نشانه نماز بالا برنده از منظر امام صادق علیه السلام
اولا: عادت یعنی انس و خوی گرفتن به علمی یا چیزی، به گونه ای که آدمی به راحتی و بدون زحمت و به صورت خودکار، آن عمل را انجام دهد.
ثانیا: عادت اقسامی دارد؛ عادت فعلی و انفعالی. عادتی که در روایات و علم روانشناسی از آن نهی به عمل آمده است، عادت انفعالی است که مورد بحث ماست. عادت انفعالی، عادتی است که انسان تحت تأثیر یک عامل خارجی عملی را انجام می دهد، همانند اکثر عاداتی که ما داریم. ثالثا: عادات انفعالی، علامات و ویژگیهایی دارد که ذکر می کنیم.
آثار فکری که عادت با خود می آورد
اول: برای انسان، حالت انس ایجاد کرده و موجب اسارت و وابستگی انسان به عمل یا چیزی می گردد، به طوری که اختیار، اراده و آزادی را از انسان سلب می کند و در حقیقت، این انسان نیست که عمل می کند، بلکه خود عمل به صورت خودکار، بدون اراده آدمی از روی عادت انجام می شود. کانت، فیلسوف آلمانی در این باره می گوید: هر اندازه عادات بشر زیاد باشد، استقلال و آزادی اش کمتر می شود.
دوم: عادت انفعالی، ارزش و آثار سازنده یکه عمل را خنثی می کند، یعنی اگر یک کار و عمل اخلاقی و خدایی به صورت عادت در آید، ارزش خود را از دست می دهد، چرا که ارزش عمل به آگاهانه و ارادی بودن آن است و عمل معتاد به صورت عادت و ناخودآگاه و خودکار انجام می شود، که در نتیجه از محتوای حقیقی خود خالی می شود. به عبارت دیگر، ارزش هر کاری به آن است که اراده و توجه آدمی به آن کار تعلق گیرد، در حالی که عادت موجب می شود که اراده و روح عمل – توجه - از آدمی سلب شود به شکلی که عمل، خودکار و ماشین وار انجام گیرد
.
سوم: کاری که در ابتدا مشکل به نظر می آید، با تمرین و تکرار آسان می شود، به گونه ای که به صورت عادت در می آید و هر چه بر عادت افزوده شود، کار آسانتر و ساده تر انجام می گیرد.
چهارم: عملی که به صورت عادت در آید، ترکش مشکل می گردد، چنان که امام حسن عسگری علیه السلام می فرماید: "رد المعتاد عن عادته کالمعجز / برگشتن معتاد از عادت، کاری شبیه معجزه است."
پنجم: هر چه بر عادت انسان افزوده شود، از توجهش نسبت به عمل کم می شود، یعنی عمل او بر اثر عادت از حالت ارادی و آگاهانه بودن خارج شده و به یک عمل غیر آگاهانه تبدیل می شود؛ این که روح و حقیقت بیشتر اعمال و سنت های مذهبی فراموش شده، به همین جهت است که آن امور به صورت عادت درآمده، به طوری که روح اعمال فراموش شده و تنها ظاهر اعمال، هدف قرار گرفته است
.
نماز از سر عادت، حواس پرتی می آورد
با توجه به مقدمات بالا، از آن جایی که حضور قلب در نماز بستگی به میزان آگاهی و توجه قلبی نمازگزار دارد، لذا اگر نماز، به صورت عادت و غیر آگاهانه در آید، موجب غفلت و حواسپرتی خواهد شد، به نحوی که موجب می شود گاهی انسان تمام افعال و اذکار از روی عادت انجام دهد طولانی کردن نماز - رکوع و سجود- به صورت عادت در می آید و لذا ارزش خود را از دست می دهد. امام صادق علیه السلام می فرماید: "لا تنظر وا الی طول رکوع الرجل و سجوده فان ذلک شی ء اعتاده فلو تر استو حش لذلک و لکن انظروا الی صدق حدیثه و اداء امانته/ به طولانی کردن رکوع و سجود کسی نگاه نکنید، زیرا شاید این چیزی باشد که به آن عادت کرده باشد که اگر ترکش کند وحشت می کند، ولیکن به راستی در گفتارش نگاه کنید. "
بنابراین روشن شد که با ارزش ترین اعمال انسانی و عبادی اگر به شکل عادت در آید، ارزش خود را از دست می دهد و در نتیجه، اثر و فواید آن هم خنثی خواهد شد، چرا که آثار عمل وقتی به بار خواهد نشست که عمل از روی قصد، توجه و آگاهی انجام شود و مسلماً نماز ما چون ماشین وار و بدون توجه به هدف اصلی نماز است، در نتیجه آن آثار سازنده را دارا نیست.