مهمترین دغدغه بنده، اصلاح ذائقه در هیئات است / در بحث ولایت و تبیین محتوای نهج البلاغه مقصر هستیم
وارث: از صفر تا صد ذائقه بعضی از هیئت ها عوض شده است؛ در بعضی جاها روضه خوانی و ذکر مصیبت کمتر است، در بعضی از هیئت ها، اشعار مناسب نیست، بعضی از منبرها و یا روش عزاداری بعضی از جلسات درست نیست؛ لذا باید به یک حد ایده آل رسید.
وارث: برای بررسی خلأهایی که در بحث محتوای هیئات به ویژه در زمینه تبیین ولایت و نهج البلاغه وجود دارد گفتگویی پرمحتوا با حجت السلام سید عباس موسوی مطلق خطیب، نویسنده و پژوهشگر داشتم که تقدیم می شود.
مهمترن اشتغالات حضرتعالی چیست؟
اشتغال اول هر طلبه ای درس و بحث است لذا بنده نیز از این قاعده مستثنی نیستم. اشتغال بعدی نویسندگی است که تقریبا دو دهه است که مشغول نوشتن آثار و کتب و جزوات و مقالات هستم؛ و روزهای اولی که در سن نوجوانی شروع کردم، دوستی می گفت نوشتن و نویسندگی حالتی است که شما را رها نخواهد کرد؛ بنده آن زمان حرفش را نفهمیدم ولی الان همین گونه شد. لذا بخش قابل توجهی از وقتم در خصوص نوشتن، مقدمات و متاخراتش است؛ مقدمات نوشتن که همان تحقیق است تا وقتی که به قلم در بیاید و برسد به مراحل عرضه و چاپ. بخش دیگر کار در همین عرصۀ طلبگی مشغول هستم و بحث منبرها و جلسات فراوانی که هست و خوراک دهی و تامین این جلسات.
وارث: مهترین دغدغه های شما در حوزه هیئت چیست؟
در حوزه هیئت دغدغه ام این است که در بعضی از جاها ذائقه ها عوض شده و آرزوی من این است که ذائقه درست تزریق بشود.
وارث: منظورتان از تغییر ذائقه چیست؟ در چه موضوع یا موضاعاتی تغییر ذائقه صورت گرفته است؟
از صفر تا صد ذائقه بعضی از هیئت ها عوض شده است؛ در بعضی جاها روضه خوانی و ذکر مصیبت کمتر است، در بعضی از هیئت ها (روی این کلمۀ بعضی تأکید می کنم که حق آنهایی که شاخصه ها را رعایت می کنند ضایع نشود)، اشعار مناسب نیست و بعضی از منبرها و یا روش عزاداری بعضی از جلسات درست نیست؛ لذا باید به حدی ایده آل برسد.
وارث: چرا وضعیت هیئات به اینجا رسیده است؟
شاید دلیلش غفلت دست اندر کاران بوده است. ما بالاخره یک انقلابی کردیم، در خیلی از جاها انقلاب به وجود آمد، اقبال مردم نسبت به دین و خصوصاً به حوزۀ سیدالشهده علیه السلام چشمگیر بود و آن مدیریت لازمی را که باید محقق می شد انجام ندادبم. البته ما در انقلاب هم موانعی را پشت سر گذاشتیم. بعد از جنگ که باید به مسائل فرهنگی یک اهتمام بیشتری می داشتیم کار رها شد. به نظر من دلیلش همین است، یک وقت چشم باز کردیم و دیدیم که کار از دست بزرگان هیئات خارج شده است، منظورمان از بزرگان پیشکسوتان عرصۀ سخن، خطابه، ذکر مصیبت، ذاکری، شعر، شاعری و پیشکسوتان در مدیریت هیئات، که به یک سمت هایی رفت؛ البته با اهتمامی که بزرگان، مراجع و مقام معظم رهبری داشتند، در حال اصلاح است.
به نظرم در آینده ای نه چندان دور همین دغدغه هایی را که می فرمایید و سوال می کنید کمتر می شود. شاید در جای دیگری دغدغه ایجاد شود بالاخره هر دم از این باغ بری می رسد، اما این چیزهایی که الان دغدغۀ فعلی ما است در حال برطرف شدن است. نمونۀ بارز آن تحولی است که در بحث شعر و شاعری داشته ایم. در این چند سال اخیر انصافا خیلی شعرها بهتر شده و معانی و معارف خیلی بیشتر شده است به ویژه با تاکیداتی که مقام معظم رهبری داشته اند؛ به نوعی این مسیر از ریل خارج شده را به ریل برگرداندند و الان الحمدلله مسیر ما به سمت بالا است.
وارث: سهم حکومت و نظام و هیئت ها در بروز این آسیب ها چقدر است؟
فی البداهه نمی توان درصد بندی کرد، اما هم حکومت و هم هیئت ها نقش دارند. حکومت باید افراط و تفریط نکند و هیئتی ها هم به همین کیفیت؛ یعنی دست اندر کاران عرصۀ فرهنگی نباید افراط و تفریط داشته باشند، گاهی افراط هایی که صورت می گیرد، کار را خراب می کند. می گفتند کسی یک بچه ای را گرفته بود، بچه خیلی گریه می کرد و هرکاری کردند آرام نشد. یک انسان حکیمی رد شد و گفت: این از تو می ترسد اگر زمینش بگذاری بچه هیچ مشکلی ندارد. منظور این است که گاهی باید رها کرد.
وارث: رها کردن به چه معنا؟ یعنی کار به دست مردم سپرده شود؟
نه؛ در بعضی از جاهایی که عرصۀ دخالت نیست، از سمت بعضی از عناصری که کارشان همین امورات فرهنگی است به چیزهایی می چسبند که چندان موضوعیتی ندارد؛ در واقع در این امور دخالت می کنند و بد سلیقگی در ارائۀ مطلب دارند.
