حجت الاسلام پناهیان : چرا گناه دشمنی و ضدیت با ولایت سنگین تر از گناهان رایج دیگر است؟
وارث: مراسم شب شهادت امام صادق علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام پناهیان و مداحی حاج ابوالفضل بختیاری، حاج امیر عباسی، حاج علی جهانبخش و دیگر ذاکرین اهل بیت علیه السلام برگزار شد.
در ادامۀ خبر متن سخنان حجت الاسلام پناهیان را می خوانید:
امام صادق علیه السلام مظلوم بودند، در حالی که چهار هزار شاگرد داشتند. ایشان همانند دیگر امامان ما مظلوم بودند.
امام صادق علیه السلام در شرایطی مظلومانه به شهادت رسیدند که واقعاً نباید این طور می شد. ایشان را به طور زیرکانه مسموم کردند. امام صادق علیه السلام چنان جایگاهی داشتند که کسی جرأت نمی کرد ایشان را مسموم کند.
امام مظلومیت ویژه ای داشتند. مظلومیت ایشان همانند دیگر امامان، بر سر موضوع ولایت بود.
چرا ایشان را شهید کردند؟ چون ایشان مقلد امر ولایت بود.
وظیفۀ شرعی قدرت ولایت، حکومت بود. وظیفه اش این بود که مظلومان را نجات دهد.
چرا امام مظلوم واقع شدند؟ چون مردم به خوبی ولایت را درک نمی کردند و کسانی که می فهمیدند هم به خوبی یاری نمی کردند. چون توضیح دادن ولایت برای عموم مردم سخت بود. چون مقام ولایت به خوبی درک و پذیرفته نشد، حضرت مظلوم واقع شدند و به شهادت رسیدند.
موضوع بحث ما در مورد معمای ولایت است. موضوع ولایت واقعاً یک معما است. امام صادق علیه السلام دو یا سه مرتبه در حدیثی شریف به صراحت می فرمایند: "کُفُّوا عن الناس" ول کنید مردم را. دست از سر مردم بردارید. به تبلیغ ولایت نپردازید. دوستانتان را به ولایت دعوت نکنید!
می فرمایند: اگر ولایت در دلی بنشیند، مانند کبوتری است که جَلد لانه ای باشد. او را در طرف دیگر شهر هم که ببریم، می آید و به خانه خود می رود. ولایت نسبت به دل قابل، مانند کبوتر جلد است نسبت به لانۀ خودش. نیاز به اصرار ندارد. او را هرجا که ببریم، برمی گردد. پرنده ای که مربوط به این لانه باشد هم هرگز با اصرار در این لانه قرار نمی گیرد. اگر او را به اصرار در آنجا بگذاریم، می پرد.
به هیچ امری از امور دین، مانند ولایت توصیه نشده است.
می فرماید: اگر ولایت داشتید، بروید از پدر و مادر خودتان تشکر کنید.
وقتی می خواهیم معما را به عنوان وصف، به یک موصوفی اضافه کنیم و بخواهیم پایانی در نظر بگیریم، در نیم ثانیه نباید بتوان آن را حل کرد.
چرا اینقدر به ولایت تأکید شده است؟ چرا به نماز و روزه و حج و زکات اینقدر تأکید نشده است؟
همین قدر که به این سوال برسی، به آن معمای ولایت گفته می شود. ما ولایت مداران هنوز کلی سوال داریم.
چرا گناه دشمنی و ضدیت با ولایت سنگین تر از گناهان رایج دیگر است؟
می گوییم باورش کمی سخت است. این می شود همان معمای ولایت.
این همه بحث های کلامی برای پاسخ گویی به شبهه افکنی هاست وگرنه خود پذیرش پروردگار عالم معما نیست.
ارسال و مبعوث شدن انبیاء الهی برای بشر معما نیست. معلوم است که برای هدایت بشر باید کسانی به سوی انسان ها بیایند و تربیت و تعلیم بدهند و قرابت آیات الهی را انجام دهند. پذیرش نبوت خیلی راحت است ولی پذیرش ولایت همین انبیاء الهی به حکم قرآن کریم، سخت ترین توشه ای است که در طول بشریت وجود داشته است.
حضرت نوح 950 سال عمر کرده است و در این مدت گروه های زیادی از مردم زندگی کرده اند و فوت کرده اند، ولی ایشان مانده اند. کسی نه با خدای نوح مشکلی داشت و نه با نبوت ایشان.
ولایت واقعاً معما است. ما حاضر نیستیم جواب این معما را پیدا کنیم. حداقل بپذیریم که ولایت ارزشمندتر از همه فضایل اخلاقی و همه عبادات ما است و واقعاً معماست.
هرکسی که ادعای ولایت پذیری کرد، نباید ادعایش را پذیرفت. بعضی از گناهان افراد نشان دهندۀ این است که افراد ولایت مدار نیستند.
و این معما باقی می ماند...
وقتی مردم متوجه بشوند که بالاترین نیاز روحی و اجتماعی شان ولایت است، معمای ولایت حل خواهد شد.
حل این معما بسیار سخت است. نماز آنقدر معما نیست که ولایت معماست. حل این معما فقط با فکر صورت نمی گیرد، حل آن نیازمند قلب صادق نیز است. این معما که حل شود، انسان به دو نتیجۀ مهم می رسد. نتیجۀ مهم اجتماعی این است که کار بشر بدون ولایت ولی الله الاعظم، سامان پیدا نخواهد کرد. نتیجۀ فردی آن این است که انسان در دلش بداند بدون ولایت مداری و اتصال به امر خدا، به اوج سعادت نخواهد رسید.