ماجرای قرآن اهدایی پیامبر(ص) به «شیخ مرتضی زاهد»/ آزادی یکهزار برده توسط حضرت سجاد(ع)
آیتالله جاودان در ابتدا به بیان نکاتی درباره دوران امامت امام زینالعابدین(ع) پرداخت و گفت: امام سجاد(ع) بردهها را میخرید، مدتی آنها را نگه میداشت، روز عید فطر جمعشان میکرد، تقصیرهایشان را به آنها گوشزد میکرد، سپس میفرمود من شما را بخشیدم، شما نیز بگویید خدایا از گناهان علیبن الحسین درگذر!
وی عنوان کرد: حضرت سجاد(ع) در طول یک سال بردگان در محضرش تربیت میشدند، در حالی که در دوران زندگی علی(ع) چنین خبری نبود و حضرت مجبور بود بردهها را بخرد و بلافاصله آزاد کند که در کل، در طی 35 سال امامت امام سجاد(ع) بیش از یکهزار برده آزاد شد.
این استاد اخلاق به نشانههای تربیت افراد در دوران امامت حضرت زینالعابدین(ع) اشاره کرد و ابراز داشت: روزگاری قحطی آمده بود، بزرگان شهر همه برای دعا به بیابان رفتند، یک فرد سیاهپوست در میان جمعیت دستهایش را رو به آسمان بالا برد و به دعای او باران بارید. یکی از بزرگان با دیدن این صحنه، او را تعقیب کرد تا به درب خانه امام سجاد(ع) رسید. داخل شد و به حضرت سجاد(ع) گفت من یکی از غلامان شما را میخواهم، همه غلامان را دید، تا اینکه متوجه شد غلامی که در صحرا دعایش مستجاب شده بود در بدترین جا یعنی اصطبل زندگی میکرد.
وی گفت: افراد در زندگی امام سجاد(ع) اسلام را دیده بودند، تعلیمات دینی اعم از قرائت قرآن و روزه را فراگرفته بودند و انسانی مسلمان و مفید تربیت شده بودند و آثارش را ما در زمان امامان بعدی بیشتر میبینیم که از آن جمله میتوان به محمدبن مسلم و زرارةبن اعین از تراز اعلای اسلام و تشیّع اشاره کرد. بنابراین، آینده تشیع مرهون زحمات حضرت زینالعابدین(ع) است.
آیتالله جاودان در بخش دیگری از سخنان خود به بیان نکاتی از زندگی مرحوم شیخ مرتضی زاهد پرداخت و اظهار داشت: اگر به شیخ مرتضی زاهد میگفتند امام سجاد(ع) تو را به غلامی پذیرفته است، حتماً افتخار میکرد، در حالی که ما اینگونه نیستیم و شأن خود را بالاتر از این حرفها میدانیم.
وی عنوان کرد: آقای غلامحسین عسگری یکی از خانوادههای محترم و قدیمی تهران تعریف میکرد؛ مرحوم شیخ مرتضی زاهد به من علاقهمند بود، وقتی میخواستم به حج مشرف شوم چندین مرتبه به دیدن من آمد و گفت من یک پیغامی میخواهم به تو بگویم که به آقا رسولالله(ص) برسانی و سپس ادامه داد شما میدانید که من هیچ غرضی ندارم، بگویید راه و رسمم درست است یا نه؟
این استاد اخلاق ادامه داد: آن فرد به مدینه رفت، بعد از اینکه به حضرت رسول(ص) سلام میدهد، خواسته شیخ مرتضی زاهد را برای حضرت عنوان میکند. آقای عسگری در خواب دید که حضرت رسول(ص) قرآنی برایش آورده بود و فرمودند بدهید شیخ مرتضی آن را امضاء کنند که صفحه اول آن را که باز کردم، مشاهده کردم افراد بزرگی مانند مرحوم خوانساری آن را امضاء کردهاند.
وی یادآور شد: شیخ مرتضی زاهد همواره میگفت: من نه غرض خانه و نه غرض آبرو دارم، هیچ غرضی ندارم، بنابراین راه و رسم شیخ مرتضی زاهد درست بود.
آیتالله جاودان تصریح کرد: شیخ مرتضی زاهد از خدا درخواست کرده بود، خدایا من میخواهم نوحهخوان تو شوم، شعری به من یاد بده که آن را بخوانم و حتی میخواهم که شعرم را تو انتخاب کنی و خداوند این شعر را به وی عنایت کرد: «هذا عزاک یا حسین/ روحی فداک یا حسین»؛ شیخ مرتضی زاهد این شعر را در روضه میخواند.
وی تصریح کرد: زمانی که همه منتظر بودند شیخ مرتضی شعر را بخواند و به حالت سینهزنی دستها به روی سینه رفته بود، شیخ مرتضی وزن شعر را خراب کرد، از این رو دست مردم روی سینه ماند و نتوانستند سینه بزنند، وقتی علت را از ایشان جویا شدند، فرمودند: «من بندِ این نیستم که مردم از این شعر خوششان بیاید، بلکه میخواهم صاحب شعر از من بپذیرد و من هیچ غرضی ندارم»!
این استاد اخلاق در ادامه ابراز داشت: آیتالله لاهیجی سالی یکی دو مرتبه به عمره میرفت، یک سفر که میخواست برود عمره، مردم میگفتند آقا، شما اجازه میدهید در غیاب شما شیخ مرتضی زاهد نماز بخواند؟ روز اول جمعیت زیادی جمعیت شدند، روز دوم هم همینطور، روز سوم، شیخ مرتضی زاهد نیم ساعت دیرتر به جماعت آمد و همینطور روزهای بعدی دیرتر، سیدمهدی خرازی، حضرت ولیعصر(عج) در خواب دیده بودند که فرمودند شما منتظر نماز جماعت نمانید، بنابراین شیخ مرتضی زاهد هیچ غرضی در این دنیا نداشت، نه به دنبال شهرت بود و نه نام و نشانی.
در پایان این مراسم، از یادمان مرحوم آیتالله شیخ مرتضی زاهد رونمایی شد.
/ف.م214