استاد انصاریان: شیعیان واقعی از پرداخت خمس و زکات طفره نمی روند

کد خبر: 53695
شیعه واقعی با امام بگو مگو ندارد. چقدر در آیات و روایات دستور اطاعت و تسلیم از امام داده اند. به ما گفته اند تسلیم به خدا، یعنی تسلیم علم و حکمت بی نهایت، و تسلیم پیغمبر صلی الله علیه و اله باش، یعنی تسلیم به کسی که خیر دنیا و آخرت شما را میخواهد. به ما گفته اند تسلیم امام باش یعنی حضرت امیرالمومنین علیه السلام که مخزن علم پروردگار و تقوا و دلسوز، به ما که نگفته اند تسلیم نفهم و جاهل باش. گفته اند تسلیم منبع ارزشها باش. چون در این تسلیم شدن خیلی چیزها گیرت می آید. با برهان و خدا، قرآن و پیغمبر چون و چرا نباید کرد.

وارث:  جلسه هفتگی هیئت محبان الرضا علیه السلام با سخنرانی استاد حسین انصاریان و مداحی حاج محسن طاهری و کربلایی مقداد پیر حیاتی برگزار شد.


در ادامه خبر متن سخنان استاد شیخ حسین انصاریان را می خوانید:

شیخ حسین انصاریان: شیعیان واقعی از هرچه خدا حرام نموده، دوری می کند

خبرهای قرآن از آینده

قرآن خبرهایی درباره ی آینده داده است. بخشی از خبرها مربوط به عاقبت مردم زمین، و بخشی دیگر مربوط به عاقبت عالم و قیامت هست. در خبرهای قرآن هیچ شکی وجود ندارد: ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ1؛ خبرهایی که قرآن درباره ی آینده می دهد حتمی و قطعی است. این آیه ای که عرض می کنم آینده ی کره زمین است: أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ2؛ منظور از "ارض" یک مملکت خاص و یا جغرافیای خاص را نمی گوید و یعنی کل زمین، کره ی زمین را بندگان شایسته ی و صالح من در اختیار می گیرند.

اگر در آیات و روایات اهل بیت علیهم السلام دقت شود، میبینیم پروردگار عالم و ائمه علیهم السلام از مردم مومن واقعی علاوه بر اینکه تعبیر به مومن و صالح دارند تعبیر به شیعه هم دارند. برای خودم این نکته ثابت است چون تمام آیات قرآن مجید را مورد دقت قرار دادم و هم سه بار تمام قرآن را مورد ترجمه قرار دادم و هم 3000 روایت اصول کافی را ترجمه و مورد دقت قرار دادم و با بحارالانوار آشنا هستم. ما در قرآن مجید هم لفظ "مومن" و هم "شیعه" داریم که در سوره ی شعرا ست: إِنَّ مِنْ شيعَتِهِ لَإِبْراهيمَ3؛ و هم لفظ "صالح" و مشتقات آنرا داریم. اگر روایات می فرماید: بنده ی صالح یعنی مومن واقعی و شیعه ی حقیقی تا روز قیامت. این الفاظ برای یک نوع انسان استعمال شده است و آن انسانی است که از ارزشها چیزی کم ندارد و انسان کاملی است.

اگر می فرماید: " يَرِثُ" فعل مضارع است در مقابل ماضی و منظورش آینده است. یعنی در آینده تمام کره ی زمین را بنده های صالح من در اختیار می گیرند. یعنی بندگان شیعه ی واقعی و صالح واقعی من، یعنی بندگانی که عادلند و عاشق عدالتند و پیاده کننده ی عدالتند و نه ظالمی که عدالت را دوست دارد و نه ظالمی که عدالت را پیاده می کنند، این منظور نیست. بنده های صالح الهی، مومنان و شیعیان واقعی به سرپرستی و رهبری وجود مقدس امام دوازدهم، که در راس مومنان، صالحان و در راس شیعیان است زمین را از همه ی فسادها و ظلم ها پاک می کنند و گوشه به گوشه ی زمین از عدل و داد پر می کنند. یعنی در آن روزگار مردم هیچ تلخی و ظلمی را نه در هیچ برنامه ای نه مالی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی نمی چشند و شیرینی عدالت را می چشند.

