حجت الاسلام موسوی مطلق: ترقیات معنوی، نیازمند توسل به قرآن و اهل بیت(ع) است
وارث: جلسۀ هفتگی بقعۀ شیخ طرشتی با سخنرانی حجت الاسلام موسوی مطلق و مداحی کربلایی مقداد پیرحیاتی برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنان حجت الاسلام موسوی مطلق را می خوانید:
حضرت امیرالمومنین علیه السلام در خطبه ی شریف قاصعه می فرماید: مردم این ابلیس که می گوییم دنبالش نروید، برای دنیایتان هم ضرر دارد. ایمان به معاد و آخرت را کنار هم بگذارید، بالاخره این دنیایتان که باید بگذرد، چرخیدن دنیای شما در تبعیت از ابلیس نیست.
مرحوم علامه طباطبایی می فرمود اگر این 3 اصل را در زندگی رعایت کنید، تضمین می کنم که زندگی دنیا و آخرتش به سر منزل مقصود می رسد. یعنی هم رشد دنیوی دارد و هم رشد معنوی.
معتقد به توحید باشید
معتقد به توحید باشید، توحید را پیچیده نکنید که منظور فلسفی یا غیره چیست. توحید یعنی بدانید آن کسی که اثرگذار در عالم است، خداست. خداست که رزاق است. کار دست اوست. نظرت به خدا باشد، تا جایی که هر جا را نگاه می کنید خدا را ببینید. یعنی چشم امید به مردم نداشته باشید. معتقد باشید که خدا همه کاره ی عالم است، اگر چنین باشد حزن و غمگین نخواهید بود. اولیاء خدا حزن ندارند. أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ1 ؛ آگاه باشيد که بر دوستان خدا بيمی نيست و غمگين نمی شوند.
خوف هم دو نوع است. خوف از خدا و خوف از عقاب، خوف ممدوح است. اما خوف از دنیا و لوازمات آن، خوف مذموم است. حزن هم این طور است. کسی که در زیر سایه اهل بیت باشد، همیشه در رشد است. کسی که معتقد به این باشد حزنی نخواهد داشت.
یکی از دوستان و شیعیان عابد امیرمؤمنان علیه السلام به نام همام، از وی توصیف پرهیزگاران را خواست. وی به امیرالمؤمنین علیه السلام گفت: ای امیر مؤمنان، پرهیزگاران را برای من بستای چنانکه گویی به آنان مینگرم. امام نیز "خطبه متقین" یا "خطبه همام" را ایراد فرمودند که یکی از عبارات آن: قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَةٌ2؛ قلبشان محزون است. این حزن ممدوح است. یکی از تکالیف ما در زمان غیبت، محزون بودن است. برای امام زمان عج الله فرجه و الشریف باید حزن داشته باشیم. گفتهاند که پس از ایراد خطبه، همّام بیهوش گشت و در آن بیهوشی جان داد.
تدبیر داشته باشید
در کارهایش تدبیر را لحاظ کند و بی گدار به آب نزند. کاری که می خواهد انجام دهد، قبلش بررسی کند، لوازمات و شئونش را نگاه کند. بعضی ها معنای توکل را نفهمیده اند. خیلی از موارد استخاره که به ما می گویند، نیازی به اسخاره ندارد. بخش اعظمی که اصلا لازم به استخاره نیست. بخشی دیگر درباره ی آینده نگری است. برخی هم برای امور حرام استخاره می خواهند.
در استخاره می فرمایند اول عقل و مشورت، اگر به نتیجه نرسید بعد سراغ استخاره برود. لذا تدبیر خیلی مهم است. بعد از اینکه با مشورت و عقل تصمیم گرفتی توکل بر خدا کن و کارت را انجام بده.
