مبدع روضه‌خوانی کیست؟

کد خبر: 22985
نام آن به گوش‌تان خورده است و به احتمال زیاد خاطراتی از آن دارید، یک حس نوستالژیک از مجلس «روضه خوانی».
وارث: مجلسی که سال‌هاست جزو آداب و رسوم ما شده است؛ چه در طول سال که بسیاری از مردم مذهبی با برپایی آن به ذکر مصیبتِ ائمه می‌پردازند و چه در این ایام محرم که برپایی‌اش فراگیرتر است و بسیاری با آن نذر خود را ادا می‌کنند و به آن رنگ و بوی حسینی می‌دهند.

در این گزارش قصد داریم تا برای مجلسی که سال‌هاست صدای روضه‌هایش به گوشمان می‌رسد، روضه‌ای مفصل بخوانیم، روضه‌ای که برای خواندنش باید حدود 530 سال به عقب برگشت و البته یک کتاب حدود 400 صفحه‌ای را هم مطالعه کرد. شاید حوصله خواندن کتاب را نداشته باشید، از این رو مسئولیتش را بر عهده گرفته‌ایم، اما حدس می‌زنم که برگشتن به تاریخ و شنیدن ماجراهایی از گذشته یک سنت که هنوز هم زنده است، برایتان جذاب باشد و حاضر باشید تا آخر این گزارش طولانی را بخوانید.

جا دارد که از همین ابتدا به نکته‌ای اشاره کنم؛ پس از به شهادت رسیدن امام حسین علیه السلام، برپایی عزاداری برای آن حضرت وجود داشت. هم خانواده آن امام و هم پیروانش در سوگ او و عاشورا نشستند. از این رو این‌گونه به ذهن نیاید که وقتی ما می‌خواهیم از «روضه خوانی» صحبتی کنیم، لابد تاریخ عزاداری هم به همان دوره شکل‌گیری این مجلس برمی‌گردد. این نکته را از این جهت می‌گویم که برخی معتقدند، این آداب و رسوم عزاداری(به طور عام) برای امام حسین(ع) شکل گیری‌اش به دوران صفوی برمی‌گردد و .... . منظور ما یک شیوه خاص از عزاداری است که بعدها در سنت ما ایرانی‌ها جایگاهی اساسی پیدا کرد و تا به حال نیز ادامه دارد.

 نام نهادن عنوان «روضه» بر مجلس مرثیه‌سرایی برای اهل بیت(ع) و به ویژه امام حسین علیه اسلام برمی‌گردد به کتابی که ملاحسین واعظ سبزواری در اوایل قرن دهم هجری نوشت، کتابی با عنوان «روضة الشهداء» که به علت خواندن مطالب آن در مجالس به تدریج نام «روضه خوانی» شکل گرفت و سنت خاصی را در آداب عزاداری به وجود آورد. این کتاب را باید از این جهت مهم ارزیابی کرد که در جامعه‌ ایرانی آن دوران و البته دیگر جوامع که محبت اهل بیت(ع) را در دل داشتند بسیار موثر واقع شد. خلاصه‌ها،‌ استنساخ‌ها و البته ترجمه‌هایی از آن به زبان‌های ترکی و اردو(در سال‌های بعد) همه حاکی از تاثیرگذاری نوشته واعظ سبزواری است. بر این‌ها باید اضافه کرد که کتاب «روضة الشهداء» در گسترش برخی از باورها و عقاید عامیانه پیرامون عاشورا نیز، که بعضا رو به خرافات هم می‌روند، نقش موثری داشت. از این رو باید با دقت و تامل به محتوای کتاب پرداخت،‌ محتوایی که نکات جالب را دربردارد و سعی کرده‌ایم تا در این گزارش به آن بپردازیم.

