چرا مردم به روزه گرفتن امر شدند؟
امام رضا(ع) در خصوص چرایی امر به روزه گرفتن مردم، واجب بودن روزه در ماه رمضان و چرایی اینکه مردم فقط به روزه ماه رمضان امر شدهاند نه به كمتر و نه به بيشتر از آن پاسخ دادهاند.
وارث: شیخ صدوق به روایت از فضل بن شاذان (از یاران خاص امام رضا) پاسخ امام رضا(علیه السلام) را به سه سئوال در باره ماه رمضان بدین شرح مطرح میکند:
اگر سئوال شود چرا مردم به روزه گرفتن امر شدهاند؟ در جواب گفته مىشود: تا درد گرسنگى و تشنگى را بيابند و درك نمايند و با درك این درد، بر فقر و نياز خود در آخرت استدلال کنند. و بدين وسيله روزهدار خاشع و ذليل و خاكسار و در ضمن به خاطر آنچه از ناحيه گرسنگى و تشنگى به وى متوجه مىگردد، صاحب اجر و عارف و صابر گردد، و در نتيجه مستحق ثواب مىشود.
مضافا به اين كه روزه، شخص را از شهوات و اميال نفسانى حفظ و نگهدارى مىكند. روزه در دنيا براى روزه داران واعظى بوده و راضى كننده ايشان است بر ادای تكاليف و در آخرت دليل و راهنما(بر بهشت) مىباشد. و بدين وسيله روزهدار سختى گرسنگى و تشنگى بر اهل فقر و مسكنت را نیز در دنيا لمس مىكند و اين باعث مىگردد كه آنچه حقوق مالى و طلب فقرا از او هست را بپردازد.
اگر سؤال شود: چرا روزه در ماه رمضان واجب شده نه ماههاى ديگر؟ در جواب گفته میشود: به خاطر اینکه ماه رمضان ماهی است که خداوند متعال در این ماه قرآن را نازل فرموده و بين حق و باطل تفرقه انداخته، چنان که خود در قرآن فرموده: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ، هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ»، (ماه رمضان [همان ماه] است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [كتابى] كه مردم را راهبر، و [متضمّن] دلايل آشكار هدايت، و [ميزان] تشخيص حق از باطل است.)و در اين ماه حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله به نبوت برانگيخته شد.
در اين ماه ليلة القدر مىباشد كه از هزار ماه بهتر بوده و در آن هر فرمان حكيم، تفريق و توزيع مىگردد و آن ابتدای سال بوده و آنچه از خير و شر، ضرر و منفعت، روزى و مرگ است در آن براى انسان مقرر مىشود، و از این جهت به آن ليلة القدر مىگويند.
اگر سؤال شود: چرا مردم فقط به روزه ماه رمضان امر شدهاند نه به كمتر و نه به بيشتر از آن؟ در جواب گفته مىشود: اين متناسب با نيرو و توان بندگان بوده اعمّ از قوى و ضعيف، و همگان تا اين اندازه با هم مشترك هستند و حقّ ـ عزّ و جلّ ـ واجبات را بر اساس اغلب اشياء و توان عمومی منظور مىدارد، سپس به اهل ضعف تخفيف داده و آنها را مرخّص مىنمايد، چنانچه اهل قوّه و آنان را كه توان دارند ترغيب در اضافه بر آن مىنمايد و اگر بر كمتر از آن صلاحيّت داشته باشند، البته تكليف را در حقشان كاهش داده، همان طورى كه اگر محتاج به بيش از آن باشند، تكليف را نسبت به آنها افزايش مىدهد.
منبع: علل الشرایع ج ۱ ص ۲۵۶ و عیون الاخبار ج ۲ ص116
/1102001307
اگر سئوال شود چرا مردم به روزه گرفتن امر شدهاند؟ در جواب گفته مىشود: تا درد گرسنگى و تشنگى را بيابند و درك نمايند و با درك این درد، بر فقر و نياز خود در آخرت استدلال کنند. و بدين وسيله روزهدار خاشع و ذليل و خاكسار و در ضمن به خاطر آنچه از ناحيه گرسنگى و تشنگى به وى متوجه مىگردد، صاحب اجر و عارف و صابر گردد، و در نتيجه مستحق ثواب مىشود.
مضافا به اين كه روزه، شخص را از شهوات و اميال نفسانى حفظ و نگهدارى مىكند. روزه در دنيا براى روزه داران واعظى بوده و راضى كننده ايشان است بر ادای تكاليف و در آخرت دليل و راهنما(بر بهشت) مىباشد. و بدين وسيله روزهدار سختى گرسنگى و تشنگى بر اهل فقر و مسكنت را نیز در دنيا لمس مىكند و اين باعث مىگردد كه آنچه حقوق مالى و طلب فقرا از او هست را بپردازد.
اگر سؤال شود: چرا روزه در ماه رمضان واجب شده نه ماههاى ديگر؟ در جواب گفته میشود: به خاطر اینکه ماه رمضان ماهی است که خداوند متعال در این ماه قرآن را نازل فرموده و بين حق و باطل تفرقه انداخته، چنان که خود در قرآن فرموده: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ، هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ»، (ماه رمضان [همان ماه] است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [كتابى] كه مردم را راهبر، و [متضمّن] دلايل آشكار هدايت، و [ميزان] تشخيص حق از باطل است.)و در اين ماه حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله به نبوت برانگيخته شد.
در اين ماه ليلة القدر مىباشد كه از هزار ماه بهتر بوده و در آن هر فرمان حكيم، تفريق و توزيع مىگردد و آن ابتدای سال بوده و آنچه از خير و شر، ضرر و منفعت، روزى و مرگ است در آن براى انسان مقرر مىشود، و از این جهت به آن ليلة القدر مىگويند.
اگر سؤال شود: چرا مردم فقط به روزه ماه رمضان امر شدهاند نه به كمتر و نه به بيشتر از آن؟ در جواب گفته مىشود: اين متناسب با نيرو و توان بندگان بوده اعمّ از قوى و ضعيف، و همگان تا اين اندازه با هم مشترك هستند و حقّ ـ عزّ و جلّ ـ واجبات را بر اساس اغلب اشياء و توان عمومی منظور مىدارد، سپس به اهل ضعف تخفيف داده و آنها را مرخّص مىنمايد، چنانچه اهل قوّه و آنان را كه توان دارند ترغيب در اضافه بر آن مىنمايد و اگر بر كمتر از آن صلاحيّت داشته باشند، البته تكليف را در حقشان كاهش داده، همان طورى كه اگر محتاج به بيش از آن باشند، تكليف را نسبت به آنها افزايش مىدهد.
منبع: علل الشرایع ج ۱ ص ۲۵۶ و عیون الاخبار ج ۲ ص116
/1102001307