دودمه/ شهادت امام حسن مجتبی (ع)
من غریب گل یاسم به دو عالم حسنم خون چکد از کفنم
تیر کین دوخته تابوت مرا بر بدنم خون چکد از کفنم
ای زینب من زود بیا وقت سفر شد حسن پاره جگر شد
با زهر عدو شام غریبی چه سحر شد حسن پاره جگر شد
در مدینه اگر از غم جگرم میسوزد وای از روز حسین
کربلا دامن طفلان حرم میسوزد وای از روز حسین
با که گویم هاله برگرد قمر افتاد بوده یاس حیدر شد کبود
مادرم زهرای اطهر پشت در افتاده بود یاس حیدر شد کبود
گرچه می میرم ولی در فکر دیوار و درم بسته شد چشم ترم
در میان کوچه ها بودم عصای مادرم بسته شد چشم ترم
یا کریم اهلبیت ای کشته زهر جفا یا امام مجتبی
شاهد مظلومی مادر میان کوچه ها یا امام مجتبی
تو کریم ابن کریمی حسنی آقایی لک لبیک حسن
تو بزرگ همه اولاد بنی الزهرایی لک لبیک حسن
دم پاره
کنار قبر مادرش واویلا شد تیر باران پیکرش واویلا
قاتل من زهر شرر بار شد قاتل مادر در و دیوار شد