کمال‌الدین حسین واعظ سبزواری متخلص به کاشفی(مقامات جامی، ص111) که در مورد تاریخ تولد او اطلاعاتی در دست نیست اما یکی از منابع تاریخی وفات او را به سال 910ه ق /5-1504 م می‌داند(تاریخ حبیب السیر، ج4، ص345)، در اواخر عمر اثر پرآوازه‌اش را نوشت که توجه زیادی را به خود جلب کرد. نام کتاب را «روضة الشهداء» نهاد، کتابی با نثری فارسیِ روان که کاشفی آن را به دستور و تشویق «سید میرزا»، همسر «مریم بیگم» دختر سلطان حسین بایقرا (از سلاطین تیموری که، بین سا‌ل‌های 873-911ه ق فرمان می‌رانده) می‌نویسد. جدای از این مورد باید انگیزه و جهت اصلی نوشتن کتاب را سخن خود کاشفی دانست که معقتد بود آثار گذشتگان درباره امام حسین(ع) و ... دارای نقص است: «و اخبار مقتل شهدا که در کتب مسطور است تکرار نمایند و به آب دیده غبار ملال از صفحه سینه بزدایند و هر کتابی که در این باب نوشته‌اند گرچه به زیور حکایت شهداء حالی است اما از سمت جامعیت فضایلِ سبطین و تفاصیل احوال ایشان خالی است...»(روضة الشهداء، ص12).

وی علاوه بر این مورد در جایی دیگر بر اهمیت نوشتن داستان مبارزان کربلا و نیز نوشتن به زبان فارسی، حرفی می‌زند.( روضة الشهداء، صص 276-277). همچنین کاشفی در بخشی از کتابش به وجود آثاری از گونه سوگواری نویسی به زبان فارسی اشاره‌ای می‌کند که به باور یکی از محققین می‌تواند ردّی باشد بر این نظر که «روضة الشهداء» نخستین کتاب از گونه سوگواری نویسی به زبان فارسی است(برای مشاهده این نظر رجوع کنید به کتاب: ادبیات فارسی بر مبنای تالیف استوری، ج2، ص904).

ملاحسین واعظ کاشفی، کتابش را در 10 باب و یک خاتمه نوشت و در آن، بنا به اعتقادش، از مصیبت‌های وارد شده بر برخی از انبیاء و امامان تا امام حسین(ع) سخن گفت. نویسنده عناوین این باب‌ها را این‌گونه آورده است: باب اول در ابتلای بعضی از انبیا علی نبینا و علیهم الصلوه و السلام؛ باب دوم در جفای قریش با حضرت رسالت صلی الله و علیه و آله و سلم و شهادت حمزه و جعفرطیار؛ باب سوم در وفات حضرت سید المرسلین علیه افضل صلوات المصلین؛ باب چهارم در حالات حضرت فاطمه زهرا از وقت ولادت تا زمان وفات؛ باب پنجم در اخبار علی مرتضی علیه السلام از زمان ولادت تا شهادت؛ باب ششم در فضائل امام حسن علیه السلام و بعضی از احوال وی از ولادت تا شهادت؛ باب هفتم در مناقب امام حسین علیه اسلام و ولادت وی و احوال آن سرور بعد از وفات برادر؛ باب هشتم در شهادت مسلم بن عقیل و قتل بعضی از فرزندان او؛ باب نهم در رسیدن امام حسین علیه السلام به کربلا و محاربه وی با اعدا و شهادت آن حضرت با اولاد و اقربا و سایر شهدا؛ باب دهم در وقایعی که بعد از حرب کربلا بر اهل بیت واقع افتاد و عقوبت مخالفان که مباشران آن حرب شدند؛ خاتمه در ذکر اولاد سبطین و سلسله نسب بعضی از ایشان.(روضة الشهداء، صص 13-14)