یک روایت مفصل از امام صادق علیه السلام بیان شده است که توصیه به خواندنش هم زیاد است. امام صادق علیه السلام به عنوان بصری که حدودا 90 ساله بود، فرمود: فَاطْلُبْ أَوَّلاً فِی نَفْسِکَ حَقِیقَةَ الْعُبُودِیَّةِ؛ در نفست حقیقت عبودیت را پیدا کن. سوال شد "حقیقت عبودیت" چیست؟ امام 3 مرحله ی عالی برای ایشان ترسیم می کند. اول برای خودت ملکیت قائل نباش، دوم اوقاتت را صرف اموری که خدا امرو نهی کرده قرار بده، عبد بودن چنین است، سوم عبد برای خودش تدبیر اندیشی نمی کند. یعنی شما مستقلا حق تدبیر نداری، باید برایش چهارچوب بگذاری. خدا مدبرالامور است، یعنی خدا فرموده به تو عقل و دستور به مشورت دادم. یعنی با کمک لوازم رسانی خدا تدبیر انجام میدهی.
احساس نیاز به توسل
توسل یک امر پذیرفته شده ی عقلی است. الان برای رسیدن صدای من به شما نیاز به استفاده از بلندگو و... هست. آیا این توسل هست یا نه؟ من به اموری متوسل شده ام که دست به دست هم بدهند تا نتیجه ای حاصل شود. این حداقل توسل است. برای دیدن نیازمند چشم هستیم. توسل یک امر پذیرفته شده در امور طبیعت است.
این وهابی های ملعون نمی فهمند. توسل به صورت نقلی وعقلی پذیرفته شده است. در مکتب ما این توسل برای تقرب به خدا مورد سفارش قرار گرفته. این راهش است. اگر بخواهید بیایید فقط باید با وسیله بیایید.
برای ترقیات معنوی نیازمند به توسل هستیم. مرحوم علامه طباطبایی چند مثال برای توسل می زنند. یک توسل به قرآن است، مقامات بهشت را طبق معرفتی که به قرآن دارید میدهند. نماز، دعا و محبت به سادات ابزار توسل است. مهمترین توسل برای تقرب به خداوند، اهل بیت علیهم السلام است. طریق این است.
بنده تمام مفاتیح الجنان را دیدم و بررسی کردم. راههای تقرب را درآوردم. بیش از 70 یا 80 درصد تقرب به خدا از دامان اهل بیت علیهم السلام است. عموم توسلات ما برای چرخیدن امور دنیایی است که به کار میبریم.
در احساس نیاز به توسل، همه ی مردم نمره ی پایینی می گیرند. مثلا کسی جلوی دهان شما را می گیرد، احساس نیاز به هوا و نفس کشیدن پیدا می کنید. احساس نیاز به توسل هم باید اینگونه باشد. برای توسل باید این احساس باشد و با رشد معنویت شما احساس بوجود می آید.
مثال دیگر، امام زمان عج الله تعالی و فرجه الشریف، در حال حاضر حی و زنده وجود دارد. اما ما چقدر به ایشان احساس نیاز داریم؟ در معارفمان این نیاز مطرح شده، اما بدون شعار دادن چقدر این احساس نیاز به امام در ما وجود دارد. در دعاها می خوانیم: و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء3 یا در دعای ندبه داریم: این السبب المتصل بین الارض و السماء4. در دعاها نیاز به امام را اعتراف می کنیم. علمش را داریم، اما به آن ایمان هم داریم. حقیقت استواری زمین و آسمان به برکت وجود امام زمان عج الله تعالی و فرجه الشریف است. وَ بِكُمْ يَكْشِفُ اللَّهُ الْكَرْبَ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ اللَّهُ الْغَيْثَ وَ بِكُمْ تُسَبِّحُ [تَسِيخُ ] الْأَرْضُ الَّتِي تَحْمِلُ أَبْدَانَكُمْ4 اینها برکات وجود امام و حجت است.
پی نوشت:
1- سوره یونس آیه 62
2- خطبه متقین از امیرالمومنین علیه السلام
3- دعای عدیله
4- دعای ندبه
5- زیارت جامعه کبیره