دودمه/ شب یازدهم
اینگونه مکش تیغ به روی حنجر او ، نبر ز تن سر او
آخر بنما شرم ز آه مادر او ، نبر ز تن سر او
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ، مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است ، مکن ای صبح طلوع
شاه گفتا کربلا امروز میدان من است ، عید قربان من است
مادرم زهرا(س) در این گودال مهمان من است ، عید قربان من است
شمع دل میسوزد و شام غریبان امشب است مو پریشان زینب است
گم شده طفلان و حیران در بیابان زینب است مو پریشان زینب است
آسمان کربلا تیره شده واویلتا حضرت زهرا بیا
سر به روی نی تن شه مانده زیر دست و پا حضرت زهرا بیا
رأس حسین به نیزه ها آتیش زدن به خیمه ها
بر خیز ای باب نجات حسین جان آزاد شد آب فرات حسین جان
دگر خورشید روی نیزه ها رفت امان از دل زینب(س)
دگر دشمن به سوی خیمه ها رفت امان از دل زینب(س)
شمع دل می سوزد و شام غریبان امشب است -موپریشان زینب است
گم شده طفلان و حیران در بیابان زینب است- موپریشان زینب است
زینب سوخته دل بی کس و کار است اخا -بنگر حال مرا
پای طفلان حرم آبله دارداست اخا-بنگر حال مرا
امشب حرم آل عبا یار ندارد-امان از دل زینب
مردی به جز از عابد بیمار ندارد -امان از دل زینب
جان زینب در شب شام غریبان گم شده ---- یاریم کن یاحسین
دخترت با گوش پاره در بیابان گم شده --- یاریم کن یاحسین
بین هر خیمه پرستویی خدایی می شود ----- کربلا آتش گرفت
صورت پروانه ها کرب بلای می شود ----- کربلا آتش گرفت
شمع دل میسوزد و شام غریبان امشب است -مو پریشان زینب است
گم شده طفلان و حیران در بیابان زینب است - مو پریشان زینب است
امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است شام غریبان است
امشب نوای کودکان بر بام کیوان است شام غریبان است