر که وقت برای فقه و اصول گذاشته ام کمی هم وقت جهت روضه خواندن برای جدّم صرف نکرده ام. با پای پیاده به کربلا رفتم و از حضرت اذن روضه خوانی گرفتم و برگشتم. کتاب مقتلی آوردم و برای خانواده ام از روی کتاب روضه خواندم.”
ببینید یک شب برای خانواده خودش روضه خوانده به مقامی رسیده است که اباعبدالله(ع) به عباس(ع) می گوید اسم فلانی را وارد لیست کنید. قدر این روضه خوانی را باید بدانید.
*مخاطب ما چه کسانی هستند.
مخاطبان ما در درجه دوم مردم هستند، در درجه اول خود اهل بیت(ع) هستند.
چندسال پیش در درس خارج فقه و اصول مرحوم آیت الله شیخ جواد تبریزی(ره) در مسجد اعظم قم بودم، پیرمردی آذری زبان در پای منبر بود که بسیار به حضرت آیت الله اشکال می کرد و آقا هم جواب می داد. بعداز چند مرتبه آقا عصبانی شدند و گفتند که من جواب دادم دیگر بس است. پیرمرد با عصبانیت گفت: شما جواب مرا ندادید شما روضه خواندید. در آن لحظه دیدم حضرت آیت الله منقلب شدند و بغض کردند، سه مرتبه فرمودند: ای کاش من یک روضه خوان بودم. بعد یک "السلام علیک یا اباعبدالله” گفتند که احساس کردیم ستون های مسجد اعظم قم به لرزه درآمد. ملاحظه کنید مرجع تقلید می گوید ای من یک روضه خوان بودم.
در خواب حضرت آیت الله بروجردی را دیدند و پرسیدند آقا شما چطورید آیا کسی هم همراه شما است؟ ایشان پاسخ داده بودند: بله. سید فلانی که با الاغ به مجالس زنانه در روستاهای اطراف می رفت و برای آن ها روضه خوانی می کرد، در بهشت همنشین من است.
ناصرالدین شاه (در مجلسی که سید احمد خاتمی حضور داشتند من این نام را بردم، ایشان تذکر دادند که بگوئید”ناصر شاه قجر”) برای حضرت اباعبدالله(ع) زیاد مجلس برپا می کرد و در میانه مجلس وارد می شد که بیشتر جلب توجه کند. به او گفتند شیخی در کاشان است که چون خیلی خوب روضه می خواند مخاطبان زیادی دارد. دستور داد او را بیاورند و مجلسی برپا کنند. این کار را انجام دادند. در میانه مجلس آن شیخ، ناصر شاه قجر وارد شد. شیخ اصلا اعتنایی نکرد و به گوشه ای خیره شد و صحبت هایش را ادامه داد. ناص شاه خیلی عصبانی شد و بعد از جلسه از او توضیح خواست. شیخ پاسخ داد: روزی در کاشان نزدیک ظهر از جلسه ای که داشتیم به خانه آمدم تا نماز بخوانم و استراحتی کنم و غذا بخورم تا به جلسه بعدازظهرم بروم. درب خانه را زدند. باز کردم. پیرزنی بود و گفت شیخ همین الان می آیی برای من روضه بخوانی؟ فوری هم از گوشه چارقدش مبلغ ناچیزی را درآورد و گفت این هم پولت. پاسخ دادم نه مادر، خسته ام بعدازظهر هم منبر دارم باید استراحت کنم. شما برو شخص دیگری را پیدا کن.درب را بستم چند قدم که برداشتم پشیمان شدم و پا برهنه دویدم و پول را گرفتم. به منزلش رفتم، چندین زن نشسته بودند. سخنانی گفتم و شروع به روضه کردم تا "السلام علیک یا اباعبدالله” گفتم زن ها با حالت عجیبی شیون کردند. دقت کردم دیدم حضرت زهرای مرضیه(س) در کنار درب ورودی ایستاده و تا من نام حسین(ع) را می برم بی بی ضجه می زنند و به ضجه حضرت زهرا(س) همه ضجه می زنند. از آن سال به بعد هرجا روضه می خوانم بی بی(س) را می بینم. من برای حضرت زهرا(س) روضه می خوانم نه برای تو.
ما چقدر اعتقاد داریم که ائمه(ع) در جلسه حضور دارند.