گریز زدن در روضه خوانی

به نظر می‌رسد که باید مبدع گریز زدن در روضه خوانی‌ها را ملا حسین دانست. امری که نویسنده مدام در باب اول کتابش آن را انجام داده است. کاشفی در باب اول به ذکر بلاهایی می‌پردازد که به باورش، بر بعضی از پیامبران گذشته رفته است، پیامبرانی چون ابوالبشر آدم، نوح، ابراهیم، یعقوب و یوسف، ایوب پیغمبر، زکریا و یحیی؛ و در همه مطالب مربوط به پیامبران سلف، نویسنده بعد از ذکر بلایای آن‌ها گریزی می‌زند به واقعه کربلا و احولات امام حسین(ع). در واقع کاشفی قصد داشت تا با مقایسه کردن این رویدادها، عظمت و بزرگی بلایی را که بر امام حسین(ع) رفته است نشان دهد.

مذهب کاشفی

پیش از نقد کتاب، آن‌چه که لازم به نظر می‌رسد، بحث در مورد مذهب و باور ملاحسین واعظ کاشفی است، چیزی که بر رویکرد او در نوشتن کتاب موثر بود. تولد او در سبزوار، شهری که در طول تاریخ به تشیع معروف بوده، این نکته را به ذهن می‌رساند که کاشفی در خانواده‌ای شیعی به دنیا آمده باشد. علاوه بر این، مطالب کتاب روضة الشهدا و بحث در مورد امامت و ولایت و برخی اشعار در آن، یا شعری در مدح امام علی :« ذریتی سؤال خلیل خدا بخوان/ وز لاینال عهد جوابش بکن ادا /گردد ترا عیان که امامت نه لایق است/ آنرا که بود بیشتری عمر در خط» که منسوب به اوست (ریاض العلماء، ج2،ص189) و ذکری که قاضی نورالله شوشتری در کتاب مجالس المومنین از او کرده(ج1،ص113)، گویای شیعه بودن اوست.

اما از طرف دیگر مواردی وجود دارد که سنی بودن او را قوت می‌بخشد. کاشفی بیشتر عمرش را در هرات بود و در ملازمت افرادی چون، عبدالرحمن جامی، امیرعلیشیر نوایی و دربار سلطان حسین بایقرا که همگی از افراد شاخص اهل سنت هرات بودند. در میان این اشخاص، باید در مورد «جامی» تامل بیشتری کرد؛ چراکه بر ملاحسین تاثیر زیادی داشت. متاثر بودن کاشفی از جامی را هم در استفاده او از کتاب «شواهد النبوه» اثر جامی، در جای جای روضة الشهداء می‌توان دید و هم همنشینی آن دو، که در منابع بدان اشاره شده است(ریاض العلماء، ج2، ص185). افندی، صاحب کتاب ریاض العلما در قرن 12هجری قمری، صریحا بیان می‌کند که آثار ملاحسین، بر روش اهل سنت است: « و لکن اکثر تصانیفه سیما تفسیراه مؤلفة علی طریقة أهل السنة...»(ج2، ص188).

اما چگونه می‌توان این تضاد در مذهب کاشفی را توجیه کرد؟ برای پاسخ به این سوال باید به مسلک عرفانی و صوفی‌گری او توجه کنیم، چیزی که هم در «روضة الشهداء» واضح است و هم در منابعی که از او سخن به میان آورده‌اند. در صفحات متعددی از روضة الشهداء، گریزهای عرفانی و صوفیانه کاشفی(برای مثال نگاه کنید: روضه الشهداء، ص211) حکایت از مسلکی دارد که هم باورهای شیعه در آن می‌گنجد و هم باورهای اهل سنت. در واقع، در روضة الشهداء، مباحثی که همواره مورد اختلاف میان تشیع و تسنن بوده، دیده نمی‌شود و کاشفی هنرمندانه مطالبی را مطرح کرده که مورد پذیرش جامعه اسلامی آن زمان باشد و از قضا این‌گونه نیز شد. عدم تمایل او بر تاکید روی مذهب خاصی، باعث شد تا در شهرهای مختلفی که او را می‌شناختند، هم به تشیع متهم شود و هم به تسنن. این مورد را افندی در کتابش به صراحت بیان می‌کند: « و یقال انه کان یتهم فی هراة و سائر بلاد ما وراء النهر بالتشیع و الرفض، و فی سبزوار و سائر بلاد الشیعة بالتسنن...»(ریاض العلماء، ج2، ص186).