وارث: سال گذشته در روز عید غدیر، در مراسم هیئت ریحانة الحسین سلام الله علیها موضوعی را در رابطه با ولایت مطرح کردید و اینکه ما واقعا در حق ولایت امیر کم گذاشته ایم و آنگونه که باید و شاید بچه هایمان را نسبت به موضوع ولایت شناسی آشنا نکرده ایم. اخیرا نیز در هیئت انصار موضوعی در خصوص نهج البلاغه است بحث می کنید؛ هدف از انتخاب این نوع موضوعات برای منبر چیست و نحوۀ انتخاب موضوعات منبر به چه صورتی است؟
باید اعتراف بکنیم در امر ولایت مقصر هستیم یعنی کم گذاشته ایم و الا این نباید روزگار ما باشد.
وارث: حضرت آقا در رابطه با بحث ولایت گفتند که قرار نیست ما از کوچکترین و جزئی ترین اعتقاد شیعی مان کوتاه بیاییم، چه برسد به ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام که در رأس آن قرار دارند. ما باید چکار کنیم که در این وضعیت فعلی دنیا، هم این بحث ولایت حضرت علی علیه السلام و همین بحث شیعه گری خودمان را انتشار بدهیم، و هم اینکه دچار افراط و تفریط نشویم که بگوییم وحدت را کنار بگذاریم و همه چیز را مطرح کنیم، چه طور می شود حد وسط را رعایت کرد؟
مقام معظم رهبری صحبت بسیار عجیب و دقیقی دارند: غدیر باید محور وحدت شود! این فضای جدیدی است که باز شده و اندیشمندان و فضلای ما باید روی این معنا متمرکز شوند که چطور می شود غدیر محور وحدت شود؛ در حالی که بسیاری معتقدند مرز جدایی ما همین بحث غدیر است.
درباره اصل غدیر نیز خیلی کم کار کرده ایم، نمونه اش اینکه، نظریۀ انیشتین، بیست هزار شرح دارد اعم از کتاب، پایان نامه، مقاله و ... . اما دربارۀ خطبۀ غدیر و یا اصلا خود قرآن و موضوع ولایت و نهج البلاغه چقدر کار کرده ایم؟ آیا مقصر نیستیم؟
در عرصۀ تالیف ما از بی کسی می گوییم چرا باید در طول تاریخ فقط یک "الغدیر" داشته باشیم؟ از کتاب الغدیر مرحوم علامه امینی می توان موضوعات مختلفی نشر داد. ما نسبت به غدیر در آثار مکتوب، بیان، فیلم و سریال مقصر هستیم و در تبدیل آن به ادبیات های مختلف مقصر هستیم. الآن خطبۀ غدیر با ادبیات کودکانه نداریم، حتما باید با ادبیات سنگینی بیان شود که مخاطب حتما مراتبی از فضل را گذرانده باشد تا بتواند خطبۀ امبرالمؤمنین علیه السلام را درک بکند. ما نتوانسته ایم خطبۀ غدیر را به زبان جوانان، زنان، کم سوادان، فلاسفه، عارفان در بیاوریم، چه در بیان، چه در مکتوب و چه در فیلم و سریال و غیره. در نامگذاری ها الآن یک مقداری رشد صورت گرفته است و شهرداری ها به این نام های مقدس اهتمام دارند. همه اعتراف می کنند که نسبت به غدیر و موضوع ولایت کم کار شده، در حالی که قرآن به خود پیغمبر صلوات الله علیه می فرماید ابلاغ کن! پس همه باید این موضوع را تبلیغ بکنیم.
در خصوص موضوع دومی که فرمودید در بحث هیئت انصار، که چرا این موضوع مطرح شده است؟ باید بگویم اولا طبق همان استدلال اول که نسبت به امر ولایت کم کاری شده و مشخصاً نهج البلاغه که خیلی کم کار شده؛ لذا آمار شرح های نهج البلاغه بسیار شرم آور است، مضاف بر اینکه یک اهل دلی پیغامی آورد و گفت کسی از آقایان بزرگان تشرفی به محضر حضرت ولی عصر عجل الله تعالی داشته اند و آقا از کم کاری در خصوص نهج البلاغه گلایه داشته اند. همه این کم کاری ها و گلایه ها م جب شد بنده به اندازۀ خود بحث نهج البلاغه را آغاز کنم. در تشرف آیت الله مرعشی نجفی، حضرت دو خطبه را عنوان می کنند که بعدا ایشان در وصیت نامه شان هم می نویسند: حفظ و تدبر این دو خطبه که خطبۀ حضرت زینب سلام الله علیها و دیگری خطبۀ شقشقیۀ امیرالمؤمنین علیه السلام است. ما معتقدیم اگر نهج البلاغه در جامعۀ فراگیر شود، جهل از آن جامعه رخت بر می بندد و موجب بصیرت مردم می شود. در واقع با فرگیر شدن نهج البلاغه، بصیرت، دشمن شناسی و سبک زندگی و حقیقت توحید و نبوت و ولایت را به مردم هدیه داده ایم. لذا کار درباره نهج البلاغه را از کرج شروع کردیم در سی و یک جلسه خطبۀ متقین را شرح دادیم و سال گذشته در فاطمیۀ خطبۀ شقشقیه را شرح دادیم و الان هم در همین جلسات هفتگی خطبۀ قاصعه را که طولاترین خطبۀ نهج البلاغه است آغاز کرده ایم. علت انتخاب این خطبه هم این است که در شناخت صفت تکبر می باشد؛ صفتی که که بلایی خانمان سوز و مبتلا به همه است.