در بحارالانوار ج ۹۸ ص ۷۴ از قول امام صادق(ع) آمده است که: ستایش مخصوص خداوندی است که در میان مردم افرادی را قرار داد که به سمت ما می آیند، مدح ما را می کنند و مرثیه ما را می خوانند و به واسطه این امور به ما نزدیک می شوند.
آیت الله روحانی می فرمودند: فردی به نام حاج احتشام که روضه خوان حرم حضرت معصومه(س) بوده، نقل می کرد: هر زمانی که من از جلسات و هیآت می آمدم مادرم درب مجلس نشسته بود ونگران من بود و وقتی من به او می گفتم که من بزرگ شده ام و شما نگران نباش و خودت را در سختی نینداز، پاسخ می داد: من دل نگران ذاکر اهل بیت(ع) هستم. حاج احتشام نقل می کند وقتی مادرم از دنیا رفت هنگام تدفین گفتم یازهرا(س) من کسی را در قبر گذاشتم که تا پاسی از شب نگران ذاکر تو بود کمکش کن و تنهایش مگذار. مدتی بعد یکی از اقوام، مادرم را در خواب دید که به او گفته بود به پسرم بگوئید مرا به خوب کسی سپرده است. از لحظهای که مرا در قبر گذاشته اید و به حضرت زهرا(س) سپرده اید، من ملازم و همراه حضرت زهرا(س) هستم.
دونفر باهم عازم کربلا شدند. به کاروانسرایی رسیدند. یکی از آن دو مریض شد و نتوانست به زیارت برود. دیگری رفت و بازگشت. فرد مریض به دیگری گفت من ثواب زیارت تو را به فلان قیمت می خرمو او نیز پذیرفت. هر دو در کاروانسرا حضرت زهرا(س) را در خواب دیدند؛ حضرت زهرا(س) کسی را که ثواب زیارت کربلا را خریده بود دعا کرد و در حق کسی که این ثواب را فروخته بود نفرین کرد. شما چه سله و پاکتی بالاتر از این می خواهید؟
روایتی از امام زمان(عج) در مکیال المکارم ج ۲ ص ۴۶نقل شده است: من همیشه برای مؤمنی که مصائب جد شهید مرا متذکر بشود و بعد برای فرج من دعا کند، دعا می کنم.
شما چه سله ای از این بالاتر می خواهید که امام زمان(عج) دعایتان کند. می شود روی این خواندن قیمت گذاشت؟
*ائمه(ع) ذره ای به کسی بدهکار نمی مانند.
ائمه(ع) ذره ای به کسی بدهکار نمی مانند چه در این دنیا چه در آخرت.
امام مجتبی(ع) شعری را به قیمتی گزاف از عمروعاص خریدند.دلیلش را از حضرت(ع) پرسیدند؟ فرمودند: این شعر در وصف پدرم علی(ع) است اگر عمروعاص با این شعر از دنیا برود ما باید در قیامت شفاعتش کنیم.
یقین داشته باشیم اهل بیت(ع) ما را از همه لحاظ مادی و معنوی تامین می کنند، از جایی که حدسش را هم نمی زنیم ما را تامین می کنند.
*سخنران و مداح مکمل همدیگرند.منِ واعظ وشما که مداح هستید هردو برای حضرت اباعبدالله(ع) می خوانیم، باید حرمت همدیگر را حفظ کنیم و مکمل یکدیگر باشیم.
روضه خوانی سنت علماست ما باید مقتل بخوانیم و شما مداحان همین مقتل را به زبان شعر بخوانید.
استادِ حضرت آیت الله بهجت به نقل از خودشان هم مرجع تقلید و درس خارج گو بوده و هم روضه خوان.
آیت الله مظاهری به مداح می گویند جهت روضه را من تعیین می کنم شما هم ۱۰ دقیقه بخوانید.
همین استاد حضرت آیت الله بهجت(ره): حضرت رسول اکرم(ص) را در خواب می بینند. رسول الله(ص) به او می گویند می خواهیم مرجعیت شیعه را به شما بدهیم.ایشان پاسخ می دهند، اختیار انتخاب دارم یا خیر؟ حضرت می فرمایند: می توانید! ایشان پاسخ می دهند اگر انتخاب با خودم است می خواهم زندگیم از روضه خوانی تامین شود و من مرجعیت را نمی خواهم. رسول اکرم استادِ آقای بهجت را سه نصیحت فرمودند که عبارتند از:۱- وقتی پذیرایی می کنند ممانعت مکن زیرا ما باید دل ها را به شما معطوف کنیم. ۲- اگر پولی به شما دادند آن را نشمار زیرا ما به آن برکت می دهیم. ۳- و اگر جایی قولی دادید بهیچ عنوان خلف وعده نکنید.
