حجت الاسلام حسینی نیشابوری: در قلب انسان منافق نفس و هوای نفس نشسته است +گزارش تصویری
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام حسینی نیشابوری را می خوانید:
جایگاه فاطمه الزهرا سلام الله علیها در عالم خلقت چیست؟ آیا فقط یکی از افراد بشر است؟! از طرفی گفته می شود حوراء انسیه. ایشان برای عالم نور هستند. آن کسی که مقام نبوت و امامت دارد و آن کسی که قاب قوسین او ادنی است در پیشگاه مردم در مقابل ایشان بلند می شود و دست حضرت زهرا سلام الله علیها را می بوسد.
خدای متعال با این که از لفظ جمع استفاده می کند اما فقط زهرا اطهر سلام الله علیها را به عنوان گل سر سبد زنان مومن یاد می کند. در جای دیگری سفارش می کند: "لا اسئلکم اجرا الا مودة فی القربی" همانطور که بعضی از قرآن بعضی دیگر را رمز گشایی می کند، این آیه هم باید کنار آیه آت ذی القربی حقه قرار می گیرد که درباره قضیه فدک است.
هر چه درباره حضرت زهرا سلام الله علیها جلو تر می رویم، اسرار وجود ایشان از درک و فهم ما بالاتر است. عالم خاک و عالم انسانیت گنجایش وجود لاهوتی و فرا جسمی را حضرت زهرا سلام الله علیها ندارد. این سوال همواره در اذهان افراد متفکر و هوشمند باقی است که حقیقت و سر حضرت زهرا سلام الله علیها چیست؟ اگر بخواهیم سوال را ملموس تر بیان کنیم می گوییم " لیلة القدر خیر من الف شهر " و الیل هی فاطمه. در فضای ترجمه لیلة القدر است اما در فضای تاویل که وارد می شود حضرت زهرا سلام الله علیها می شود و حقیقت شب قدر حضرت زهرا سلام الله علیها می شود. وقتی بخواهیم این معماها را حل کنیم کار سخت می شود والا در ترجمه کسی مشکلی ندارد؛ در مغز دین مشکل است. یا در مثال دیگری که آیه می گوید أ" َطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ۖ " ترجمه این آیه را همه ادعا می کنند فهمیدند ولی وقتی صحبت از ولی و لایت می شود نمی توانند بفهمند؛ چه رسد که عمل کنند!
در مورد واژه کوثر در آیه " انا اعطیناک الکوثر" این کلمه فقط یک بار استفاده شده است و وقتی به معنی آن نزدیک می شویم که بدانیم کوثر، با کثیر فرق های بسیار دارد. کوثر بالاتر از کثیر است. از اینجا خداوند متعال لطف کرده است به کسانی که می خواهند به آن اسرار عالم خلقت از در واژه سوره کوثر وارد بشوند.
آیه می گوید ما به تو کوثر دادیم، نه این که به تو کثیر دادیم. کثرت وقتی معنا پیدا می کند که چیزی از قلم نیفتد. اگر چیزی از قلم بیفتد نسبت به آن کمبود پیدا می شود. پس باید همه آنچه که هست در آن دایره باشد تا کوثر بشود. فرق است بین تکاثر، کثرت و کوثر. تکاثر کاملا مذموم است. هر کس به دنبال تکاثر برود به دنبال سراب رفته است. تکاثر در شهرت و تکاثر در مال اندوزی و غیره، به دنبال خودش تفاخر، منیت، انحراف، طغیان دارد. تکاثر حربه شیطان است. وقتی آدم به دنبال تکاثر برود، به دنبال خیالات و آرزوهای دست نیافتنی حرکت کرده است. در ظرف اعمال بسیاری از انسان ها هیچ چیزی وجود ندارد و دائما خیال می کند که با خودش چیزی همراه دارد. به محض این که از این دنیا می رود از آخرین نفس با واقعیات ها روبه رو می شود. پس تکاثر یعنی هیچ و پوچ.
واژه کثیر مثل ذکر کثیر، خیر کثیر که در قرآن بسیار گفته شده است، بسیار خوب است. اما این باز هم آن نیست که بتواند تمام حرف در عالم انسانیت باشد. جایگاه انسان آن است که می گوید و حملها الانسان. در اینجا سوالی پیش می آید که کدام انسان؟! انسان تکاثر طلب؟! انسان غافل؟! قطعا این گونه نیست.
کوثر فراتر از کثرت است. یعنی آنچه که هست وقتی جمع بشود، کوثر می شود. آنچه که هست و ما مبینیم هم شر و هم خیر است! اما در حالی که کل عالم خیر است. پس شر چیست؟ شر عدم الخیر است. اراده خدا به عدم، تعلق نمی گیرد. نبودن خیر شر است. کوثر وقتی کوثر است که هر چه خیر وجود دارد در آن جمع شود و چون هر چه هست خیر است، پس همه چیز در کوثر وجود دارد.
