حاج علی قربانی: همه کائنات از مصیبت حضرت سید الشهدا(ع) بهره مند می شوند
در ادامۀ خبر متن سخنان حاج علی قربانی را می خوانید:
مصائب و ابتلائاتی که بر انسان حادث می شود اینها ابتدا ممکن است که برای آمرزش گناهان باشد، گاهی برای ترفیع مقام است و بلا نازل می شود تا شخص به مراتب عالیه سلوکیه دست پیدا کند، برای اولیاء خدا ابتلائاتی که وارد می شود نوعاً اینگونه است.
ابتلائاتی که بر معصوم وارد می شود، فوق این است. بلایی که بر حضرت سید الشهدا علیه السلام در کربلا وارد شده است، فوق اینها است. نمی توان گفت که نعوذ بالله برای آمرزش گناهان ایشان آن ابتلائات نازل شده است، چون ایشان معصوم هستند.
معصومین علیهم السلام وقتی برایشان بلا نازل می شود به خاطر این است که در سایه آن ابتلائات و گرفتاری ها، امت از آنها بهره مند می شوند. در واقع ائمه معصومین علیه السلام سیلی می خورند تا امت در سایه آن ابتلائات از مواهب آن مصیبت ها بهره مند شوند.
امام صادق علیه السلام در روایتی جناب یوسف علیه السلام را مثال می زنند. یوسف علیه السلام چهل سال بلا بر روی بلا دیده اند امام در سایه این بلایا، این امت و برادران یوسف علیه السلام هستند که بهره مند می شوند.
اعظم مصائب مربوط به حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و در عالم مصیبتی بالاتر از مصیبت وارده بر حضرت علیه السلام نیست و این جریانی که در عاشورا اتفاق افتاده است، اوج شیطنت ابلیس است.
حضرت سیدالشهدا علیه السلام یکی یکدانه خدا هستند و خصائص ویژه خودشان را دارند.
در سایه مصائبی که بر معصومین علیهم السلام وارد می شود، همه انسان ها، حیوانات، جمادات از آن بهره مند می شوند. لذا در روز عاشورا روایت می فرماید همه حیوانات بر حضرت سید الشهدا علیه السلام گریه کردند. امام باقر علیه السلام می فرمایند سنگی نبود که ما در روز عاشورا از زمین بلند کنیم الا اینکه از زیر آن خون می جوشید. ماهی های در دریا و پرندگان در آسمان بر حضرت سید الشهدا علیه السلام گریه کردند و این گریه منحصر به همان سال فقط نیست و هر سال این جریان تجدید می شود.
میرزا اسماعیل عطار که از مقربین بارگاه الهی بودند نقل می کنند که روز عاشورا در منزل میرزا اسماعیل اربابی نشسته بودیم و فردی پرسید اینکه تمام عالم روز عاشورا بر مصائب حضرت سید الشهدا علیه السلام می گریند یعنی چه؟ و ایشان در حیاط نشسته بودند و برگی از درخت کندند و از وسط به دو نیمه کردند و ما دیدیم که از برگ خون می چکید.
همه کائنات از مصیبت حضرت سید الشهدا علیه السلام بهره مند شدند و بهره مند می شوند تا به قیامت دامنه این مصیبت انتها ندارد لذا تازه اصل جلوه امام حسین علیه السلام مربوط به قیامت است. " اللهم الرزقنی شفاعة الحسین علیه السلام یوم الورود " تازه آنجا شفاعت اصلی سید الشهدا علیه السلام شروع می شود.
شخصی پرسید از من که اگر این ابتلائات به گونه ای است که همه از آنها بهره مند می شوند، پس باید از کسی که این بلا را بر حضرت علیه السلام وارد کرده است، ممنون هم باشیم.
ابتلائات معصوم علیهم السلام 3 بعد دارد و هر کدام از این ابعاد را در نظر نگیرید، بهره ای از آن ابتلاء نبرده و نمی برید و فهم نکرده اید آن مصیبت را و بهره ای نخواهید برد، حتی اگر سلمان باشید. حتی اگر ابوذر باشید. که در روایات داریم این بزرگوار یکی از مراحل را فهم نکردند و سلمان لحظه ای فهم نکرد و ابوذر یک نیمروز فهم نکرد و به خاطر اینکه اینها متوجه نشدند، جفتشان گرفتار شدند.
عبدالله بن یحیی از یاران حضرت علی علیه السلام بودند. روزی عبدالله بن یحیی آمد بر روی چهارپایه نشست و این چهارپایه لغزید و خورد زمین و پیشانی اش زخمی شد و خون آمد. حضرت علی علیه السلام خودشان زخم او را بستند و فرمودند: خدا را شکر می کنم که شیعیان و محبین ما در همین عالم تقاص لغزش هایشان را پس میدهند. عبدالله بن یحیی پرسید من چه کرده بودم؟ حضرت علیه السلام فرمودند: وقتی می خواستی بر روی صندلی بنشینی غفلت کردی و بسم الله نگفتی. در همین میزان خدا تو را دچار این ابتلاء کرد. البته اینها برای ما نیست. گاهی اوقات یه لحظه غفلت انسان را عقب می اندازد.
برای ابتلائات معصوم علیه السلام 3 جلوه وجود دارد. اولین جلوه مربوط به شخص امام است. در این بعد امام دنبال وفاکردن به آن عهدی است که با خدا بسته است. قرآن می فرماید: عده ای هستند که عهد بسته شده با خدا را تصدیق می کنند و آن را انجام می دهند. اصلاً نگاهی به یزید و عمرسعد و ابن زیاد ندارد، دنبال وفا کردن به آن عهدی است که با خدا بسته است. در واقع خداوند ضیافتی بین خود و امام آماده کرده است. جلوه ای از این بلا عشق بازی امام با خداست. در عالم ذر همه عهد بستیم. در روایت داریم که هر شخصی به اندازۀ عهدی که با خدا بسته است مصیبت خواهد دید. جلوه بعدی این است که در سایۀ تکوینی خداوند متعال و نه اذن تشریعی، کسی که در جبهۀ ابلیس است، همۀ خباثت خود را نشان می دهد. خداوند در داستان کربلا چنان اذن تکوینی ای داد که هر کاری که دوست داشتند کردند و بالاتر از آن چیزی نبود که اتفاق بیفتد. خداوند دستشان را باز گذاشت و هر خباثتی که دوست داشتند، پیاده کردند. با این دید، لعن خواهیم کرد و ما به لعن وظیفه داریم.