کاشفی در کنار تعلق به عرفان و تصوف، در حلقه اهل فتوت نیز وارد شده بود و اساتیدی داشت. برخی از آثار دیگر او منش ادیبانه و صوفیانه‌اش را به خوبی نشان می‌دهند: بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، انوار سهیلی، مخزن الانشاء، صحیفه شاهی، لُبّ لباب معنوی، فتوت نامه سلطانی. (همچنین برای دیدن آثار ملاحسین در زمینه‌های نجوم، تفسیر، حدیث و... نک: ریاض العلماء، ج2، صص186-192)

پرداختن به مذهب کاشفی از این جهت اهمیت دارد که در نقد متن کتاب «روضة الشهداء»، آن‌گونه که به عنوان یک اثر تاریخی شناخته می‌شود، آن‌چه که بیش از همه جلوه‌گری می‌کند، ادبیات و عرفان و اخلاق است تا تاریخ. در پژوهش‌های جدیدی که صورت گرفته تعبیرهای متفاوتی درباره این کتاب به کار رفته است. رسول جعفریان آن را «رمانی تاریخی» می‌داند(نک: ملاحسین واعظ کاشفی و کتاب روضة الشهداء، مجله آیینه پژوهش) و مصطفی گوهری نیز نظر جعفریان را مبالغه و کتاب روضة الشهداء را کتابی تاریخی می‌داند(نگاه کنید: روضة الشهداء، از روایات مجهول تا تاثیر گذاری...، مجله مطالعات اسلامی).

می‌توانیم این فرض را بپنداریم که ملاحسین،‌ با توجه به فضای اختلافات تند و مهمی که بین شیعه و سنی وجود داشت و این‌که تعصبات مذهبی عنصری رایج بود، سعی کرد تا با منشی صوفیانه کتابی بنویسد که مورد قبول همه قرار گیرد. از قضا این‌گونه هم شد و کتاب همانطور که گفتیم بعدها به زبان ترکی، در امپراتوری عثمانی ترجمه شد.

روضة الشهداء را باید چه نوع کتابی دانست؟

«روضة الشهداء» را باید یک اثر ادبی و عرفانی دانست تا یک اثر تاریخی. در واقع کاشفی یک موضوع تاریخی را دستمایه خود قرار داد تا بتواند از آن برای بیان مباحث اخلاقی و عرفانی استفاده کند. او یک واعظ بود با گرایش‌های صوفیانه که «در سخنان تصوّف تصرّفی به صواب نموده...»(کتاب مقامات جامی، ص111) و چه موضوعی بهتر از عاشورا برای بیان مفاهیم اخلاقی و عرفانی و تاثیر بر« مرد راه و عارف آگاه و جویندهء قرب درگاه»(روضة الشهداء، ص211).

وجود اشعار فارسی بسیار با مضمون‌هایی عرفانی در کتاب و توصیه‌های اخلاقی و عملی ملاحسین برای کسی که می‌خواهد در «طریقت» گام بردارد، گویای منش و روش او در کتاب است:«... هر جا متاع خواری بیند بخریداری برخیزد و هرجا طپانچه بلا پیدا شود رخساره تسلیم پیش آرد و هر جا خنجر محنتی از نیام ریاضت برکشند جان را به استقبال آن فرستد»( روضة الشهداء، ص211)

همانطور که اشاره شد، روایت عاشورا با نگاهی تاریخی و سیاسی و تحلیلی در کتاب مطرح نشده است و کاشفی جریان عاشورا را این‌گونه تفسیر می‌کند که «ان الله اذا احب قوماً ابتلاهم»( روضة الشهداء، ص9) و امام حسین را مصداق « هرکه درین بزم مقرب‌تر است/ جام بلا بیشترش می‌دهند/ و آنکه ز دلبر نظر خاص یافت/داغ عنا بر جگرش می‌نهند»( روضه الشهداء، ص10).