*استخراج روضه
یکی ازنکات مهم، استخراج روضه از روضه های موثق و مسلّم است. اتفاقات روزمره ای برای ما رخ می دهد که دنیایی از روضه در آن نهفته است ولی ما از آن غافلیم.
چندی پیش وارد منزل شدم فرزند چهار ماهه ام بی قراری می کرد. تب داشت. او را بردم کنار شیر آب تا دست و پایش را بشورم، تا آب را دید خود را به سمت آن پرت کرد. فهمیدم تشنه است، اسکان آبی به او دادم و او آرام گرفت. این یعنی استخراج روضه. حضرت علی اصغ ویژگی هایی داشتند که عبارتند از: کوچکترین شهید کربلا، تشنه ترین شهید کربلا، تنها شهیدی که در آغوش امام حسین(ع) شهید و دفن شده، تنها شهیدی که امام حسین(ع) به آن نماز خواند و آن را دفن کرد، تنها شهیدی که تیری که به او خورد به سینه امام حسین(ع) اثر کرد.
شیخ جعفر شوشتری درباره دلایل دفن علی اصغر(ع) توسط اباعبدالله(ع) می فرمایند: حضرت توان دیدن بدن علی اصغر(ع) را نداشتند-حضرت می دانستند که دشن بعد از کشتن هم سرها را جدا می کنند- حضرت می دانستند که دشمن بدن ها را پامال می کند.
شباهتی که حضرت علی اصغر(ع) و اباعبدالله(ع) در آن مشترکند اینست که هر دو زمانی که جان در بدن داشتند سر از تنشان جدا شد. و این یعنی ذبح شدن.
*مقدمه برای روضه خوانی
بدون توسل و ذکر گفتن نمی توانیم روضه خوان بشویم. باید از خود ائمه(ع) مدد بگیریم.
*روضه مکشوف بخوانیم یا نه؟
اگر فضای جلسه مهیا بود و حق روضه ادا شد و از لسان معصوم این روضه بیان شده بود باید بخوانیم. بعضی ها به سندیت ناحیه مقدسه ایراد می گیرند،من تحقیقا اعلام می کنم که اینونه نیست و سند آن محکم است. برطبق زیارت ناحیه مقدسه ببینید آقا چطور با جدشان صحب می کنند؟! سخنان امام رضا(ع) نوعا لیف و نرم است اما وقتی به حضرت اباعبدالله(ع) می رسند سریعا وارد اصل روضه می شوند. "ان یوم الحسین اقرح جفوننا و …” مضیبت حسین(ع) چشم های ما را زخم کرده و اشک های ما را جاری ساخته و عزیزان ما را در کربلا به ذلت(ظاهری) کشانده.
در مبحث استخراج روضه دقت کنید در کربلا ما خیمه ای داریم به نام "دارالحرب” که قبل از شروع جنگ اتاق جلسات جنگ بوده و بعد از به شهادت رسیدن عزیزان، بدن ها را ابی عبدالله(ع) به آن جا می بردند. در شب ۱۱ محرم خیمه ها را آتش زدند، پس حتما دارالحرب نیز آتش گرفته و اگر بدن ها در آن بوده باشد…؟؟؟!!!
*نکاتی درباره خواندن و مداحی کردن
در خواندن شعر امانت دار باشید.
هر شعری را نخوانید.
شعر شناسنامه دار بخوانید.
شعرهایی با مضمون عزت مدارانه بخوانید مثل:
با دست بسته است ولی دست بسته نیست زینب سرش شکسته ولی سرشکسته نیست
بارسفر، خطر، غم بازار، چشم شور داغ سه ساله دیده ولی باز خسته نیست
شعر را اشتباه نخوانید.
شعر محاوره ای را به حداقل برسانید.
از عبارتی مانند: بزرگی گفت، عَلی ما نُقِل و … استفاده نکنید.
برای اینکه بتوانید از مردم اشک بگیرید باید در خلوت خود بخوانید و اشک بگیرید.
*چه کنیم که روضه خوان تاثیر گذاری باشیم
۴۰زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام به همراه نماز زیارت و دعای علقمه بخوانیدو ثوابش را به روح حضرت رضا(ع) هدیه کنید و از آن ها بخواهید که به زبان شما نمک روضه بدهند. قبل از جلسه ذکر بگویید و توسل کنید و از خود ائمه(ع) بخواهید اذن و اجازه روضه خوانی بدهند. قبل از محرم و صفر حتما به زیارت مشهد بروید.
