حجت الاسلام حسینی قمی : عامل انتقال حیات نورانی علمی امام صادق (ع) مردم عامه بودند
عنوان سخنرانی ما، گوشه هایی از حیات امام صادق علیه السلام در بخش علمی، تربیتی و اجتماعی ایشان است.
در بخش حیات علمی، شیخ مفید می نویسد: راهنمایی هایی که از امام صادق علیه السلام به ما رسیده است، ازهیچ کدام از ائمه علیهم السلام به ما نرسیده است. تعداد روایات از همه ائمه علیهم السلام مشخص است. مجموعه روایاتی که از امام مجتبی علیه السلام تا امام حسن عسگری علیه السلام در اختیار ما هست، شصت هزار و ششصد حدیث است. اعم از اخلاقی، فقهی وتفسیری. از این تعداد، سی و هشت هزار حدیث مربوط به امام صادق علیه السلام و نه هزار حدیث مربوط به امام باقر علیه السلام است. جمعاً چهل و هفت هزار حدیث از این دو امام داریم. سیزده هزار روایت هم از بقیه ائمه علیهم السلام به دست ما رسیده است.
دلیل مسأله این است که دوران این دو امام، مخصوصاً امام صادق علیه السلام، دوران افول امت بنی امیه بود و از طرفی دیگر بنی العباس هنوز قدرت پیدا نکرده بودند. امام از این فرصت برای رواج فرهنگی شیعه استفاده کردند. شیخ مفید می نویسد: قبل از امام باقر و امام صادق علیه السلام، شیعیان حتی مناسک حجشان را به خوبی نمی شناختند. حلال و حرام خدا را به خوبی نمی دانستند. چون در زمان امام علی علیه السلام، ایشان بیست و پنج سال خانه نشین بودند و پنج سال، دوران خلافتشان، درگیر سه جنگ صلیبی بودند. امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام هم همین طور. امام سجاد علیه السلام هم در قالب دعا معارف را بیان کردند.
اولین فرصتی که برای ائمه علیهم السلام پیدا شد، این دوران بود.
اصحاب امام صادق چه کسانی بودند؟ آنها مردم عادی بودند. ولی سخنان را می شنیدند و یادداشت می کردند و به طبقه بعدی مردم انتقال می دادند.
محمدبن مسلم که شش هزار حدیث جمع کرده است، یک آسیابان بود.
تفسیری که می شنوید، یادداشت کنید. منبر که می روید یادداشت کنید، منتقل کنید. عامل انتقال این حیات نورانی علمی امام صادق علیه السلام که بسیار باعظمت است و در اختیار ماست، مردم عامه بودند.
در بخش حیات تربیتی زندگی، امام شاگردان بسیاری را تربیت کردند.
بخش سوم حیات امام صادق علیه السلام، حیات اجتماعی ایشان است. یعنی اینطور نبود که حضرت فقط درس بخوانند یا فقط در محراب باشند و عبادت کنند. در جامعه مراقب بودند. مواظب گرفتاری های جامعه بودند. سفارش آنها را می کردند.
یک داستان از آن را بیان می کنیم. یکی از اصحاب امام نزد ایشان رفت و گفت آقا من مسلمانم، مومنم، اهل زکاتم و کشاورزی دارم. حکم خدا را قبول دارم و زکات مالم را می دهم. اما گاهی فقراء قبل از آنکه زمان زکات من فرا برسد، به من مراجعه می کنند. مثلاً ممکن است دو ماه مانده باشد. چه جوابی به آنها بدهم؟ حضرت فرمود: چه اشکالی دارد، به آنها قرض بده. الان قرض بده، وقت زکات که شد، بابت قرضت نیت کن.
امام صادق علیه السلام می فرماید: اگر می دانستید مومن چه جایگاهی در نزد خدا دارد، در انجام حاجات او کوتاهی نمی کردید.
جامعه ما الان کمبود اطلاعات دینی ندارد. قرآن می فرماید: "مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ وَاللّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ" «کسانی که اموال خود را در راه خداانفاق می کنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند، که در خوشه، یکصد دانه باشد، و خداوند آن را برای هر کس بخواهد، دو یا چند برابر می کند و خداوند وسیع و داناست.»
خداوند مرحوم آیت الله بهجت رضوان الله تعالی را بیامرزد. هرکس برای مشکلی به ایشان رجوع می کرد و دستورالعمل می خواست، ایشان می فرمودند یک گوسفند قربانی کنید. گاهی هم می گفتند دو گوسفند قربانی کنید.
امام خمینی (ره) گاهی به آیت الله بهجت پیام می فرستادند که گرفتاری داریم، برای ما دعا کنیم، آیت الله بهجت می فرمودند سه گوسفند قربانی کنید.
/1102101306