روایات مورد استفاده کتاب

 توجه به واعظ و صوفی بودن نویسنده، همچنین از آن نظر اهمیت می‌نماید که به نظر شعرانی، مصحح کتاب، «روش واعظان است که اگر خبر ضعیف مشتمل بر پند و تنبهی صحیح باشد و آن پند را نیکو در دل جای دهد از نقل آن خبر ضعیف باک ندارند و چون مستمعان این رسم را می‌دانند موجب تدلیس نمی‌گردد»( روضة الشهداء، ص19). با این وجود، او در آوردن روایات، دقت‌هایی نیز به خرج داد و منابع مورد استفاده‌اش ترکیبی بود از منابع ضعیف و گمنام و البته منابع معتبر. افندی صاحب کتاب ریاض العلما، نظر مثبتی در مورد منابع مورد استفاده کاشفی نداشت(ریاض العلماء ج2، ص190). هرچند کفه استفاده از کتب و روایات مجهول و ضعیف در کتاب، بر دیگر آثار غلبه پیدا می‌کنند اما نباید از منابع معتبر تاریخی و حدیثی که کاشفی در کتابش از آن‌ها بهره برده غافل ماند: عیون الرضا از شیخ صدوق، سیره ابن اسحاق، سنن ترمذی، صحیح نسائی، تاریخ طبری، اعلام الوری از طبرسی، تاریخ ابن اعثم کوفی، اخبار الطوال دینوری و... .

روایات جعلی و ضعیف، منشاء برخی از خرافات

یکی از مهمترین مباحثی که باید در مورد «روضة الشهداء» بدان پرداخت، استفاده کاشفی از داستان‌ها و روایاتی است که به گونه‌ای پای موضوع خرافات را به پا می‌کشد. شاید جامعه آن روزگار، نسبت به مطالبی که مطرح شد چندان حساس نبوده باشد و همین است که می‌بینیم به راحتی برخی از خرافات در موضوع عاشورا وارد می‌شوند. البته جا دارد به این نکته هم اشاره کرد که به نظر آقای گوهری، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد که رساله دکتری وی با عنوان «زمانه و کارنامه ملاحسین کاشفی» است، « سابقه همه تحریفات و اطلاعات غیر موثق درباره واقعه کربلا به اثر کاشفی باز نمی‌گردد. بسیاری از آن‌ها پیش از روضة الشهداء به کتاب‌ها راه یافته بودند. به عنوان نمونه عروسی حضرت قاسم در مقتل ابوالمفاخر رازی( از آثار قرن ششم ه ق) آمده بود. تعدادی دیگر نیز پس از روضة الشهداء در مقاتل متاخر مطرح گردید که نمونه آن سپاه 120هزار نفری عمربن سعد در کربلاست، حال آن‌که در روضة الشهداء تعداد آن‌ها 22 هزارنفر ذکر شده است»(زمانه و کارنامه ملاحسین واعظ کاشفی، صص111-112).

از جمله روایات ضعیفی که کاشفی در «روضة الشهداء»آورده، می‌توان به این موارد اشاره کرد: خبر آوردن کشته شدن امام حسین برای دخترش توسط کلاغ(روضة الشهداء، ص25)، اصابت 22هزار تیر به امام حسین(ع)(روضة الشهداء، ص60)، کردن خون امام در شیشه توسط فرشتگان(روضة الشهداء، ص272)، شهادت هاشم بن عتبه در کربلا(روضة الشهداء، ص303) که سالهای قبل در نبرد صفین به شهادت رسیده بود، عروسی قاسم بن الحسن پیش از رفتن به میدان(روضة الشهداء، صص320-329) گریه کردن اسب امام حسین(ع) پس از شهادتش(روضة الشهداء، ص353)، چکیدن یک قطره خون امام بر ران ابن زیاد که باعث مرگش شد(روضة الشهداء، ص365) و .... .

