حجت الاسلام پناهیان: تنها نقطهنگرانی برای ظهور
وارث: متن کلیپ:
بنده بسیاری از روشهای حزباللهیها را برای دفاع از مرام حزباللهیگری قبول ندارم...
وقتی به این حدیث میرسم، میگویم: نکند فرج به این زودیها محقق نشود، این تنها نقطه است...
در آخرالزمان حماسه چگونه آفریده میشود؟ ما روزبهروز داریم مقتدرتر میشویم، مظلومیتهای جدیدی هم دارد به کارمان اضافه میشود؛ منتها این مظلومیت با انواع مظلومیتهایی که تاکنون بوده، فرق دارد.
امام صادق(ع) میفرماید: «کُلَّمَا تَقَارَبَ هَذَا الْأَمْرُ کَانَ أَشَدَّ لِلتَّقِیَّةِ»(کافی/2/220) هرچقدر این امر(فرج) نزدیکتر میشود تقیه شدیدتر میشود، دیگر شما هر حرفی را نمیتوانی بگویی. قدرت با شما است ولی «فعلاً هیچ چیز نگو!». تقیه شدیدتر میشود. قبلاً روضۀ حضرت زهرا(س) راحتتر میخواندی، اما حالا دیگر نمیتوانی بخوانی! بله همین است.
وقتی مقتدر نیستی، مظلومیت یکجور است، و وقتی مقتدر هستی مظلومیت یکجور دیگر است. مظلومیتهای دوران اقتدار امیرالمؤمنین(ع) را ببینید که گاهی مالکاشتر هم تاب نمیآورد و داد میزد!
ما داریم به دوران اقتدار میرسیم، و در دوران اقتدار مظلومیتهای ویژهای وسط میآید، من میخواهم نمونههایی از این مظلومیتها را بگویم. مثلاً اگر رفیقت حقّت را خورد؛ بیخیال! این یک نوحه بود که من الآن گفتم، حالا شما باید این دَم را جواب بدهید و تکرار کنید: «بیخیال!» البته تکرارش سخت است، میدانم.
الآن در مقامِ «حق گفتن» بلد هستی مظلومیت تحمل کنی؟ چه کسی گفته است که تو راحت هر چه دلت میخواهد، بگویی؟! الآن در مقامِ «فحش شنیدن» حاضر هستی مظلومیت تحمل کنی؟ میگوید: «بابا! آنطرفیها فقط کامنتِ فحش میگذارند!» [اشکال ندارد، تو فحش نده] بگذار آنها تنها بشوند.
در مقام همکاری با رفقایت حاضر هستی مظلومیت تحمل کنی؟ آنهم الآن که هر کسی میخواهد سهم خودش را بردارد! میگوید: «حاجآقا! اینقدر ایدههای ما را دزدیدهاند!» این را که نباید اینطور(با ناراحتی) بگویی! باید اینطوری بگویی: «بله، الحمدالله ایدههای ما برکت داشته؛ رفقایمان زیاد ایدههای ما را بردهاند» اینطوری باید بگویی.
میفرماید: مؤمن حُسن خودش را به رفیقش میدهد. یعنی میگوید: او این کار خوب را انجام داده است. و عیب رفیقش را به خودش میگیرد. یعنی میگوید: این تقصیرِ من بوده، در حالی که تقصیر رفیقش بوده است. اینها نمونه است؛ نمونههایی است که جنس حماسههای آخرالزمانِ در اوج اقتدارِ قبل از ظهور را به ما نشان میدهد. من از بعد از ظهور زیاد خبر ندارم.
گفت: آقا جان، امام صادق(ع) قیام کنید! خواهش میکنم! تمنا میکنم! شما یار زیاد دارید! آقا فرمود: شما با همدیگر اینطوری هستید که راحت از پول همدیگر استفاده کنید و بدون اجازۀ هم بردارید؟ گفت: نه آقا، نمیشود! حساب حساب است، کاکا برادر! حضرت فرمود: یاران آخرین امام اینطوری هستند که مرز مالکیت بینشان نیست. گفت: نه آقا ما اینطوری نیستم! فرمود: پس اینقدر صدا نزن که آقا قیام کنید! (إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْکُوفَةِ لَجَمَاعَةٌ کَثِیرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوکَ وَ اتَّبَعُوکَ قَالَ: یَجِیءُ أَحَدُکُمْ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ فَیَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ؟ فَقَالَ: لَا. فَقَالَ: هُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَلُ. ثُمَّ قَالَ... إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَامَلَةُ وَ أَتَى الرَّجُلُ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ فَیَأْخُذُ حَاجَتَهُ فَلَا یَمْنَعُهُ؛ اختصاص مفید/ص24)
من وقتی به این حدیث- و فقط هم به همین حدیث- میرسم، یعنی به موضوع «اوج برادری و ایثار قبل از ظهور» میرسم، تنها نقطهای است که میگویم نکند فرج به این زودیها نشود، این تنها نقطه است!
میگوید: «حسین جان! ای کاش من کربلا بودم و جانم را برایت میدادم!» میفرماید: حالا نمیخواهد جانت را بدهی، یک ذره آبرویت را برای برادرت بده، برای رفیقت»
منبع: بیان معنوی
/1102001307