آیه می گوید انا اعطیناک الکوثر. یعنی ای پیغمبر ما همه چیز به تو دادیم. کوثر به اتفاق شیعه و سنی یک مصداق دارد. ملکوت اشیاء هم زیر مجموعه کوثر است. تمام اسماء خیر هستند و هیج کدام از این ها از کوثر جدا نمی شوند زیرا در این صورت کوثر ناقص می شود.
حضرت زهرا سلام الله کوثر نامیده می شود و همه چیز در داخل کوثر است. ایشان مادر انسان کامل، ام الائمه، خیر النساء، سیدة النساء العالمین است و تنها در حد درک و فهم ما است و واقعیت باز هم فراتر است. خداوند در قرآن می فرماید: انما ولیکم الله... ولایت که خودش یکی از مصدایق خیر است، مال خداست و رسول خدا صلوات الله علیه و اهل بیت علیه السلام. خود ولایت در این حالت زیر مجموعه کوثر است. اکنون متوجه می شویم چنانچه پیامبر اسلام صلوات الله علیه در مقابل زهرا اطهر سلام الله علیه این گونه برخورد می کند، نمی شود آن عشق و علاقه را به رابطه پدر و دختری محدود کرد و نمی شود که نگاه قوم و قبیله ای و همسری به قصه داشت. ولایت یکی از خیرات کوثر است. همه مخلوقات مدیون حضرت زهرا سلام الله علیه هستند.
هر چه که خیر است، در شب قدر نازل می شود. آن حقیقت قدر که در آسمان است، چیز دیگری است از این شب هایی که ما قدر می نامیم و این حقیقت برای ذهن ما قابل درک نیست. قلم چو به اینجا رسید سر بشکست. ولایت یکی از خیرات حضرت زهرا سلام الله علیها است. معارف خطبه فدکیه، اسلامی که مدیون حضرت زهرا سلام الله علیها و مجاهدت های ایشان است یکی از آن هاست.
در قرآن آیه ای وجود دارد که تصریح می کند که ما همه چیز را به وسیله آب حی قرار داریم. در ظاهر ما آب خوردن معنی می کنیم. اما این واقعا کدام آب است که هر شی ای از آن زنده است؟! آیا این غیر از آب کوثر است؟ هر شی ای در این عالم در مقابل چه نعمتی، طبق آیه قرآن، تسبیح می کنند؟ نعمتی که به وسیله آن زنده شدند. همه اشیاء عالم برای این که از ناحیه حضرت زهرا سلام الله علیها سیراب می شوند، شکر و تسبیح می کنند. با این وجود چرا قدر و جایگاه حضرت زهرا سلام الله علیها مجهول است؟ ما اگر بخواهیم جایگاه ایشان را بشناسیم باید فراتر از این دنیا به این جایگاه بپردازیم. ما با بصیرت و دید کم می خواهیم از اینجا عرش و عالم ملکوت را ببینیم. تا زمانی که ما خودمان را به محاسبه، مراقبه، مشارطه و به آن چهل منزلی که توصیه کرده اند عادت ندهیم، نمی توانیم حتی یک متر از آنجا فاصله بگیریم. دین این نیست که هر روز صبح و شب طلوع و غروب خورشید را ببینیم. اگر کسانی بودند که مقدس اردبیلی شدند برای این است که از این عالم خاکی فاصله گرفته اند.
ما آنقدر که مطالبات دیگر داریم، مطالبات معرفتی و معنوی نداریم. از حضرت زهرا سلام الله علیها باید خود معرفت او را درک کرد و خواست. ما ایشان را فراموش می کنیم اما ایشان هیچ وقت شیعیان را فراموش نمی کند و از حالشان بی خبر نیست. ما از حال امام عصر عجل الله تعالی فرجه بی خبریم اما چه زمانی است که ایشان از حال ما بی خبر باشند؟!
پس به دنبال درک و دریافت قدر باشیم و قدر حضرت زهرا را بشناسیم و نگذاریم مجهول بماند. در برهه ای که طاغوت به نابود کردن دین کمر بست، آنچه در دل داشتند، آشکار کردند و کار شکنی کردند. در قلب انسان منافق نفس و هوای نفس نشسته است و این انسان نمی تواند هم زمان اهل خدا و معارف خدایی باشد.
چرا قبر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفی است؟ زیرا طبق خطبه فدکیه اکثریت منافق به دنبال رفاه و عیش طلبی بودند. مدینه از دشمن و منافق پر شده بود. مردم نانجیب شده بودند و همان کسانی بودند که به سیدة النساء العالمین سیلی زده بودند.
در ادامه این مراسم ذاکر اهل بیت علیه السلام حاج روح الله بهمنی به روضه خوانی و سینه زنی پرداخت.