ترجمه‌های کتاب

همان‌طور که اشاره کردیم، «روضة الشهداء» توانست تاثیر خود را در سرتاسر شرق جهان اسلام بگذارد و مورد توجه ممالک و عالمان دیگر نیز قرار بگیرد. پس از تالیف، طولی نکشید که کتاب مورد استنساخ قرار گرقت و در طی همان قرن و سده‌های بعد به زبان‌های دیگر ترجمه شد: ترجمه‌های منظوم و منثور ترکی، ترجمه ترکی آذربایجانی، ترجمه ترکی آسیای میانه، ترجمه اردویی، ترجمه به زبان دکنی، از ایالت‌های هند.( برای اطلاعات بیشتر در مورد این ترجمه ها، نگاه کنید: ادبیات فارسی برمبنای تالیف استوری، ج 2،صص909-912).

چاپ کتاب

به گزارش ایسنا، از کتاب روضة الشهداء چند نسخه خطی وجود دارد که در ایران، تاکنون چندین بار تصحیح و به چاپ رسیده است. مرحوم ابوالحسن شعرانی(انتشارات اسلامیه، تهران،1364)، محمد روشن( انتشارات صدای معاصر، تهران، 1390) و حسین ذوالفقاری(انتشارات معین، تهران، 1390) کسانی هستند که تاکنون روضة الشهداء را با تصحیح و حواشی بر آن به چاپ رسانده‌اند.

در این گزارش از منابع ذیل استفاده شده است:

افندی، عبدالله بن عیسی بیگ، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، به تحقیق حسینی اشکوری، مطبعه الخیام، قم، بی تا.

ادبیات فارسی بر مبنای تالیف استوری، ترجمه یو.ا. برگل، ترجمه یحیی آرین پور و سیروس ایزدی و کریم کشاورز، تحریر احمد منزوی، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، 1362.

باسورث، دموند کلیفورد، سلسله‌های اسلامی جدید راهنمای گاهشماری و تبارشناسی، ترجمه فریدون بدره‌ای، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، تهران، چاپ اول،1381.

جعفریان، رسول، ملاحسین واعظ کاشفی و کتاب روضة الشهداء، نشریه اطلاع رسانی و کتابداری، آیینه پژوهش، مرداد و شهریور1374

خواند میر، غیاث الدین بن همام الدین، تاریخ حبیب السیر فی اخبار افراد بشر؛ زیر نظر محمد دبیر سیاقی، مقدمه جلالالدین همایی، انتشارات خیام، تهران، 1380.

شوشتری، نورالله بن شریف الدین، مجالس المومنین، انتشارات اسلامیه، تهران،.1377.

دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، دانشگاه تهران،1373.

کاشفی، ملاحسین واعظ، روضه الشهداء،به تصحیح و حواشی ابوالحسن شعرانی، انتشارات اسلامیه،چاپ پنجم، تهران،1380.

گوهری فخرآباد، مصطفی، زمانه و کارنامه ملاحسین واعظ کاشفی ، رساله دکتری، دانشگاه تهران، شهریور 91.

گوهری فخرآباد، مصطفی، روضة الشهداء از روایات مجهول تا تاثیر گذاری(بررسی علل ورود اخبار ضعیف تاریخی به کتاب روضة الشهداء، نشریه مطالعات اسلامی: تاریخ و فرهنگ، سال چهل و سوم، بهارو تابستان 1390.

نظامی باخرزی، عبدالواسع، مقامات جامی، به اهتمام نجیب مایل هروی، چاپ اول، تهران،1371.


/ف.م214