طهارت در اسلام و بهائیت

کد خبر: 33926
در فرقه بهائیت بر خلاف عقیده مسلمانان اصولا چیز نجسی وجود ندارد و همه چیز را پاک می دانند.

وارث : یکی از موضوعات مسلم و قطعی در مذهب اسلام ،وجود اشیاء نجس و طاهر می­باشد که در این موضوع بین مذاهب مختلف، اختلافی وجود ندارد.

 

طهارت دارای دو نوع می­ باشد:

1. طهارت ظاهری که به معنای پاکی از نجاسات است.

2. طهارت باطنی که در مورد وضو ،تیمم و غسل میباشد؛مثلاً به کسی که وضو دارد،گفته می­شود که با طهارت است . در اینجا موضوع بحث ،مورد اول می­باشد که همان طهارت ظاهری است.

 

در فرقه بهائیت بر خلاف عقیده مسلمانان اصولا چیز نجسی وجود ندارد و همه چیز را  پاک می دانند!حسینعلی­ نوری (بنیانگذاربهائیت) در کتاب­ اقدس می­گوید:«هم چنین خداوند،حکمی را که به غیر از طهارت است(یعنی حکم نجاست)از تمام اشیاء و از ملتهای دیگر برداشته است که به خاطر بخشش وموهبت خداوند است و او بخشنده و کریم است و همه اشیاء در دریای طهارت فرو رفته اند... (1)

 

همانطور که مشاهده می­ شود صراحتاً می­گوید همه چیز پاک است و چیز نجسی وجود ندارد.  در جای دیگر می­گوید:خداوند از جهت رحمت بر خلق،حکم به طهارت و پاکی منی کرده است تا او را شکر کنند...(2)

 

در اینجا هم بطور خاص بحث طهارت منی را مطرح می­کند که نجس بودن آن در اسلام از مسلّمات است.

 

سید باب در باب هفدهم از  واحد ششم کتاب بیان ،قائل به پاکی فضله موش می­شود و می­گوید که نیازی به اجتناب از آن نیست،ولی از جهت لطافت و نظافت خوب است که اجتناب شود.(3)

 

بهائیت،خود را دین جدیدی می­داند و طبیعی است که در احکام فقهی نظرش با اسلام متفاوت باشد ولی باید توجه داشت که بهائیت، دین ساختگی و غیر الهی می­باشد و هیچ گونه تأییدی از جانب خداوند و سایر انبیاء پیشین ندارد و همین امر کافیست که باطل بودن احکام صادره از بهائیت را ثابت کند؛و یک انتقاد کلی که می­توان بر این فرقه وارد کرد همین مسأله است، چون طبیعی است که اگر باطل بودن دین و آیینی از ریشه ثابت شود خود به خود جزئیات و احکامی که آن آیین دارد امری باطل و بی ارزش محسوب می­ شود و به هیچ عنوان نمی­توان وجه شرعی برای آن قائل شد، با این وجود می­توان بطور خاص هم احکام عملی آنان را به نقد کشید.

 

در بحث طهارت همان طور که ذکر شد، بهائیت قائل به پاکی همه چیز است و در کتاب اقدس بطور صریح به آن اشاره شده است؛ولی در همین کتاب اقدس که جزء اصلی ترین کتب آنها می­باشد مطالبی هست که با موارد قبلی سازگاری ندارد .

 

میرزا بهاء در جایی از کتاب خود قائل است همه­ اشیاء در دریای طهارت پاک شده ­اند و این پاکی را به خاطر معاشرت با ادیان می­داند ولی در جایی دیگر می­گوید:در آب بکر و تازه داخل شوید و آبی که استفاده شده جایز نیست که در آن داخل شوید ،پرهیز کنید از اینکه نزدیک حمامهای عجم شوید ؛ کسی که قصد حمام  عجم را کند قبل از داخل شدن در آن بوی بد آن را می­یابد،ای قوم اجتناب کنید و از ذلیلان نباشید،این آب شبیه چرک می­باشد...(4)

 

ملاحظه می­ شود که این مطلب در تناقض با پاکی به خاطر معاشرت با ادیان است.

در جای دیگر وی قائل است : کسی که آب پیدا نکرد پنج بار بگوید بسم الله الاطهر الاطهر بعد از آن عمل را شروع کند.(5)

هم چنین می گوید :خدا اذن داده که بر هر چیز پاکی سجده کنید (6)

 

در اینجا باید گفت که اگر در بهائیت همه چیز پاک است چرا می­گوید که باید بر هر چیز پاک سجده کرد، مگر همه چیز پاک نیست؟!

در جای دیگر حکم به شستن  چیزی که غبار آلود  و چرک است  می­ کند و امر می­کند که از مطهرین باشید(7)

هم چنین می­گوید کسی که در لباس او چرکی باشد ، دعای او بسوی خداوند بلند نمی­شود.(8)

در جای دیگر می­گوید هر مکروهی را با آبی که از سه جهت (ظاهرا منظورش رنگ،بو  و طعم می­باشد)متغیر نشده است، تطهیر کنید ... (9)

 

در اینجا هم عبارت تطهیر را به کار برده آن هم با آبی که متغیر نشده، این هم با اطلاق پاکی نمی­ سازد، هر چند با توجه به اینکه لفظ مکروه را به کار برده ، احتمال دارد ، مراد ایشان نظافت باشد.

همانطور که مشاهده می­ شود تناقضات مختلفی در کتاب اقدس وجود دارد و عقیده بهائیت را در این مورد دچار مشکل می­کند.

 

علاوه بر اینها، نکته قابل توجه این است که اگر اسلام می­گوید چیزی، نجس است قطعاً حکمتی دارد و حتماً آن چیز دارای آلودگی هایی بوده که نجس شمرده شده و امر به تطهیر آن شده است.

 

مؤید این مطلب طریقه تطهیر چیز متنجّس است که متفاوت می­باشد ،مثلاً ظرفی که سگ لیسیده باید اول خاک­ اندود شود و بعد با آب شسته شود ولی ظرفی که خونی باشد با آب پاک می­شود و نیازی به خاک­ اندود کردن نیست که این نشان می­دهد که آلودگی در بزاق سگ هست که در خون نیست.

 

البته ناگفته نماند که فلسفه نجاست خیلی از موارد مشخص نیست و این مسئله امری تعبدی است ولی به هر حال خالی از حکمت نیست، چون احکامی که از جانب خداوند حکیم صادر می شود قطعا حکیمانه است.

 

 


پی نوشت:

1.نوری،حسینعلی،اقدس،بی جا،بی تا،نسخه کپی در کتابخانه تخصصی مذاهب اسلامی،ص22.

2.همان، ص22

3.سید علی محمد باب،بیان،بی تا،بی جا،نسخه کپی در کتابخانه تخصصی مذاهب اسلامی،ص236

4.نوری،حسینعلی،پیشین،ص30

5.همان،ص5

6.همان،ص5

7.همان،ص22

8.همان،ص22

9.همان،ص22