حال این مومنان واقعی چه ویژگی هایی دارند. امام صادق علیه السلام 12 ویژگی برای شیعه ی واقعی بیان می کند. که البته از زمان خودشان تا زمان ما تعداد چنین شیعیانی کم است. این تعداد کم اگر می خواستند سفره ی ظلم را از همه ی کره ی زمین جمع کنند توانایی نداشتند.

مراتب شکر

در این زمینه روایات زیادی وجود دارد تا بفهمید که قرآن به چه دلیل می فرماید: وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِی الشَّکورُ4؛ بندگان شکور من کم هستند. شکور یعنی کسانی که هر نعمتی که به آنها داده شده را در جای خودش مصرف می کنند. این معنای شکر است.

خواجه نصیرالدین طوسی5 که از بزرگترین علمای شیعه است، فیلسوف، منطقی، متکلم و آگاه به آیات و روایت است می فرماید: شکر دارای 3 مرتبه است. یک مرتبه ی قلبی، قولی و فعلی است. اما مرتبه ی قلبی، اسلام به قلبی شاکر می گوید که از همه ی رذائل پاک باشد. آلوده به ریا، کبر، حسد و بخل و... نباشد. آراسته به ایمان، به اعتقاد به قیامت، اعتقاد به انبیا و کتب آسمانی باشد. این مرتبه ی شکر قلبی است. حال چندتا از این قلبها داریم؟ خیلی کم است!

مرتبه ی دیگر شکر قولی است، اینکه انسان هر نعمتی را که خدا به او عطا کرد، از این نعمت نزد دیگران با رضایت حرف بزند و هم زبانی الحمدالله بگوید.

شکر عملی هم به این است که چشم، گوش، زبان، شکم، عضو شهوت و قدم از تمام گناهانی که مربوط به این 7 عضو است، به دور باشند. خب معلوم است چنین شاکری به ندرت پیدا می شود. مومن، صالح و شیعه ی واقعی هم کم است.

به فرموده ی امام رضا علیه السلام 12 رقم شیعه ی واقعی بیشتر نیست. شیعه ی ضعیف و مومن ضعیف که زیاد وجود دارد. شیعه ی کامل و جامع خیلی کم است. 12 نفر بعد از 23 سال رنج کشیدن پیامبر صلی الله علیه و آله در یک چهار چوب رشد کردند.

روایت سدیر صیرفی از تعداد شیعیان واقعی

سدیر صیرفی می گوید در اصول کافی: یک روز آمدم خدمت امام صادق علیه السلام و عرض کردم آقا شیعه کم ندارید، چرا قیام نمی کنید و حکومت عباسی را سرنگون نمی کنید؟ امام فرمود فکر می کنی چند شیعه ی واقعی داریم؟ عرض کردم فکر می کنم صد هزار نفر باشند. حضرت فرمود: مي‏آيي همراه من تا دهاتهای اطراف (ينبع) برويم؟

عرض کردم: آري. پس دستور فرمود تا استر و الاغي را حاضر ساختند، من پيشي گرفتم تا بر الاغ سوار شوم، حضرت فرمود: اي سدير! چه شود که الاغ را براي من بگذاري؟ عرض کردم: یابن رسول الله این بی ادبی به محضر شماست. فرمود: تو مهمان هستی و ما دستور داریم مهمان را اکرام کنیم، شما هم تعارف نکن و امر امام را اطاعت کن.


