آیا مرگ عبدالله با ظهور امام زمان(عج) رابطه دارد

کد خبر: 26214
با مرگ پادشاه عربستان، مطلبی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود و طی آن از قول پیامبر(ص) یا امام صادق(ع) چنین عنوان می‌شود که مرگ «عبدالله» یکی از نشانه‌های نزدیکی ظهور است. اما این روایات تا چه حد صحیح هستند؟
وارث: بامداد جمعه سوم بهمن‌ماه «عبدالله بن عبدالعزیز» شاه عربستان سعودی پس از سال‌ها بیماری سرانجام در ۹۱ سالگی درگذشت.

با مرگ وی، روایاتی در فضای موبایلی و شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود و نوید نزدیکی ظهور را می‌دهد،‌ از جمله اینکه؛

۱ـ ابوبصیر روایت می‌کند که گفت: شنیدم حضرت صادق(ع) می‌فرمود: هر کس مردن عبدالله را براى من ضمانت کند، من هم آمدن قائم را براى او ضمانت می‌کنم، بعد از آنکه عبدالله مرد، دیگر مردم بر سر کسى اجتماع نمی‌کنند و این امر به خواست خدا به صاحب شما منتهى می‌شود و بعد از آن سلطنت سال‌ها از بین می‌رود و به سلطنت ماه‏‌ها و روزها تبدیل مى‏‌شود، عرض کردم: آیا آن زمان طول می‌کشد؟ فرمود: نه! (الغیبة، شیخ طوسی، ص 447)

۲ـ رسول خدا(ص) فرمود: بر حجاز (عربستان) مردی که اسمش، اسم حیوان است، حکومت می‌کند (فهد=یوزپلنگ)، اگر از دور به او نگاه کنی درچشمش انحراف (چپی) می‌بینی، ولی اگر به او نزدیک شدی، در چشمش مشکلی نمی‌بینی، جانشین یا خلیفه‌اش برادرش که اسمش عبدالله است خواهد بود، وای بر شیعه ما از دست او! پس این جمله را سه بار تکرار کرد، بشارت مرگش را به من بدهید شما را به ظهور حجت بشارت می‌دهم.


اولین منبع نقل این روایت، کتاب «250 علامة حتی ظهور الامام المهدی(ع)»، اثر محمدعلی طباطبایی حسنی است. این فرد خود را به صورت خود خوانده علامه معرفی می‌کند و مبلغینی از احمد، جهت انحراف ذهن مخاطبان از او با عنوان علامه طباطبایی نام می‌برند تا گمان شود نویسنده کتاب، علامه طباطبایی(ره) صاحب تفسیر المیزان است!
با مراجعه به کتاب مسند احمد بن حنبل و سایر متون روایی شیعه و سنی روشن می‌شود که این روایت وجود خارجی نداشته و تا کنون کسی آن را ذکر نکرده است، جالب اینکه نویسنده کتاب «250 علامت»، خود نیز این روایت را در هیچ منبع حدیثی ندیده است و در استناد آن به مسند احمد و رسول خدا(ص) چنین می‌گوید: «هذ الخبر نقله إلیّ أحد الفضلاء المطلعین»، این خبر را یکی از فضلای مطلع برای من نقل کرده است!
 

درباره روایت نخست نیز باید دقت داشت نخستین و تنها مصدر نقل این روایت کتاب غیبت شیخ طوسی است و تمامی منابع بعدی از ایشان نقل کرده‌اند، پس، از مفردات شیخ طوسی است و مفردات شیخ طوسی محل تأمل است.
همچنین باید توجه کرد روایت مذکور هیچ دلالتی بر کشور حجاز و عربستان ندارد و علامه کورانی به صورت استنباط شخصی این نکته را به روایت نسبت داده است که نمی‌توان سخن وی را پذیرفت. این روایت مشخص نمی‌کند که مراد از عبدالله کیست، چه بسا صد سال دیگر پادشاهی از خاندان آل سعود به نام عبدالله در آن سرزمین به مسند قدرت بنشیند و منظور از این روایت، او باشد.

مهم‌تر اینکه على بن یوسف بن المطهر حلی (برادر علامه حلی و متوفای 703 هجری) در کتاب خود مراد از این عبدالله را آخرین پادشاه بنی العباس (عبدالله المستعصم، 656 ق) می‌داند و واقعه‌ای است که رخ داده است. (ر.ک. العدد القویّة، ص78)

/ف.م214