*عناصر تشکیل دهنده حماسه کربلا
مقام معظم رهبری عناصر تشکیل دهنده حماسه کربلا را در ۳ گزینه نام برده اند:
۱- عقلانیت
۲- حماسه و عزت
۳- عاطفه و عشق
هیچ کار اباعبدالله(ع) خارج از عقلانیت نبود پس روضه های ما هم باید مبتنی بر عقلانیت باشد. بعد از رحلت رسول اکرم(ص) شروع از کار افتادگی عقول است و اوج آن مربوط به عاشورا است.بلائی که بر سر اهل بیت(ع) در کربلا آمد اسلام اجازه نمی دهد بر سر کفار بیاوریم: در ماه حرام به جنگ دشمن نرویم – خانه اش را به آتش نکشیم – اسرا را به ذلت نکشیم – بین سر و بدن جدایی نیدازید – مثله نکنید و … نمونه هایی از دستورات اسلامند.
شیخ شوشتری در توضیح "نداهای هفت گانه هَل مِن ناصِر” نوشته اند در مرحله چهام دو نفربه کمک اباعبدالله(ع) آمدند یکی عبدالله ابن حسن(ع)، دیگری طفل خردسالی که دختر بود و در جلوی چشمان مادرش با شمشیر او را به دو نیم تبدیل کردند. این نمونه ای از تعطیلی عقول، نعل زدن به اسب ها نمونه دیگر و هزاران نمونه دیگر.
تمام ماجرای کربلا حماسه و عزت بوده است.
میرزا حبیب اله در اسرار الحسینیه روایتی آورده که حسین(ع) مخیّر شد فرمانروای زمین و زمان شود ولی به خدا پاسخ داد من لقای با تورا به چیزی عوض نمی کنم.
*پیرامون خطبه حضرت عباس(ع) در مکه
درباره خطبه قمربنی هاشم(ع) در خانه خدا هیچ سند معتبری تحقیقا عرض می کنم وجود ندارد، اما ادبیات بسیار زیبایی دارد. در جایی می فرمایند: ای مردم شما در گرد خانه خدا در طوافید اما اگر پرده ها کنار رود می بینید که کعبه به گرد حسین(ع) در طواف است.
امام حسین(ع) از عاطفه هم استفاده کردند. بعد از شهادت علی اصغر(ع) دو نفر از لشگر دشمن که برادر بودند پشیمان شدند و در رکاب حضرت شهید شدند.
مقام معظم رهبری فرمودند به اسم روشنفکری از روضه ها فاصله نگیرید.
*دلایل اینکه نام امام حسین(ع) اباعبدالله است چیست؟
۱- رسول الله(ص) فرمودند: حسین منی انا من حسینی، گوئیا امام حسین(ع) پدر رسول گرامی اسلامند.
۲- حسین(ع) حق پدری بر گردن همه بنده های خدا دارند، چون دین و بندگی خداوند به برکت خون سیدالشهدا(ع) زنده مانده است.
۳- حسین(ع) زیباترین مصداق بندگی را به نمایش گذاشتند.”طبق سنت عرب، اشخاص با شایسته ترین ویژگیشان شناخته می شوند که به آن کنیه می گویند و از آن جا که حسین(ع) زیباترین و شایسته ترین ویژگی بندگی را دارد او را اباعبدالله مورد خطاب قرار می دهند”
درباره عزت باید بدانیم در سنگین ترین روضه عاشورا که مصیبت حضرت علی اکبر(ع) است،سیدالشهدا(ع) بهیچ عنوان شکوه نمی کنند. در مورد جانسوزترین مصیبت یعنی مصیبت حضرت علی اصغر(ع) نیز همینگونه است.
آقا اباعبدالله(ع) از لحاظ زمانی ۳ ساعت در گودی قتلگاه بودند و در لحظات آخر حمد و ستایش خداوند را بجا می آوردند.
*حرف آخر
جوانیتان را صرف سیدالشهدا(ع) کنید تا در پیری لذتش را ببرید. در این دستگاه به کم هم قانع نباشید. در این ملاحظه باشید که اجر و مزدتان با حضرت زهرا(س) است و در برابرتان امام زمان(عج) ایستاده است.عزت دست خداوند است. والسلام
منبع: روضه نیوز
/م118