شیعه واقعی با امام بگو مگو ندارد. چقدر در آیات و روایات دستور اطاعت و تسلیم از امام داده اند. به ما گفته اند تسلیم به خدا، یعنی تسلیم علم و حکمت بی نهایت، و تسلیم پیغمبر صلی الله علیه و اله باش، یعنی تسلیم به کسی که خیر دنیا و آخرت شما را میخواهد. به ما گفته اند تسلیم امام باش یعنی حضرت امیرالمومنین علیه السلام که مخزن علم پروردگار و تقوا و دلسوز، به ما که نگفته اند تسلیم نفهم و جاهل باش. گفته اند تسلیم منبع ارزشها باش. چون در این تسلیم شدن خیلی چیزها گیرت می آید. با برهان و خدا، قرآن و پیغمبر چون و چرا نباید کرد.

سدیر در ادامه ی روایت می گوید: از مدینه بیرون رفتند، یک چوپانی تعدادی گوسفند می چراند، حضرت به من التفات فرمود و دستور داد تا بروم گوسفندان را بشمارم. گفتم 16 تا هستند. حضرت فرمود: من به این تعداد شیعیان واقعی ندارم. آن وقت تو می گویی قیام کن.

وقتی مومن، صالح و شیعه کم است، اگر در یک گوشه ای قیام شود به تمام اهدافش نمی رسد. اما اگر شیعه ی واقعی فراوان شود به طوری که با آنها بشود قیام جهانی کرد، پروردگار عالم به امام دوازدهم می گوید از غیبت بیا بیرون و آمدنت را به مردم دنیا اعلام کن.

چون نیروی لازم آماده شده، صالحین، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با کمک آن نیروی صالح موفق خواهد شد. اگر نیروی لازم باشد هم سفره ی ستمها را جمع می کند، ستم های خانوادگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و غارتگری، رشوه، زنا و هم سفره ی عدالت را با کمک نیروی لازم پهن می کند.

این خبر را پیغمبر صلی الله علیه و اله کرارا فرمودند: یَملَأُ الله بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلماً و جَورا6؛ همه ی جهان را از قسط و عدل پر می کند. ببینید همین الان هیچ کشوری را نداریم که در آن ظلم اتفاق نیفتد. در ایران خودمان اخبار را ببینید. ظلم در روزگار ما سراسری است. اما طبق آیه ی که خواندم در روزگاران بعد نیروی شایسته زیاد است و امام با کمک این نیرو سفره ی ظلم را جمع می کند و عدالت را سراسری می کند.

روایت عجیبی از امام باقر علیه السلام عرض کنم. در جنگ صفین که حدود 3 ماه طول کشید و نهایتا به شکست لشکر امیرالمومنین علیه السلام ختم شد. امام باقر علیه السلام می فرماید: تعداد یاران واقعی جدم امیرالمومنین علیه السلام به 40 نفر نمی رسید. چون نیروی شایسته و صالح کم بود، شکست خوردند.

در زمانهای بعد از امیرالمومنین علیه السلام همین بود. امام چهارم بعد از حادثه ی کربلا می فرماید: از مدینه تا مکه و دو طرف این دو شهر، 20 نفر نیستند که ما اهل بیت را دوست داشته باشند. با این وضعیت قیام ائمه علیهم السلام منتفی است.

آیه ای که از آینده ی جهان خبر می دهد، می فرماید: امام شایسته ی من تمام زمین را در بر میگیرد چون نیروها و نفراتش زیاد است و همه مومن واقعی، شیعه ی واقعی و صالح واقعی.

ویژگی های شیعه ی واقعی چیست؟

مصداقهای شیعه ی واقعی چیست؟ هرچه از ویژگی های شیعه ی واقعی را کم داشته باشیم به همان اندازه در قیامت چیزی گیرمان نمی آید. چون در قیامت باید حقایقی ارائه دهیم تا پروردگار عالم در مقابل آن حقایق به ما بهشت عطا کند. در اکثر آیات پروردگار عالم نمی فرماید یک بهشت، بهشت را جمع می بندد، "جنات". در روایت هست که بهشت های عالم 8 تاست. به تناسب شدت و ضعف مردم مومن و شیعیان و صالحین ضعیف است. کسانی که واقعا شیعه، مومن و صالح واقعی هستند جایشان در فردوس است، اسم بهشتشان فردوس است. الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ7؛ سوره ی مومنون در جز 18 را ببینید. پروردگار عالم ویژگی های مومن واقعی را در 10 آیه بیان فرمودند. یک آیه اش این است: و الذين هم لفروجهم حافظون8؛

