---- عموی بچه ها ----

کد خبر: 42976

وارث:تشنه بودم. لبانم چون پوست خرمای خشکیده بود. ما - مردان سپاه کوچک حسین - همه این چنین بودیم. دیرزمانی بود که آب مشکها را بین کودکان و مادران شیرده، تقسیم کرده بودیم. عباس بن علی در این کار از همه سبقت گرفته بود. اکنون چشمانش بی رمق و صدایش گرفته بود. بی شک تشنگی، بیش از همه ما بر کام او نیش می زد. این همه آدم رفتند و نیامده اند؛ و فقط یک نفر است که رفت و هنوز هم در تاریخ دارند می‌گویند:‏ نیامد نیامد ...ای اهل حرم میر و علم‌دار نیامد‎ ... عباس ابن علی (ع) در مقاتل بانک شعر ویژه شب نهم افتادی از بلندی و آقا سرت شکستته مانده های زخمی بال وپرت شکستوقتی عمود آمد وشقّ القمر که شدتیر کمان میان دو چشم ترت شکستبا نیزه های لشگریان زیر و رو شدیدر زیر نیزه ها به خدا پیکرت شکستدر لحظه ای که تا شدی و دست وپا زدیسقا کنار خیمه قد خواهرت شکستبر روی پای فاطمه گفتی بیا اخابنگر به نیزه ای کمر لشگرت شکستیک یا حسین گفتی و زینب دلش گرفتآن لحظه عاقبت نفس آخرت شکستعلی حسنیبرای دریافت اشعار اینجا کلیک کنیدبانک عکس ویژه شب نهم برای دریافت عکس اینجا کلیک کنیددودمه برای دریافت دودمه اینجا کلیک کنیدشبهاتی پیرامون حضرت عباس (ع)رجز خوانی حضرت عباس (ع) گلچین مداحی ویژه شب نهم  دریافت فایلگلچین شب نهم محرم حاج منصور ارضیگلچین شب نهم حاج محمدرضا طاهریگلچین شب نهم محرم حاج محمود کریمیگلچین شب نهم محرم حاج حسن خلجگلچین شب  نهم مهدی حاج سلحشورگلچین شب نهم محرم حاج سید مجید بنی فاطمهگلچین شب نهم محرم حاج روح الله بهمنیگلچین شب نهم محرم حاج عبدالرضا هلالیگلچین شب نهم محرم حاج حسین سیب سرخیگلچین شب  نهم حاج میثم مطیعیگلچین شب نهم حاج ابوذر بیوکافیگلچین شب نهم کربلایی محمد حسین پویانفرگلچین شب نهم محرم کربلایی حمید علیمی