حجت الاسلام سلطانی: با نماز خواندن خدا را حس می کنیم و ظرفیتمان بالا میرود +گزارش تصویری
وارث: جلسه هفتگی هیئت مکتب المهدی علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام سلطانی و مداحی حاج محمد کمیل، محمد گرمابدری، مجتبی اسماعیل بیگی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیه السلام برگزارشد.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام سلطانی را می خوانید:
شخصی از پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم پرسید، سوالی اساسی است که دغدغۀ بسیاری از افراد در جامعۀ امروزی ما است. جوابش حلَّال بسیاری از مشکلات است و ندانستن جواب و عدم درک صحیح این پاسخ هم به وجود آورندۀ خیلی از مشکلات است. سوالی است که امروز قشر جوان ما دختر و پسر جوان ما دغدغه و مسألۀ اساسی دارند. گفت: در دو کلمه به من بگو دین یعنی چه؟ مقصود از اینکه در دو کلمه به من بگو دین یعنی چه یعنی پیغمبر صلیالله علیه وآله وسلم حقیقت و روح دین را برایم بشکاف.
اسلام پوست و ظاهر و حقیقت و باطن دارد. زمانی که پوست نباشد آدم می تواند فکری بکند. نبودن مغز روح همانند این است که هیچ چیز نیست. با پوست اسلامی وجود ندارد. رکن و اساس روح و مغز است. بسیاری از دستورات که اهل بیت علیهالسلام و خداوند متعال در قرآن کریم به ما دادند برای رسیدن ما به حقیقت اسلام بود. پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم فرمودند: من در یک کلام می گویم دین یعنی چه.
اصل روایت این است: آمد نزد پیامبر صلوات الله علیه و گفت: دین چیست؟ پیامبر فرمود: اخلاق نیک. متوجه نشد و بار دوم سوال کرد: دین چیست؟ فرمودند: اخلاق خوب. بار سوم هم اینگونه شد و کار به دفعۀ چهارم کشید و نبی مکرم اسلام صلیالله علیه وآله وسلم فرمود: کمی دقت کن. گفت: دین یعنی چه؟ پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم در مورد اخلاق نیک توضیح داد. عصبانی نشویم و به خود مسلط باشیم و از کوره در نرویم.
چه کسی می تواند آنقدر به خود مسلط باشد که تحت هیچ شرایطی از کوره در نرود و بر خود مسلط باشد. وقتی سیرۀ اهل بیت علیهالسلام را نگاه می کنیم، یکی از شاخصۀ اصلی اهل بیت علیهالسلام این بود که به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی و در هیچ جنگی و هیچ جا از کوره در نمی رفتند. در بزرگترین مصیبت عالم هم چنین اتفاقی نیفتاد. حتی کسانی که تربیت شدۀ اهل بیت علیهالسلام بودند این خصلت را داشتند. همانند مالک اشتر و سلمان فارسی.
کسی می تواند از کوره در نرود که یک دریا ظرفیت باشد. اگر ظرفیت بالایی داشته باشم، عصبانی نمی شوم و از کوره در نمیروم. اخلاق خوب پیدا می کنم و این یعنی حقیقت دین را پیدا کردم. اساس اسلام را دارم که تازه به من مسلمان می گویند.
علامه طباطبایی می فرمایند: ظاهر بدون مغز فساد راه می اندازد.
مدعیان مذهب که اخلاق دلنشین و جذاب ندارند برای هیچ کس قابل تحمل نیستند. ما هم آنها را به دین داری نمی شناسیم. چگونه ظرفیتمان بالا میرود؟ شیخ حسن نخودکی می فرمودند: تمام اسلام دو کلمه است. "مرنج، مرنجان" یعنی آقای مسلمان پوست پیازی نباش، بی ظرفیت نباش و با آزار و اذیت از کوره در نرو، مرنج. خداوند می فرماید: پیغمبر! تو و اصحابت به اندازۀ کافی باید گوشتان از حرف های تند و تیز پر باشد. یعنی خداوند می خواهد بفرماید که راه تقرب به من این است که شنیدی، جواب نده.
اوایل بعثت در مکه روزی نبود که پیغمبر صلیالله علیه وآله وسلم بیرون از خانه برود و خونین بازنگردد. بالاخره او را از مکه بیرون کردند، ایشان رفتند ولی بعد از بازگشتشان چه کردند؟ اولین فتوایی که دادند، فرمودند: دو جا پناهگاه است. 1) مسجدالحرام 2) خانۀ ابوسفیان. درجه یک ترین دشمن است ولی خانه اش پناهگاه است.
دین از سیاست جدا نیست ولی آن سیاستی که از دل دین در می آید، جزء دین است. سیاست یعنی مدارا یعنی با ظرفیت بودن و گذشت و آقایی و صبر و حوصله.
سیاست یعنی چه؟ یعنی ابن ملجم را به خانه ات میبری و پذیرایی می کنی و به پسرت امام حسن علیهالسلام سفارش می کنی که کسی حق ندارد به او تو بگوید. سیاست یعنی امام سجاد علیهالسلام! امان نامه به قاتل پدرت می دهی. سیاست یعنی امام صادق علیهالسلام! به او چاقو زد حضرت وصیت کرد که پول هنگفتی به او بدهند.
ما مسلمانان این ها را نمی بینیم و در آرشیو قرار داده ایم. هر اتفاقی می افتد نمی توانیم تحمل کنیم. در همین زندگی های ساده زن و شوهر حوصلۀ یکدیگر را ندارند ولی پیغمبر صلوات الله علیه حوصلۀ ابوسفیان را داشت.
منِ خدا منبع نیرو بخشی دم دستت گذاشته ام اگر از آن با معرفت و شناخت به کار بگیری و از آن استفاده کنی، ناخودآگاه دریایی از ظرفیت میشوی. اسم این منبع "صلاة" است. با نماز خواندن تکیه گاه استوار و محکم، خدا را حس می کنیم و ظرفیتمان بالا میرود.
درادامه این مراسم؛ حاج محمد کمیل، محمد گرمابدری، مجتبی اسماعیل بیگی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیه السلام به روضه خوانی و سینه زنی پرداختند.