مومنان واقعی حافظ شهواتشان از حرام هستند و خیلی از ما مقدمات این حفظ را نداریم نمونه اش چشم چرانی است. ما را هم به بهشت می برند اما یک درجه پایین تر از مومنان و شیعیان واقعی است.

شخصی نزد امام حسن عسکری آمد و عرض کرد از راه دوری آمده ام تا شیعه ی واقعی شوم، حضرت فرمود: تو تا آخر عمر شیعه ی واقعی و حتی ضعیف هم نخواهی شد.

یک روایت از امام صادق علیه السلام نقل می کنم که به نظرم حضرت ویژگی های شیعیان امام دوزادهم را می فرماید: شیعتنا اهل الورع والاجتهاد 9؛ شیعیان ما یک توان روحی بالایی دارند که نسبت به گناهان ضد ضربه هستند.

من ورع را از لسان پیغمبر صلی الله علیه و اله را برایتان تعریف می کنم، در معانی ورع این مساله هست که شیعه یک نیروی دفعی در وجودش دارد که گناه نمی تواند زلفش را با زلف شیعه گره بزند، با گناه قهر است و آشتی نمی کند.

امام صادق علیه السلام می فرماید: ما شیعه ی ضعیف، تنبل، سست و در رو (فرار) از عمل نداریم. شیعه ی ما اهل فعالیت مثبت و کوشش است. و اهل الوفاء و الامانة و اهل الزهد والعبادة10؛ شیعیان ما انسانهای وفاداری هستند نسبت به خدا، قرآن، ائمه علیهم السلام و مردم و... و امین و امانتدار هستند. شیعیان ما وابسته عشقی به متاع دنیا نیستند که به اسارت درآیند و اهل عبادت پروردگار هستند. شیعیان ما شبانه روز 51 رکعت نماز را دارند. این هم یک علامت شیعیان است.

القائمون بالیل11؛ شیعیان ما شب کش نیستند یک مقدار شب را می خوابند، یک مقدار شب را قیام به علم، مطالع و بندگی دارند. الصائمونَ بِالنَّهارِ، يُزَكُّونَ أموالَهُم ، و يَحُجُّونَ البَيتَ ، و يَجتَنِبُونَ كُلَّ مُحَرَّمٍ

شیعیان ما روزه گرفتن به جانشان وابسته است. همان سال اول که مستطیع هستند به حج می روند اگر راه باز باشد. شیعیان ما نه زکات مالشان را می خورند و نه خمس را می بلعند، بخیل نیستند و راحت خمس و زکات را می پردازند. جمله ی آخرشان خیلی مهم است، شیعیان ما هر چیزی را که خدا به آنها حرام کرده، از آن کناره گیری می کنند. این شیعیان وقتی به نصاب رسید باری مبارزه با ظلم، امام ظهور خواهند کرد.

شیخ حسین انصاریان: شیعیان واقعی از هرچه خدا حرام نموده، دوری می کند

پی نوشت:


1- سوره بقره آیه 2


2- سوره انبیا آیه 105


3- سوره صافات آیه 83


4- سوره سبأ، آیه 64


5- محمد بن محمد بن حسن طوسی مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی ۵۹۷-۶۷۲ق. حکیم و متکلم قرن هفتم قمری است.


6- كمال الدين و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج ‏۲، ص ۳۷۷؛ كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، على بن محمد خزاز قمى‏، ص ۲۸۰؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏۵۱، ص ۱۵۶.


7- سوره مومنون آیه 11


8- سوره مومنون آیه 5.


9- بحار، ج 68، ص 167 .


10- همان


11- بحار الأنوار، ج82، ص 292